نظرات کاربران درباره کتاب هزار خورشید تابان

فقط با خوندن کتاب های خالد حسینی که می شه به مظلومیت ملت افغانستان پی برد ، واقعا ملت افغان باید به خالد حسینی افتخار کنن ...کتاب های خالد حسینی همشون بی نظیرن ،قلم ساده و روان داستان ، از یک طرف و غیر قابل پیش بینی بودن و به هم پیوستگی داستان از طرف دیگه بر ارزش کار نویسنده افزوده ...

خالد حسینی نویسنده افغانی - آمریکایی، با قلم بسیار تاثیر گذار این رمان بسیار زیبا رو نوشته. داستان روایتگر رنج و سختی زنان و دختران افغان، خسته و رنجور از ستم طالبان و فضای بسته افغانستان است که قسمت بسیار کوچکی از آن را به نمایش گذاشته است. کتاب بسیار غم انگیز و زیبا روایت شده. این کتاب به تمام طرفداران حقوق بشر و حقوق زنان توصیه می شود.

من به پایش اشکها ریختم. باور نمیشه در دنیایی هستیم که انقدر به جنس ضعیف با روح لطیف ظلم میکنیم و تاریخ تکرار رنج زنانه است.

از اون کتاباس که دوست نداشتم تموم شه! فضا سازی و توصیف شخصیت‌ها عالیه👌🏼👌🏼

کاش روزی برسه که هیچ جای دنیا جنگ نباشه.. 😢 و هیچ جای دنیا هیچ مردی، به خودش اجازه نده به جنس مونث آسیبی برسونه...

این کتاب و کتاب بادبادک باز رو بخونید تا ملت افغان رو بیشتر درک کنید. خیلی عالیه.البته غمگینه ولی لازمه

نخوندمش باهاش زندگی کردم.لعنت به جنگ.لعنت به خشونت.چقدر تلخ بود جنگ.فقر.تروریست.پناهندگی.اما متاسفانه واقعی😔

دو نفر افغان هستندکه واقعا مظلومیت و اصالت و صداقت مردم افغانستان رو خیلی خوب و درست معرفی میکنندو ذهنیت خیلی ها رو نسبت به این کشور مثبت تر کرده اند..یکی خالد حسینی و دیگری محمد کاظم کاظمی که البته دومی شاعر هست.

به اینکه یه فارسی زبانی افتخار میکنم

واقعا عالی بود.ومیشد درد ورنج زنان افغان رو احساس کرد. به امید روزی که جنگ و خونریزی در این کشور و درتمام جهان به پایان برسه. دیروز برای بار دوم این کتاب رو خوندم خواستم یاداوری بشه برام با توجه به حال و هوای این روزهای افغانستان و حکومت دوباره طالبان بر افغانستان.هرچند که به نظر میرسد طلالبان امروز با طالبان ۲۰سال پیش تفاوتهایی دارند.و فقط خدا داند که چه پیش اید...

چی میتونم بگم؟ "هزارخورشیدتابان" با اختلاف جگرخراش‌ترین و پرغصه‌ترین قصه‌ی خالدحسینی بود برام. رنج، غم، لبخند، خاکسترشدن و مبهوت موندن رو با تک تک سطرهاش و قلم گیرا و زنده‌ی نویسندش لمس کردم. کتاب رو در عرض ۳ روز تموم کردم و بعدش انگار یه تیکه از قلبم خالی شده بود :) وقتی به پایان کتاب می‌رسید دوباره کل داستان توی سرتون میچرخه و این حس بهتون دست میده که انگار مدتها با شخصیت‌ها زندگی کرده بودین. داستان پردازی ، گره های داستان ، پایان بندی .. همه و همه بینظیر بودن. "هزارخورشیدتابان" کتابیه که تا زمانی که مشغولِ خوندنش هستید نمیتونید زمین بگذاریدش و وقتی تمومش کنید امکان نداره فراموشش کنید چون خالدحسینی با چیره‌دستیِ تمام در نقطه پایانی کتاب ، داستانش رو با چاشنیِ اندوهی عمیق ، فکری درگیر و حالی منقلب تا ابد توی ذهنتون موندگار میکنه :))))

جنگ! و مرگ بر جنگ! کتاب فوق العاده تاثیرگذاری بود...

خیلی جذاب بود.حیف که غلط زیاد داست

بخونش(: بخونش (: بخونش (: حتما بخونش (:

این دومین کتابیه که تو این هفته درباره ظلم و ستمی که به زنان میشه خوندم .. خیلی تلخ و غم انگیز بود .. افغانستان را از نگاهی دیگر دیدم .. به دور از جنگ .. هرچند که تمام کتاب در جنگ بود .. به حرف های حکیم پدر لیلا فکر می کنم که می گفت افغانستان به زنان درس خوانده نیاز دارد و از طرفی یاد اتفاق ِ دانشگاه کابل می افتم و آخرین پیام یک پدر.. جانِ پدر کجاستی ... از آرزوهایی که حکیم داشت و سرنوشتی که لیلا دچارش شد .. این کتاب رو باید خوند ..

