کتاب هزار خورشید تابان
معرفی کتاب هزار خورشید تابان
«هزار خورشید تابان» دومین رمان خالد حسینی، نویسنده افغان است که به زبان انگلیسی نوشتهشده و به دهها زبان زنده ترجمه شدهاست. این اثر در ژوئن ۲۰۰۷ برای سه هفته، پرفروشترین رمان امریکای شمالی شد.
حسینی در این اثر از دل فرازوفرودهای تاریخ سیاسی افغانستان، روایتی دردناک از زندگی دو زن هموطنش دارد که به گفتهی خود، تنها گوشهای از دردهای بیپایان زنان افغان است. زنان توانا و پاکدامنی که در دام دنیایی خشن، نازیبا و ضد زن گرفتار شدهاند. دنیایی که حتی فرصتی اندک برای لذت بردن از زندگی را از آنان دریغ کردهاست. دنیایی که در آن مجالی برای نشاندادن تواناییهایشان نمییابند....
دنیایی که در آن، زن تنهاترین و مظلومترین موجود جهان است...
بریده ای از کتاب:
رشید جلوتر میآمد و دم در مینشست، مریم از همان جا، اندام درشت، پاهای دراز و دود سیگارش را میدید. رشید از کارهای روزانه برایش تعریف میکرد. مثلاً میگفت برای وزیر خارجه، یک جفت کفش راحتی دوخته و یک سفارش صندل از دیپلمات لهستانی برای خودش و همسرش داشته.
رشید از خرافاتی که مردم دربارهٔ کفش داشتند، برایش تعریف میکرد. میگفت بعضیها معتقدند که اگر در رختخواب کفش پایت باشد، باعث مرگ و میر خانوادهاش خواهد شد و یا اگر اول کفش پای چپ را بپوشی، دعوایت میشود. راستی میدانستی که میگویند اگر بندهای کفش را به هم گره بزنی و به میخ آویزان کنی، شوم است.
رشید هیچ کدام از این حرفها را قبول نداشت و معتقد بود که این خرافات یک نوع سرگرمی برای خانمها است.
رشید حرفهایی که در کوچه و خیابان شنیده بود را برایش تعریف میکرد. مثلاً گفت که ریچارد نیکسون، رییس جمهور آمریکا، مجبور شد سر یک رسوایی، استعفا بدهد.
مریم که اسم نیکسون و رسواییاش را تا آن موقع اصلاً نشنیده بود، هیچ حرفی نزد. فقط دلواپس منتظر بود که حرف رشید تمام شود، سیگارش را خاموش کند و برود، و موقعی که صدای در اتاق خواب رشید را میشنید، دلشوره اش پایان میگرفت.
حجم
۳۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
حجم
۳۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۴۴ صفحه
نظرات کاربران
فقط با خوندن کتاب های خالد حسینی که می شه به مظلومیت ملت افغانستان پی برد ، واقعا ملت افغان باید به خالد حسینی افتخار کنن ...کتاب های خالد حسینی همشون بی نظیرن ،قلم ساده و روان داستان ، از
خالد حسینی نویسنده افغانی - آمریکایی، با قلم بسیار تاثیر گذار این رمان بسیار زیبا رو نوشته. داستان روایتگر رنج و سختی زنان و دختران افغان، خسته و رنجور از ستم طالبان و فضای بسته افغانستان است که قسمت بسیار کوچکی
من به پایش اشکها ریختم. باور نمیشه در دنیایی هستیم که انقدر به جنس ضعیف با روح لطیف ظلم میکنیم و تاریخ تکرار رنج زنانه است.
از اون کتاباس که دوست نداشتم تموم شه! فضا سازی و توصیف شخصیتها عالیه👌🏼👌🏼
کاش روزی برسه که هیچ جای دنیا جنگ نباشه.. 😢 و هیچ جای دنیا هیچ مردی، به خودش اجازه نده به جنس مونث آسیبی برسونه...
این کتاب و کتاب بادبادک باز رو بخونید تا ملت افغان رو بیشتر درک کنید. خیلی عالیه.البته غمگینه ولی لازمه
نخوندمش باهاش زندگی کردم.لعنت به جنگ.لعنت به خشونت.چقدر تلخ بود جنگ.فقر.تروریست.پناهندگی.اما متاسفانه واقعی😔
دو نفر افغان هستندکه واقعا مظلومیت و اصالت و صداقت مردم افغانستان رو خیلی خوب و درست معرفی میکنندو ذهنیت خیلی ها رو نسبت به این کشور مثبت تر کرده اند..یکی خالد حسینی و دیگری محمد کاظم کاظمی که البته
به اینکه یه فارسی زبانی افتخار میکنم
واقعا عالی بود.ومیشد درد ورنج زنان افغان رو احساس کرد. به امید روزی که جنگ و خونریزی در این کشور و درتمام جهان به پایان برسه. دیروز برای بار دوم این کتاب رو خوندم خواستم یاداوری بشه برام با توجه به حال