طاهر بن جلون
زندگینامه و معرفی کتابهای طاهر بن جلون
طاهر بن جلون (Tahar Ben Jelloun) در یکم دسامبر ۱۹۴۴ در شهر فاس مراکش به دنیا آمده است. او شاعر، رماننویس و جستارنویس دورگهی فرانسوی - مراکشی است که بیشتر دربارهی فرهنگ مراکش، تجربهی مهاجرت، حقوق بشر و هویت جنسی مینویسد. آثار او به جنبههای مختلف جامعه انتقاد میکنند و به صورت جدلی به موضوعاتی مانند نژادپرستی و نوع سرکوب دولتی و مذهبی که در کشور خود تجربه کرده است میپردازند. بن جلون اصرار میورزد که با «اسلام از این نظر که فرهنگی زیبا و تمدنی بزرگ است» مخالفتی ندارد، اما مخالف کسانی است که «از اسلام برای کنترل زنان و کودکان استفاده میکنند.»
بیوگرافی طاهر بن جلون
بن جلون در دانشگاه محمد پنجم در پایتخت مراکش یعنی رباط فلسفه خوانده است. در همین دوران است که با نشریهی سوفله آشنا میشود و برای این مجله شعر مینویسد. از آنجایی که این نشریه، نشریهای سیاسی بود و از آنجایی که بن جلون در شورشهای دانشجویی سال ۱۹۶۶ شرکت داشت (شورشهایی که علیه رفتارهای خصمانه و سرکوبگرانهی پلیس مراکش شروع شده بود) از دانشگاه اخراج شد و ابتدا ۱۸ ماه در پادگان زندانی شد و پس از آن به خدمت اجباری برده شد.
مهاجرت به پاریس و شروع حرفهی نویسندگی
پنج سال بعد یعنی در سال ۱۹۷۱، اولین مجموعه شعرش منتشر شد: «مردان زیر کفن سکوت». کمی پس از انتشار این مجموعه، بن جلون به پاریس مهاجرت کرد و در آنجا به یکی از سخنگویان مهاجران شمال آفریقا بدل شد. در سالهای بعد نیز به شاعری ادامه داد و سه مجموعهشعر دیگر از او منتشر شد. این مجموعهها به ترتیب «زخمهای خورشید» (۱۹۷۲)، «گفتار شتر» (۱۹۷۴) و «ذرات پوست» (۱۹۷۴) هستند.
ورود به عرصهی رماننویسی و کسب دکترا
طاهر بن جلون در این مدت تنها بر شاعری تمرکز نداشت، او شروع به نوشتن در دیگر اشکال ادبی کرد و در تاریخ ۱۹۷۳ بود که اولین رمانش با نام «هرودا» منتشر شد. این رمان، تداعی شاعرانه و اروتیک از چگونگی گذران از کودکی به بلوغ و مردانگی و تجربهی آن در شهرهای فاس و طنجیر است.
بن جلون در سال ۱۹۷۵ توانست دکترای خود را در رشتهی روانشناسی اجتماعی از دانشگاه پاریس دریافت کند. رسالهی دکتری او با نام «بالاترین تنهاییها» در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. یک سال قبل از آن، در ۱۹۷۶، بن جلون خود رمانی به نام «تنهایی» را بر اساس این رساله نوشت و منتشر کرد. این رمان دربارهی تجربهی درماندگی کارگران مهاجری است که از شمال آفریقا به اروپا میروند. این رمان با نام «کرونیکل تنهایی» بر روی صحنه نیز به اجرا درآمده است. او در همان سال «درختان بادام از زخم خود مردهاند» را منتشر کرد؛ این کتاب شامل داستانها و اشعاری است دربارهی مرگ مادربزرگ نویسنده، مسئلهی فلسطین، مهاجران آفریقای شمالی در فرانسه، عشق و شهوت. سومین رمان او که در ۱۹۷۸ منتشر شد «موهای احمق، موهای عاقل» نام دارد که انتقادی است از وضعیت آفریقای شمالی مدرن.
