
کتاب نشان کرده
معرفی کتاب نشان کرده
کتاب الکترونیکی «نشان کرده» نوشتهٔ بلقیس سلیمانی در نشر چشمه چاپ شده است. نشانکرده نوولایی از مجموعه هزاردستان نشر چشمه است که به روایت سرگذشت زنانی میپردازد که در سایه جنگ، انتظار و رنجهای ناپیدای آن، فراموش شدهاند.
درباره کتاب نشان کرده
کتاب نشانکرده تصویری واقعگرایانه از تأثیرات جنگ تحمیلی بر زنان را ارائه میدهد و به مفاهیمی چون فقدان، انتظار و صبر میپردازد. نشان کرده با سبکی روایی که میان داستان کوتاه و رمان در نوسان است، بر عنصر انتظار تأکید دارد و با فضاسازی منحصربهفردش، احساسات مخاطب را به چالش میکشد. در این کتاب، جنگ نه تنها میدان نبرد مردان، بلکه صحنهای است که زنان نیز در آن دستخوش تغییر و دگرگونی میشوند، اما زخمهای آنها غالباً نادیدنی و بینام میماند. بلقیس سلیمانی، نویسندهٔ ایرانی متولد ۱۳۴۲ در کرمان، یکی از چهرههای شناختهشدهٔ ادبیات معاصر ایران است. او با آثار متعددی که در حوزهٔ داستاننویسی و نقد اجتماعی خلق کرده، به بررسی وضعیت زنان در جامعهٔ ایران پرداخته است. سلیمانی علاوه بر نویسندگی، تجربهٔ فعالیت در روزنامهنگاری و پژوهشهای علمی را نیز در کارنامه دارد. داستانهای او اغلب بازتابی از زندگی زنانی است که در برابر سنتها، باورهای اجتماعی و فشارهای فرهنگی، ناچار به سکوت و سازگاری شدهاند. این اثر، مانند دیگر نوشتههای سلیمانی، با نثری روان و توصیفاتی دقیق، جهانی ملموس و در عین حال درونی و احساسی را ترسیم میکند. شخصیت اصلی داستان، خوبناز، زنی است که در خاطرات گذشته و امید بازگشت عشقش، مراد، گرفتار شده است. نویسنده با پررنگ کردن فضای ذهنی و احساسی شخصیت اصلی، نگاه تازهای به مسئلهٔ جنگ و پیامدهای آن بر زندگی زنان ارائه کرده است.
کتاب نشان کرده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی، ادبیات زنان و روایتهایی از زندگی و سرگذشت زنان ایرانی در بستر تاریخ معاصر، اثری خواندنی و تأملبرانگیز است.
درباره بلقیس سلیمانی
بلقیس سلیمانی اول اردیبهشت ۱۳۴۲ در کرمان به دنیا آمد. در دانشگاه رشتهٔ فلسفه خواند و کارهای مختلفی را تجربه کرد. در رادیو فرهنگ، مدیر گروه مطالعات فرهنگی و فرهنگ عامه شد. مقاله نوشت. در دو فیلم سینمایی بازی کرد. ادبیات درس داد و به نقد و پژوهش ادبی پرداخت. او در سال ۱۳۹۵ موفق به دریافت نشان درجهیک هنری شد. این نشان را وزارت فرهنگ و ارشاد بر اساس سوابق هنری به هنرمندانی میدهد که تحصیلات دانشگاهی ندارند یا تحصیلات آکادمیکشان با سطح هنریشان برابری نمیکند. نشان درجهیک معادل مدرک دکتری است. کتابهای «شام آخر در سرخ ده»، «بازی آخر بانو»، «خالهبازی»، «سگسالی»، «من از گورانیها میترسم»، «شب طاهره» و «بیپایانی» از آثار این نویسنده هستند. بلقیس سلیمانی جوایز و افتخارات گوناگونی را نصیب خود کرده است.
بخشی از کتاب نشان کرده
«خودشان گلهدار بودند و توی قصبهای به نام درهشور زندگی میکردند که با گوران سه ساعت پیاده فاصله داشت. با یک توافق نانوشته، آن سالهای دور یکی از برادرها که از قضا بزرگترینشان بود ساکن گوران میشود تا هم محصولات دامیشان را برساند دست مشتری، هم مأمن و مأوایی باشد برای آنهایی که ییلاق و قشلاق میکردند و دور از آبادی بودند. کریم و رحمان تمام پاییز و زمستان را با گله میرفتند گرمسیر و اول بهار باز با گله برمیگشتند سردسیر که گوران و حومهاش باشد. در این فاصله رمضان سرپرستی هر سه خانواده را بر عهده میگرفت. نه اینکه امورات خانهٔ کریم و رحمان هم بر عهدهاش باشد، اما اگر کاری پیش میآمد که خواهرها از عهدهاش برنمیآمدند رمضان خودش را میرساند درهشور و کارها را رتقوفتق میکرد. مثلاً خاکسپاریِ عزیز، که دردانهای بود برای خودش، کاری نبود که از خواهرها بربیاید. عزیز نوجوان خوشخندهای بود که عمرش به دنیا نبود. در اوج جوانی رفت و داغی سنگین بر دل فامیل گذاشت. اگرچه معلول بود و مردنش خیلی دور از انتظار نبود.
در درهشور کلاً پنج خانوار زندگی میکردند، برای همین هم مدرسه نداشت. اول مهر که میشد، یکی از خواهرها بچههای مدرسهای را مثل گله هی میکرد طرف گوران، آنها را میرساند خانهٔ رمضان و بعد خودش با دو قاطر و یک الاغ با باری از قند و چای و برنج و… برمیگشت درهشور و تا عید که رمضان بچهها را میآورد درهشور، خواهرها از بچهها بیخبر بودند. بیخبرِ بیخبر که نه، بالاخره رفتوآمد میشد بین گوران و درهشور؛ بهخصوص پیلهورها بودند که هم رزقوروزی به درهشور میرساندند، هم نامههای بچهها را.»
حجم
۱۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
حجم
۱۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
نظرات کاربران
رمان بسیار قشنگی بود وقلم نویسنده جوری بود که کامل حس شخصیت اصلی رو درک میکردی و درباره بیچارگی و بدبختی یک زن روستایی ساده لوح بود…خوندنش رو توصیه میکنم و اینکه میشه یه روزه خوندش
قصهای آشنا از زن. قصهای آشنا از جنگ. متن دلنشینی دارد. داستان لذت بخش است. و البته که در نهایت دردی آشنا به جان میگذارد.
کل داستان در بیست صفحه قابل ارایه بود و خیلی خسته کننده و تکرار مطالب بود، از بلقیس سلیمانی انتظار بیشتریداشتم.
خوب بود
خیلی خیلی دوستش داشتم. یکی دیگه از کارهای خانم سلیمانی که تا همیشه توی قلبم میمونه.