مرجان شیرمحمدی
زندگینامه و معرفی کتابهای مرجان شیرمحمدی
مرجان شیرمحمدی (Marjan Shirmohammadi) نویسنده، بازیگر و طراح صحنه و لباس سینمای ایران است. او در ۲۲ آذر ۱۳۵۲ در تهران متولد شد.
بیوگرافی مرجان شیرمحمدی
مرجان شیرمحمدی از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۱ زیرنظر آیدین آغداشلو، کسی که نشان ادب و هنر شوالیه فرانسه را دریافت کرده است، نقاشی را آموخت. در سال ۱۳۷۴ به کارگاههای بازیگری رفت و سپس به مدرسهی تئاتر استاد سمندریان پیوست. سال ۱۳۷۵ پا به عرصهی بازیگری گذاشت و در سریال خانه به خانه ایفای نقش کرد. از او هفت فیلم به یادگار مانده است. از مهمترین آثاری که از مرجان شیرمحمدی بهعنوان بازیگر به جای مانده است میتوان به مریم مقدس، شیرین و فیلم روباه اشاره کرد. بازی او در فیلم شیرین به کارگردانی عباس کیارستمی در سال ۱۳۸۷ بسیار مورد توجه قرار گرفت. مرجان توانست خودش را در این فیلم بهعنوان بازیگر مطرح کند. دیگر فیلمهایی که او در آنها به ایفای نقش پرداخت «صحنه جرم، ورود ممنوع!»، «ملاقات با طوطی»، «پر پرواز» و «مرسدس» نام داشتند.
بهروز افخمی کارگردان نامآشنای ایران همسر مرجان شیرمحمدی است. آنها در سال ۱۳۸۳ با یکدیگر ازدواج کردند. مرجان شیرمحمدی دو پسر به نامهای ماکان و آهیل دارد. ماکان حاصل ازدواج اول شیرمحمدی است.
معرفی آثار مرجان شیرمحمدی
کتاب بعد از آن شب
مرجان شیرمحمدی اولین اثر خود را با نام «بعد از آن شب» در پائیز ۱۳۸۰ منتشر کرد. این مجموعه داستان کوتاه را نشر مرکز چاپ کرد. ۱۳ داستان کوتاه این کتاب حول موضوع دلباختگی میچرخند. شیرمحمدی در این داستانها آدمهای تنهایی را به تصویر میکشد که با دنیای اطراف و بازیهای بیرحم آن احساس بیگانگی دارند و شاید بیتفاوتی تنها سلاح آنها در میان این بیرحمی و شلوغ و پلوغی جهان پیرامون باشد. آدمهای درون کتاب بعد از آن شب با نقطه اشتراکی که با هم دارند به یکدیگر وصل میشوند. مردها و زنهای این داستانها در موقعیتهای عشق و عاشقی متفاوتی قرار میگیرند و تصمیمهای متفاوتی را میگیرند. نوع نگارش مرجان شیرمحمدی در این کتاب بسیار ساده و باورپذیر است. انتخاب لحن و سبک نوشتاری او کمک کرده است تا داستانها هرچه بیشتر به زندگی روزمره شبیه باشند. فیلم دیشب باباتو دیدم آیدا به کارگردانی رسول صدرعاملی در سال ۱۳۸۳ از روی یکی از داستانهای این کتاب با نام بابای نورا ساخته شده است.
کتاب یک جای امن
نشر مرکز کتاب بعدی مرجان شیرمحمدی را با نام «یک جای امن» در سال ۱۳۸۳ منتشر کرد. یک جای امن شامل ۷ داستان کوتاه است. این اثر نیز همچون اثر قبلی نویسنده زبانی ساده و گیرا دارد. عشق و دلباختگی نیز در مجموعه داستانهای این کتاب پررنگ است. مرجان شیرمحمدی احساسات را در این کتاب به مخاطب نمایان میکند و این فرصت را فراهم میکند تا دربارهی احساسات فکر کنند و خود را جای شخصیتهای ملموس داستانها بگذارند تا با احساسات خود خلوت کنند و آنها را بهتر بشناسند.
کتاب این یک فصل دیگر است
کتاب بعدی مرجان شیرمحمدی در سال ۱۳۸۸ منتشر شد. این کتاب با عنوان «این یک فصل دیگر است» توسط نشر مرکز روانهی بازار شد. شیرمحمدی در این کتاب از آدمهای خوب، آدمهای فرشته و آدمهای شادیبخش زندگی میگوید. آدمهایی که وجودشان برکت است و زندگی را زیبا میکنند. این یک فصل دیگر است داستان مردی میانسال به نام عماد را روایت میکند. عماد در خانهای بزرگ، زیبا و قدیمی زندگی میکند. روزی تصمیم میگیرد تا خانه را به یک تیم فیلمبرداری اجاره دهد. در همین میان خواهرهایش تصمیم میگیرند به ایران بیایند تا خانه را بفروشند و سهم خود را بردارند. مرجان شیرمحمدی در این کتاب دو زمان حال و گذشته را برای روایت در نظر گرفته است و زمان گذشته از زبان عماد روایت میشود.
