کتاب قرن دیوانهی من
معرفی کتاب قرن دیوانهی من
کتاب قرن دیوانهی من نوشته ایوان کلیما است که سید علیرضا بهشتی شیرازی آن را به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب شرح دوران زندگی نویسنده در جوانی است که عضو حزب کمونیست بوده است.
درباره کتاب قرن دیوانهی من
مارکسیسم، که ایدئولوژی کمونیسم را شکل داد، امروزه تا حدی فراموش شده است. نظریات انقلابی این مکتب در عمل شکست خوردهاند. این روزها جهان بیشتر از سوی تروریسم تهدید میشود و با داعش و مرامهایی شبیه به آن دست و پنجه نرم میکند فراموش کرده است یک زمانی این تفکر در کشورها چه چیزهایی را میساخت و چگونه میتوانست به دیکتاتوری برسد. نویسنده در این کتاب سعی کرده است به آن دوران بپردازد و توضیح دهد چگونه در جوانی جذب کمونیست شد و پس از مدتی متوجه شد این مسیر اشتباه است و از آن فاصله گرفت. در این کتاب نویسنده عقاید حزب و دلیل جدا شدنش را توضیح میدهد.
خواندن کتاب قرن دیوانهی من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب قرن دیوانهی من
اینک نمیتوانم اثاثهٔ آن آپارتمان جدید را دقیقاً به یاد آورم؛ خاطرهای مبهم از یک صندوق سبز، یک کتابخانه با کاسهای لاجوردی بر رویش، و یک نقشهٔ بزرگ اروپا و شمال آفریقا آویخته به دیوار اتاق، که پدر از روی آن تحولات جنگ را پی میگرفت. ظاهراً اوضاع خوب نبود. ارتش آلمان داشت به راحتی تمامی آن لکههای رنگی روی نقشه را میگرفت، لکههایی که نامشان را بیغلط آموخته بودم: هلند، بلژیک، فرانسه، دانمارک، نروژ، یوگوسلاوی. علاوه بر همهٔ اینها هیتلر عوضی با کسی به نام استالین، که بر اتحاد شوروی حکم میراند، پیمانی بست که بر اساس آن امپراتوریهای این دو نفر اینک دوست شمرده میشدند. این خبر پدر را حیرتزده کرد. همچنین فهمیدم که این یک نشانهٔ بد است، زیرا لکهای که در نقشه اتحاد شوروی را نشان میداد چنان عظیم بود که اگر نقشه را تا میزدی مابقی اروپا را تماماً میپوشاند.
زمانی که برای اولین بار به خانه جدید اسباب کشیدیم دختران و پسران زیادی آنجا بودند که میشد با آنها بازی کرد. من فوتبال را دوست داشتم و تقریباً آن را خوب بازی میکردم؛ در مرتبهٔ بعد قایمباشکبازی را، چون در آن محله جاهای زیادی برای پنهان شدن بود.
سپس با صدور فرمانی از سوی حکومت تحتالحمایه از رفتن به مدرسه، یا سینما، یا پارک محروم شدم و کمی بعد گفتند باید ستارهای بر روی لباسم بپوشم که به من احساس شرم میداد، زیرا میدانستم این علامت مرا از دیگران جدا میکند. هرچند در این زمان آلمان به اتحاد شوروی حمله کرد. در ابتدا پدر خوشحال بود. او میگفت این پایان کار هیتلر است، زیرا تا کنون هر کس به روسیه حمله کرده، حتی شخص ناپلئون بزرگ، شکست خورده است، و این مدتها پیش از زمانی بود که روسها یک نظام دولتی به شدت مترقی بسازند.
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۳۲ صفحه
نظرات کاربران
ترجمه روان بود اما گاهی از کلماتی استفاده میشد که چندان آشنا نیستن در حالی که معادل بهتری میشد استفاده کرد. (مثلا طابق النعل بالنعل یا خلجان)
ایوان کلیما، تاریخ زندۀ جمهوری چک و روح پراگ ایوان کلیما، داستاننویس، نمایشنامهنویس، مقالهنویس و روزنامهنگار اهل جمهوری چک است که سال 1931 در پراگ متولد شده است. کلیما در نود سالی که تا کنون از زندگیاش گذشته، روزگار پرفراز و
قیمت؟؟؟!!