کتاب این کافی نیست!
معرفی کتاب این کافی نیست!
کتاب این کافی نیست! نوشته چگونه موفق ها موفقتر میشوند. مسلماً با کتاب راهنمای بازارهای تجاری که از شما میپرسد: «آیا اینجا هستید؟» آشنایید. آنها شما را به سرزمینی ناشناخته راهنمایی میکنند، میگویند کجا هستید، قصد دارید کجا بروید و چگونه باید بروید. اما این کتاب به شما کمک میکند قطبنمای درونتان را پیدا کنید و بتوانید بهترین اتفاقات را پیشبینی کنید. این کتاب راهنمای شما برای موفقیت است.
خواندن کتاب این کافی نیست! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که قصد پیشرفت و موفقیت داریم پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب این کافی نیست!
این چهار باور موفقیتزا – که بر اساس آنها میتوانیم با کسب مهارت، اعتمادبهنفس، انگیزه و آزادی انتخاب به موفقیت برسیم – ما را خرافی میکنند.
شما میگویید: «چه کسی، من؟ نه، اصلاً. من اعتقادی به تغییر رفتارم ندارم. من موفق هستم، چون موفقیت را به دست آوردهام.»
این حقیقت دارد که بعضی از افراد به خرافات بچگانهای معتقدند و برای مثال رد شدن از زیر نردبان، شکستن آینه یا روبهرو شدن با گربهٔ سیاه را بدشگون میدانند. اکثر ما این خرافات را باورهای منسوخ و احمقانه میپنداریم و مسخرهشان میکنیم و در درونمان به خود اطمینان میدهیم که از این باورهای احمقانه مصون هستیم.
همهٔ ما، نه کاملاً اما تا حدودی خرافی هستیم. در بسیاری از موارد، در کارمان هرچه از نردبان ترقی بالاتر میرویم، خرافیتر میشویم.
از نظر روانشناسان، رفتارهای خرافی از باورهای نادرستی نشأت میگیرند که بعد از انجام کار خاصی در ذهن ما شکل میگیرند. اگر نتیجهٔ کار خوب باشد، آن را خوشیمن میپنداریم و سعی میکنیم بار دیگر آن کار را تکرار کنیم. بیاف اسکینر روانشناس نخستین کسی بود که پوچی این باورها را با آزمایش کوچکی نشان داد؛ او نشان داد که چگونه جوجههای گرسنه برای یافتن دانهای گندم، بال بال میزنند. بعد از آنکه بارها بال میزنند و ناگهان غذایی پیدا میکنند، تصور میکنند که اگر به بال زدن ادامه دهند، باز هم غذا خواهند یافت. آنان به اشتباه تصور میکنند با بال زدن میتوانند غذا پیدا کنند و این کار را بارها و بارها تکرار میکنند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۶ صفحه
نظرات کاربران
چیزی که تو رو به اینجا رسونده، لزوما به نقطه بعدی نمیرسونه! اصولا افراد تغییر را سخت می پذیرند به خصوص اگر این تغییر مربوط به الگوهای رفتاری ما باشد. برای آنکه بتوانیم مدیر موفقی باشیم لازم است خود را