با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب پیاده
۴٫۰
(۱۱۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب پیاده
داستان در سالهای جنگ میان ایران و عراق میگذرد، انیس یک زن گورانی است (همان ولایت همیشگی داستانهای سلیمانی) که یک سال و نیم است با کرامت مردی با گذشته مبهم، ازدواج کرده و به تهران آمده است. کرامت در تهران دانشگاه میرود اما رفتار و کردارش عجیب است؛ بد دل است و اجازه خروج از خانه هم به انیس نمیدهد. روزی کرامت مردی به اسم هوشنگ را به خانه میآورد و میگوید قرار است مدتی مهمان آنها باشد اما ماندن هوشنگ طولانی میشود و با رفتاری که کرامت دارد عرصه بر انیس تنگ میشود چون روزها که کرامت به دانشگاه میرود، انیس را در یکی از اتاقهای خانه زندانی میکند. انیس کم کم حس میکند حضور هوشنگ در خانه آنها مشکوک به نظر میرسد.
«غلط نکنم یه کاسهای زیر نیمکاسهٔ این آقاهوشنگ هست. از روزی که اومده از در بیرون نرفته. دمبهدقیقه هم مثل زنها باهم پچپچ میکنن. اخلاق کرامتم که پاک گهمرغی شده. خودِ بدبختش هم سردرگمه. یا داره کتاب میخونه، یا رادیو گوش میکنه، یا زل زده به دیوار. این قصه سر دراز داره. خدا رحم کنه...»
بلاخره اتفاقی که نباید بیفتد میافتد، کرامت دستگیر میشود و انیس با بچهای درون شکم تنها میماند و گرفتار مسایل و مشکلات زیاد و قربانی مناسبات سیاسی و اجتماعی زمان خود میشود.
سلیمانی در این داستان واقعگرایانه مانند دیگر داستانهایش، به زنی دیگر و دلمشغولیها و زندگیاش میپردازد. منتها این بار زنی ساده و دهاتی که در نداری و تنگدستی بزرگ شده و بازیچه دست حوادثی میشود که حتی درست چیزی از چگونگی و چرایی آنها نمیداند و در نهایت هم قربانی کینههای دنیای مردانهای میشود که در سراسر زندگیاش بر او سایه انداخته بود.
پیاده
بلقیس سلیمانی
سگ سالیبلقیس سلیمانی
بازی عروس و دامادبلقیس سلیمانی
داستان همراه ۸ (ایرانی)حبیبه جعفریان
مارونبلقیس سلیمانی
شب طاهرهبلقیس سلیمانی
سگسالیآرمان سلطانزاده
من از گورانی ها می ترسمبلقیس سلیمانی
بازی آخر بانوبلقیس سلیمانی
به هادس خوش آمدیدبلقیس سلیمانی
خاله بازیبلقیس سلیمانی
پسری که مرا دوست داشتبلقیس سلیمانی
پسری که مرا دوست داشتبلقیس سلیمانی
شب طاهرهبلقیس سلیمانی
روز خرگوشبلقیس سلیمانی
تخم شربلقیس سلیمانی
بی پایانیبلقیس سلیمانی
شام آخر در سرخ دهبلقیس سلیمانی
آن مادران این دخترانبلقیس سلیمانی
لاشه لطیف
آگوستینا بازتریکا
لولی وش واژه هاسیدعلی صالحی
چریکحنانه سلطانی
فواید گیاه خواریصادق هدایت
سال گمشده خوآن سالواتی یراپدرو مایرال
قلب گاوهانیه سلطانپور
در انتهای کوچه در باران شمع را روشن می کنیم، تنهاییاحمدرضا احمدی
حصار موشحسین قسامی
امداد! برای نویسندگان از آغاز تا ۱۳۹۰روی پیتر کلارک
غلامرضا غلامرضا را کشتمهدی میرمحمدی
بریدههایی از کتاب
مشاهده همه (۱۹)حجم
۲۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
حجم
۲۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
از نظر من کتاب بسیار جذاب و دوست داشتنی ه، با قلمی روان و روایتی دوست داشتنی از ضعف های جامعه مردسالار ایران. کتابی که هیچ نقدی بر این سیستم نداره، اما با هر خطش میتونی بفهمی که چه میگذره
کتاب ۴۲۸ از کتابخانه همگانی ، یک داستان تلخ و سیاه. سرگذشت زنی روستایی که تمام بدبختی های عالم در عرض چند سال سرش آمد !! زنانی فرشته و پاک در مقابل مردانی وحشی و گرگ صفت !!! پایان بندی کتاب، بزرگترین نقطه
کتابهای خانم سلیمانی خیلی عالی ، روان و پرکشش هستند..با اینکه تقریبا حول موضوعات مشابهی نوشته شدند اما خوندن اونها بسیار دلپذیر هست..مطالعه ی آثار ایشون رو توصیه میکنم.
💢 یه رمان عاااالی با قلمی روان شخصیت پردازی های کامل
همین الان تمومش کردم. فقط میتونم بگم حال خوبی از خوندن این داستان ندارم. خیلی تلخ و مصیبتبار ... حس میکنم آدمهای داستان رو میشناسم و کتاب، یه سرگذشت حقیقی بوده. هم میشه خوندنش رو توصیه کرد، و هم به کسانی که
فکر کنم نویسنده های ایرانی باهم مسابقه گذاشتن هر کی تونست شخصیت اصلی داستانش رو بیشتر از همه بدبخت تر و ضعیف تر نشون بده برندس😶😑 اوایل کتاب رو دوست داشتم ولی هر چی جلوتر میرفت… بااین حال اگه رمان ایرانی دوست
این نظر داستان را لو می دهد. شخصیت پردازی محشر است. انیس بلاکش و ستمدیده وقتش که می رسد به قول گفتنی آن رویش بالا می اید. می شود اقا بالاسر و تو سر زن شوهرش هوشنگ. یک جاهایی مدام
چرا آخه آخرش اینقدر تلخ تموم شد. انیس طفلک از همه تو این دنیا بدترین برخوردا رو دید دیگه آخر قصه کاش نویسنده مراعاتش و میکرد :)
کتاب ساده و روان بود و البته جذاب...
کلا قلم جذابی دارن، من این کتاب رو تقریبا یه روزه خوندم. پر کشش بود و صریح و باور پذیر