دانلود و خرید کتاب خنده در تاریکی ولادیمیر ناباکوف
تصویر جلد کتاب خنده در تاریکی

کتاب خنده در تاریکی

معرفی کتاب خنده در تاریکی

کتاب خنده در تاریکی نوشته ولادیمیر ناباکوف است، با ترجمه مهدی سجودی مقدم منتشر شده است. این کتاب روایت مردی است که همه چیز را برای عشق رها می‌کند. عشق و خیانت درون‌مایه‌ی اصلی این کتاب است.

درباره کتاب خنده در تاریکی

این کتاب از روسی ۱۹۳۶ نخستین بار با نام «تاریک خانه دوربین» در سال به انگلیسی ترجمه و منتشر شد. اما ناباکوف ازین ترجمه ناراضی یود و آن را با ترجمه‌ی خنمده در تاریکی در سال ۱۹۳۸ مجددا منتشر کرد. روزی روزگاری در برلین، آلمان، مردی زندگی می‌کرد به نام آلبینوس. آلبینوس ثروتمند، محترم و خوشبخت بود. یک روز به خاطر یک معشوقهٔ جوان زنش را رها کرد؛ عاشق شد، او عاشقش نشد؛ و زندگی‌اش ختم به فاجعه گردید. این تمام کتاب است که نویسنده در ابتدای کتاب برای مخاطب می‌گوید اما حقیقت چیزی است که آن را فاجعه می‌خواند. 

این کتاب شما را به دنیای عجیبی می‌برد که لذت آن را هرگز فراموش نخواهید کرد. تاریکی‌ای که نویسنده از آن حرف می‌زند اتفاقی ترسناک در داستان است.

خواندن کتاب خنده در تاریکی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد می‌کنیم

درباره ولادیمیر ناباکوف 

ولادیمیـر نـاباکوف، نویسنـده، متـرجم، شـاعر، منتـقد چنـدزبـانه در خانواده ای ۱۸۹۹ آوریل ۲۳ روسی-آمریکایی و استاد ادبیات در اشرافی و برجسته، در سنت پترزبورگ روسیه به دنیا آمد. نخستین در سال های تحصیل دبیرستان ۱۹۱۶ مجموعه شعرش را در سال به ۱۹۱۷ روسیه در سال ِمنتشر کرد. همزمان با انقلاب بلشویک همراه خانواده به کریمه و ازآنجا به انگلستان، آلمان و فرانسه وارد آمریکا شد که دوره خلق ۱۹۴۰ مهاجرت کرد و بالاخره در سال بزرگ ترین آثار ادبی او به حساب می آید. این رمان نویس متفکر معاصر که زبان غنی، چندلایه و کنایه آمیزش بسیار ِو هوشمند رمان، ۱۸ ً جمعا ۱۹۷۷ چشمگیر است، تا زمان مرگش در ۲ ژوئیه ۸ مجموعه داستان کوتاه، ۷ کتاب شعر و ۹ نمایشنامه منتشر کرده است. ناباکوف سال های پایانی عمر را در مونترو، سوئیس، به سر برد. «لولیتا» مهم ترین اثر ناباکوف است.

او همچنین کتابی تئوری دارد که ادبیات روسیه را درآن تحلیل کرده است و نویسندگان روسیه و آثارشان را مورد نقد و بررسی قرار داده است، ناباکوف همواره با داستایوفسکی خصومت داشت و او را دیوانه می‌خواند و تولستوی را ستایش می‌کرد.

بخشی از کتاب خنده در تاریکی

با تندی و عصبانیت گفت: «مگه همین حالا یهویی از آسمون افتادی؟» و زنش نگاهی به ناخن‌هایش انداخت و با لحنی ملایم گفت:

«آها، بله، حالا یادم اومد.»

بعد درحالی‌که برمی‌گشت طرف ایرمای هشت‌ساله که داشت یک بشقابِ پر' خامه‌شکلاتی را همین‌طور کروکثیف و با ولع می‌لمباند، داد زد:

«عزیزم، این‌قد تندتند نه، لطفاً این‌قد تندتند نه.»

«گمان می‌کنم.» پاول شروع کرد، درحالی‌که به سیگارش پک می‌زد، «که هر اختراع جدیدی ...»

آلبینوس، تحت تأثیر احساسات عجیب‌وغریبش، فکر کرد: «اصلاً خبر مرگم من چه‌کار دارم به این مرتیکه رکس، این حرفای مسخره، این خامه‌شکلاتی...؟ دارم دیوونه می‌شم و هیشکی هم حالیش نیست. و نمی‌تونم هم تمومش کنم. سعی بی‌فایده‌ایه، فردا بازم می‌رم اونجا و مث یه احمق می‌شینم تو اون تاریکی... باورنکردنیه.»

قطعاً باورنکردنی بود ... بیشتر به این خاطر که در تمام نُه سال زندگی زناشویی‌اش جلوی خودش را گرفته بود، هرگز نشده بود که، هرگز ... با خودش فکر کرد: «درواقع باید دراین‌باره با الیزابت حرف بزند؛ و یا اینکه یک مدتی با او برود؛ یا خودش را به یک روانشناس نشان بدهد؛ در غیر این صورت ...»

fereshte musavi
۱۳۹۹/۰۸/۰۸

خیلی زیبا و غیر قابل پیش بینی 👌🏻

maryan
۱۳۹۹/۰۹/۲۷

وقت تلف کننده ترین و مسخره ترین کتابی که داخل عمرم خوندم

ستاره
۱۴۰۰/۰۵/۲۵

خیلی روی اعصاب بود.پیشنهاد نمیشه

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۳۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۲۳۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۱۵۷,۰۰۰
تومان