کتاب آذر، شهدخت، پرویز و دیگران
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» چهارمین کتاب مرجان شیرمحمدی است که در سال ۱۳۹۲ توسط نشر ثالث منتشر شد و سپس در سال ۱۴۰۰ نیز نشر چشمه این کتاب را روانهی بازار کرد. این داستان ماجرای زندگی دو بازیگر را روایت میکند. ماجرا از جایی شروع میشود که همسر خانهدار یک بازیگر مشهور سینما به نام پرویز دیوانبیگی در فیلمی با او همبازی میشود و بسیار مورد توجه منتقدان قرار میگیرد. پرویز پیشکسوت بازیگری است؛ اما این مسئله باعث حسادت او میشود. حسادت کمکم به رابطهی این دو نفر نفوذ میکند و منجر به قهر و بهوجودآمدن اختلافات و مشکلات مختلف میشود. شهدخت فیروزکوهی همسر آقای بازیگر قهر میکند و به باغچهی خانوادگیشان در دماوند میرود. در این میان دخترشان آذر به ایران برمیگردد و ماجرا بیخ پیدا میکند. در سال ۱۳۹۲ فیلمی از روی این کتاب و با همین نام ساخته شد. بهروز افخمی کارگردانی این اثر را برعهده داشت.
کتاب خانهی لهستانیها
در سال ۱۳۹۶ پنجمین کتاب مرجان شیرمحمدی با نام «خانهی لهستانیها» منتشر شد. نشر چشمه این کتاب را چاپ کرد و تا سال ۱۴۰۳ این کتاب به چاپ بیست و یکم رسید. خواننده در این رمان با پسری به نام سهراب همراه میشود و به ماجراهای آدمهای ساکن در خانهای قدیمی سرک میکشد. داستان در زمان پهلوی دوم میگذرد، در خانهای قدیمی و بزرگ در جنوب تهران که قبلاً محل سکونت لهستانیهای بوده و گذشتهای رازآلود دارد. حالا حدود هفت یا هشت خانواده در این خانهی مرموز زندگی میکنند و هرکدام ماجراها و مشکلات خاص خودشان را دارند. سهراب پسرک کنجکاوی است که در خلال داستان ماجراهای همسایههایش را تعریف میکند و محوریت داستانهایش زنان ساکن این خانه هستند. داستان زنانی که از دست شوهرانشان دل خوشی ندارند. داستان زنی به نام مادام که یک پیرزن لهستانی دوستداشتنی است که با گرفتن فال قهوه روزگار میگذراند. داستان خواهرانی سالخورده و زنانی که تنها ماندهاند یا زنی که گذشتهای زیبا داشته اما اکنونش با افسردگی میگذرد. خانهی لهستانیها داستانی است که به همان اندازه که به شخصیتهایش گره خورده است به فضای داستان و خانهای که داستانها در آن روایت میشود نیز گره خورده است. توصیفات خانه به گونهای است که خوانندهها را به دورانی میبرد که سبک معماری خانهها برای آدمهای این روزگار نوستالژی است و حس خوبی را منتقل میکند. خانههای بزرگ آجری با حوض آبی رنگ وسط حیاط که با اتاقهای دورتادورش محاصره شده است. فقر نقطهی مشترک ساکنان این خانهی عجیب است و سهراب با ماجراجوییهایش به حقایقی دربارهی خانه و ساکنان آن میرسد. این ماجراها گاهی خوشحالی به همراه دارد، گاهی غم و حتی گاهی ترس.
سبک نگارش مرجان شیرمحمدی
ویژگی اصلی آثار مرجان شیرمحمدی سادگی روایت او است. سادگی و پیچیدهنبودن مشخصهای است که در تمام آثار او به چشم میخورد. او از بهکاربردن تکنیکهای پیچیده در داستان خوشش نمیآید و سادگی را شیوهی داستانگویی خود میداند. او معتقد است اصل در داستانگویی خود داستان است و تکنیکهای بیجا و زیاد اصل داستان را خراب میکند. او میگوید اصل همان داستانی است که باید روایت شود. این داستان باید به شیوهی درست، سالم و شیوا روایت شود تا بر جان مخاطب بنشیند.
مرجان شیرمحمدی چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب «بعد از آن شب» در سال ۱۳۸۱ جایزهی بهترین مجموعه داستانی سال را از بنیاد گلشیری دریافت کرد؛ همچنین داستان کافه از کتاب یک جای امن بهعنوان داستان برگزیده از سوی بنیاد هوشنگ گلشیری انتخاب شد.
نظرات افراد مشهور دربارهی مرجان شیرمحمدی و آثارش
«روح و فضای خاص داستانها ساختگی نیست و ماجراها به قدری روان و خودمانی روایت میشوند که لاجرم بر دل مینشینند و احساس رضایت و لذت برمیانگیزند. این مجموعه که دومین اثر این نویسنده جوان است همانند کتاب قبلی او داستان دلدادگیها و دلباختگیهاست؛ آدمهای حساس و پراحساسی که درگیر احساسی ناخواسته میشوند؛ احساسی که به علاقه تبدیل میشود و در پایان ناتمام و ناکام میماند» (کتاب یک جای امن) جعفر توزنده جانی، نویسنده و منتقد ادبی