رمانهای برجسته طاهر بن جلون و کسب جوایز معتبر
بسیاری از کارهای بن جلون در اوایل دههی ۱۹۸۰ بهویژه مجموعهشعر «ناشناخته برای حافظه» (۱۹۸۰) و رمان نیمهخودزندگینامهی «نویسندهی عمومی» (۱۹۸۳) مورد تحسین قرار گرفتهاند. توانایی این آثار در برانگیختن واقعیت از طریق فانتزی، غزل و استعاره و اعتقاد نویسنده آنان به اینکه هنر او باید بیانگر مبارزه برای آزادی انسان باشد، تحسین بسیاری از منتقدان و مخاطبان را همراه داشته است. با این حال شهرت او مدیون رمان معروفش یعنی «بچهی شنی» (۱۹۸۵) است. این کتابْ رمانی با تصاویر درخشان و زنده است و دربارهی دختری است که بهعنوان یک پسر تربیت میشود؛ از همین طریق است که بن جلون از نقشهای جنسیتی مراکش انتقاد میکند. دنبالهی این رمان که در ۱۹۸۷ با عنوان «شب مقدس» منتشر شد، نهتنها شهرت نویسنده را بیشتر کرد بلکه جایزهی پریکس گانکورت را هم برای او به ارمغان آورد، یک جایزهی ادبی مهم فرانسوی که بن جلون اولین نویسندهی آفریقاییتباری است که آن را نصیب خود کرده است. این دو اثر در ۱۹۹۳ برروی پردهی سینما رفتهاند و در سالهای بعد به ۴۰ زبان دیگر ترجمه شدهاند.
رمانهای بعدی عبارتاند از «روز ساکت در طنجیر» (۱۹۹۰) که تأملی است درباب پیری؛ «با چشمان فرورفته» (۱۹۹۱) که رمانی است دربارهی تلاش یک مهاجر آمازیغ (بِربِر) که تلاش میکند هویت دونیم شدهاش را مجددا التیام بخشد و «فساد» (۱۹۹۴) که تصویری گیراست از یک معضل اخلاقی که یک کارمند دولت با آن روبهرو شده است. «این غیاب کورکنندهی نور» (۲۰۰۱) روایتی دلخراش است از زندگی یک زندانی سیاسی مراکشی. این رمان تاحدی برگرفته از تجربهی خود نویسنده از زندانیشدن در زندان پادگان در اواخر دههی ۶۰ میلادی است. این رمان توانست جایزهی بینالمللی ادبی ایمپک دوبلین را برای نویسنده به ارمغان بیاورد.
توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی در آثار غیرداستانی
بن جلون همچنین به خاطر آثار غیرداستانی خود مورد تشویق قرار گرفته است. دو اثر مهمی که بیگانههراسی را در فرانسه مورد توجه خود قرار دادهاند «مهماننوازی فرانسوی: نژادپرستی و مهاجران شمال آفریقا» (۱۹۸۴) و «توضیح نژادپرستی به دخترم» (۱۹۹۸) هستند. نویسنده در این آثار از تکنیک نامهنگاری استفاده کرده است، نامههایی که دو نفر برای هم میفرستند. این تکنیک بعدها در کتاب «توضیح اسلام» (۲۰۰۲) نیز بار دیگر استفاده شد. نویسنده این کتاب را در جواب موج ضداسلامی نوشت، موجی که پس از حملات ۱۱ سپتامبر به آمریکا جهان را فراگرفته بود.
«زیبای خفته در جنگل» (۲۰۰۴) بازگویی همان داستان پریان معروف است که شاهزادهای که افسون شده است را باید با یک بوسه از خواب بیدار کرد. بن جلون در «آخرین دوست» (۲۰۰۴) تغییرات یک دوستی طولانی میان دو مرد مراکشی را دنبال میکند و در «ترک طنجیر» (۲۰۰۵) او داستان خواهربرادری مراکشی را دنبال میکند که پس از مهاجرت به اسپانیا آنها با چالشهایی در زندگی شخصی و اجتماعی خود درگیرند و باید این چالشها را حل کنند. «قصری در دهکدهی قدیمی» (۲۰۰۹) دربارهی هویت مسلمانی است. این داستان دربارهی یک بازنشستهی فرانسوی مراکشی است که به وطنش بازگشته است و در تلاش است تا خانهای بزرگ بسازد و خانوادهاش را بار دیگر دور هم جمع کند. آخرین رمانش «ازدواج شاد» (۲۰۱۲) که ساختار روایی نامتعارفی دارد، دربارهی یادداشتهای شکوهآمیز نویسنده دربارهی همسرش است و جوابهای همسرش وقتی که این یادداشتها را پیدا میکند.
طاهر بن جلون: نویسندهای متعهد و فعال اجتماعی
بن جلون علاوهبر دستاوردهای ادبی خود، یک فعال اجتماعی و سیاسی متعهد است. او از جایگاهی که دارد برای پرداختن به موضوعاتی مانند حقوق بشر، برابری جنسیتی و آرمان فلسطین استفاده کرده است. مقالات و سخنرانیهای عمومی او اغلب با رویدادهای جاری و چالشهای جهانی درگیر است.
