دانلود و خرید کتاب می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم محمد شمس لنگرودی
تصویر جلد کتاب می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم

کتاب می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم

«می‌میرم به جرم آنکه هنوز زنده بودم» مجموعه شعری از «محمد شمس لنگرودی» است. شاعر نام‌آشنا و باتجربه از نسل شاعران بزرگ. شمس لنگرودی، با ساده کردن نثر اشعارش و تصویرسازی‌هایی شگفت‌انگیز، راهی نو را پیش گرفته است. ازین مجموعه شعر می‌خوانیم: «غمگین مشو عزیز دلم مثل هوا کنار توام نه جای کسی را تنگ می‌کنم نه کسی مرا می بیند نه صدایم را می شنود»
آلوین (هاجیك) ツ
۱۳۹۷/۰۴/۱۹

چه اسمِ نازی دارههه:)) اینه که میگم اسم و جلدی کتاب بایِد آدما جذب کنه! شمس لنگرودی ام خوب شعر میگوید. 😊 کتاب را که خوندم تجدید نظر 😂 میکنم. تمدید نظر نه هاااا.. تجدییید!😂😂

سیما
۱۴۰۰/۰۵/۱۴

منم خیلی ارتباط نگرفتم ...

نغمه میلانی
۱۴۰۰/۰۳/۲۴

بسیار زیبا زندگی در طبیعت زیبای شمال با روح حساس و لطیف جناب شاعر ترکیب شده و چنین مخملی از شعر سروده شده...

ایمان
۱۴۰۰/۰۴/۲۵

شمس لنگرودی سالهاست که دیگه تموم شده. بعد از دهه 60 و مجموعه شعر «قصیده لبخند چاک چاک »که مجموعه شعر خوبی بود تو زمان خودش. الان سعی میکنه با گرایش به زبان ساده، تصاویر تکراری و شعرهای بدون ساختار

- بیشتر
N
۱۳۹۹/۰۵/۱۳

کتابی بسیار جذاب که با خوندنش از نگاه نویسنده به اطراف لذت میبرید

کمیل
۱۴۰۱/۰۲/۲۹

شاید نفهمیدم که نپسندیدم

hossein
۱۳۹۹/۰۸/۱۱

من خیلی ارتباط نگرفتم

مسلم عباسپور
۱۳۹۸/۰۴/۲۱

بسیار کتاب شعر جذاب و لطیف و دلنشینیه. من اولین کاری که با نشر خوب چشمه در زمینه شعر خوندم این کار بود. آفرین بر شمس لنگرودی که استاد من ست با این سبک شعری خوب. خیلی درس سرایش ازش

- بیشتر
مبینا نصرتی
۱۴۰۳/۰۶/۰۶

خیلی نمیتونم با کتاب شعر ارتباط بگیرم

مریم بانو
۱۳۹۹/۰۹/۲۲

من این کتاب رو از طاقچه بی نهایت خوندم. نوع نگاه و تشبیهی که استفاده شده بود در بعضی اشعار، جالب بود. اما برام از کتاب شعر هایی نبود که بخوام حتما بخرم. تماما لذت نبردم... ولی شما بخونید :) چون خوندنش زمانی نمی

- بیشتر
می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم.
یك رهگذر
سخت است آدم‌برفی سخت است روشنایی روز را دوست داری دل‌دل می‌کنی نکند بیاید.
farnaz Pursmaily
ژرفاژرف و سرد است دریا چگونه نمی‌ترسد از خود در این تاریکی.
i_ihash
تنهایم ـ فرماندهی که لشگر خود را گم کرده است بر کرانهٔ تاریک تاریک که بوی شغال می‌دهد.
ترمه🍁
خسته نمی‌شود این سکوت از این‌همه دم فرو بستن؟
R.R
بخت یار شما بود کرم‌ها! چکه نور گم‌شده‌ای بر زمین ریخت و با دُم‌تان درآمیخت و این‌گونه که اکنون می‌بینم شب‌تاب نام گرامی‌تان است.
ترمه🍁
می‌میرم به جرم آن‌که هنوز زنده بودم.
ترمه🍁
از گلی که نچیده‌ام عطری به سرانگشتم نیست خاری در دل است.
tadai
اندوهش چنان است که هر قطره اشکش به دریاچه بدل خواهد شد من همخانهٔ خود سیل را خوب می‌شناسم.
(:Ne´gar:)
انبوه‌انبوه تاریکی لشگری از برف ـ چه فایده صدای‌شان که به جایی نمی‌رسد.
Ali

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۶۳ صفحه

قیمت:
۱۴,۰۰۰
۷,۰۰۰
۵۰%
تومان