میراث و تأثیر جهانی طاهر بن جلون
تأثیر طاهر بن جلون بر ادبیات معاصر غیرقابل انکار است. آثار او به زبانهای متعدد ترجمه شده و خوانندگان بسیاری را در سراسر جهان مجذوب خود کرده است. او با جوایز و افتخارات متعددی از جمله جایزهی گنکور، جایزهی ادبی بینالمللی دوبلین و جایزهی بزرگ آکادمی فرانسوی شناخته شده است.
میراث ماندگار بن جلون در توانایی او در بهتصویرکشیدن جوهر تجربه انسانی، کشف پیچیدگیهای هویت و بهچالشکشیدن هنجارهای اجتماعی نهفته است. نوشتههای او همچنان به الهامبخشیدن و برانگیختن اندیشه ادامه میدهد و او را به یکی از تأثیرگذارترین صداها در ادبیات معاصر تبدیل میکند.
معرفی آثار و کتابهای طاهر بن جلون
عسل و حنظل
در شهر طنجهی مراکش، خانوادهای در آستانهی فروپاشی است. سامیه، دختر نوجوانشان، با پایاندادن به زندگیاش، پدر و مادرش را در دریایی از خشم و نومیدی رها میکند. پدر به فساد روی آورده و مادر در تاریکی مطلق فرو رفته است. اما در همین فضای تلخ، مهاجری وارد میشود که نوری از امید را با خود به همراه دارد. طاهر بن جلون در این اثر، تضاد شیرینی و تلخی زندگی را همچون عسل و حنظل در هم میآمیزد. او تصویری واقعگرایانه از طنجه، این شهر باستانی زیبا، ارائه میدهد؛ شهری که در دل تاریخ و واقعیت، ترکیبی از شعر، موسیقی، و خشم خاموش قربانیان را روایت میکند.
مرگ نور
این کتاب که برندهی جایزهی گنکور نیز شده است، واقعیتهای تلخ اردوگاههای کار اجباری در بیابانهای مراکش را روایت میکند. مرگ نور داستان زندگی زندانیانی را بیان میکند که در زندانهای زیرزمینی پادشاه حسن دوم گرفتار بودند. این زندانیان در شرایطی وحشتناک، با شکنجههای بیرحمانه، حداقل غذا و آب برای زندهماندن و بدون دیدن نور زندگی میکردند. در سال ۱۹۹۱، فشارهای بینالمللی حکومت حسن دوم را وادار کرد این دخمههای جهنمی را بگشاید و تعداد کمی از بازماندگان، مانند مردگان متحرک، به آزادی رسیدند. طاهر بن جلون، برای نوشتن این داستان، به سراغ یکی از نجاتیافتگان رفت و روایتی بیپرده و صریح از شکنجهها و ظلمهای غیرانسانی این زندانها ارائه داد.
تأدیب
تأدیب داستان جوانی است که به دلیل مشارکت در تظاهرات علیه رژیم «حسن دوم»، دستگیر و به سربازی در پادگانی فرستاده میشود که شباهت زیادی به بدترین اردوگاهها و زندانهای تاریخ دارد. طاهر بن جلون در این اثر کوتاه، تصاویری عمیق، دقیق و شوکآور خلق میکند که هر لحظه از داستان، خواننده را در خود غرق میکند و او را با تحقیر و تأدیب همراه میسازد. این کتاب روایت ویرانی آرزوها، ارزشها و زندگی کسانی است که تنها خواستهشان آزادی، برابری و عدالت بوده و درحالیکه هیچگاه خشونتی مرتکب نشدهاند، خود قربانی خشونتهای بیپایانی میشوند که همهچیز از آنان میگیرد.
با چشمان شرمگین
داستان مهاجرت، تبعید و چالشهای فرهنگی مهاجران را بازگو میکند. قهرمان این داستان دختر جوانی است که با فرهنگی متفاوت از فرهنگ خود مواجه میشود و باید میان ریشههای خود و دنیای جدیدی که وارد آن شده، توازن برقرار کند. این رمان، داستان فاطمه، دختر جوان مراکشی است که همراه خانوادهاش به فرانسه مهاجرت میکند و با چالشهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری روبهرو میشود. در این کتاب، طاهر بن جلون به بررسی تجربهی مهاجران میپردازد و چگونگی تلاش آنها برای پذیرش در جامعهی جدید و مقابله با احساس بیگانگی و طردشدگی را نشان میدهد.
درباره مادرم
اثری شخصی و احساسی که به زندگی مادر نویسنده اختصاص دارد. طاهر بن جلون با روایتی شاعرانه و صمیمی، به رابطهی خود با مادرش، خاطرات کودکی و تأثیر عمیق این رابطه بر زندگیاش میپردازد. این کتاب روایتی از عشق، ازدستدادن و یادآوری است.