همین الان تمومش کردم و واقعا زبونم بند اومده از این همه ظلم که درجهان اتفاق میافته و زنها و بچه های بی گناه رو بازیچه انتقام میکنه بزرگترین آرزوم تو این لحظه اینه هیچ جنگی توجهان نباشه درمورد نویسنده من قبلا کتاب بادبادک باز ایشون رو خوندم و به جرات میتونم بگم قلم و هنر فوق العاده گیرایی دارن .چنان تو کتاباشون غرق شدم که انگار همه جای افغانستان رو از نزدیک دیدم . به شدت توصیه میکنم 🌺

من خیلی گریه کردم،اصلا دوست نداشتم کتابو ببندم،دوست نداشتم تموم بشه💔😔

من نسخه چاپی این کتاب خواندم و برای من خیلی داستان جذابی بود بطوریکه در یک روز تمام کتاب مطالعه کردم. داستان درباره وضعیت زنان در زمان حکومت طالبان است و خفقان ها و ظلم های بی شماری که تحمل کردند. پیشنهاد میکنم حتما این کتاب و کتاب بادبادک باز مطالعه کنید.

مثله بادبادک باز منو درگیر خودش کرد بادبادک بازو بیشتر دوس داشتم اما به عنوان یه زن رنج و درد لیلا و مریم این کتابو بیشتر درک کردم ، برای مردم افغانستان غصه خوردم خیلی غمگین بود خیلی 😔

از بادبادک باز هم بیشتر دوستش داشتم طفلی مریمـ طفلی لیلا

کتاب خیلی خوب و تاثیر گذاری بود و داستان پر کششی هم اشت من این کتابو در عرض دوروز تمام کردم بسیار از خوندنش لذت بردم

در این کتاب جمله ای هست که میگه: تنها دشمنی که یک افغان نمی تواند شکستش بدهد، خودش است. یاد این شعر از مجتبی سپید می افتم که میگه: دشت ما گرگ اگر داشت؛ نمی نالیدیم نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده.

بیچاره مریم، چه پایان بدی داشت. زنانی که هیچوقت خوشبختی رو حس نمی کنند

به نظرم چیزی که محرک من برای خوندن کتاب های خالد حسینی میشه یه جورایی آشنایی بیشتر با تاریخ و زندگی مردم رنج دیده افغانستان هست شاید بهتر بود داستان از زبان مریم و لیلا روایت بشه تا حسشون بیشتر به مخاطب منتقل بشه این داستان اونقدر جذاب هست که مخاطبو با خودش تا پایان همراه کنه ولی با این وجود سوالای زیادی در ذهن مخاطب ایجاد میکنه مثلا چرا وقتی نویسنده کابل رو غرق در جنگ به تصویر میکشه مریم رشید و لیلا زندگی عادی خودشونو دارن؟انگار که جنگی نیست؟! این تنها یکی از سوال هایی بود که ممکنه برای هرکس که این کتابو میخونه ایجاد بشه در کنار همه سوالات بی جواب یه مشکل دیگر هم بود اینکه نویسنده میخواد به زور همه دوره های پر فراز و نشیب افغانستان رو تنها در یک داستان به خورد مخاطب بده در کل غم انگیز و تاثیرگذار بود

چقدر یه اثر می‌تونه دردناک باش!😢😢😢

بسیار عالی بود ؛ و منو با واقعیتهای زندگی زمان طالبان و زندگی مظلومانه زنان افغان آشنا کرد

تو دو روز خوندمش، خیلی تاثیر گذار بود،به امید پایان جنگ در جهان...

در غم انگیز بودن داستان که شکی نیست ولی صرفنظر از بار تاریخی لزوما قصه زندگی زن افغان نبود، چه بسا زنان سرزمین خودمان که چنین سرنوشتهایی دارن. نکته عجیب داستان اشاره به سازندگی افغانستان بعد از حمله امریکاست. واقعا دوست دارم بدونم تا چه حد درست و دقیق هست. در رسانه های ما که همیشه خلافش گفته میشه.

چیزی که باعث شد من این رمان رو بین رمانهای دیگه انتخاب کنم کتاب بادبادک باز از همین نویسنده بود چون بشدت ازقلم ایشون لذت میبرم و اما کتاب هزارخورشید تابان کتابی بود که بعدازخوندنش احساس میکنم داشتم یه فیلمی تماشا میکردم چون بشدت آدم رو وادار به تصویرسازی میکنه..رمانی تلخ اما شیرین ...❤

وقتی یه رمان چنین تاثیری روی آدم بزاره که تا مدتی بعدش اشک آدم بند نیاد یعنی نویسنده کارش رو درست داده. اگر حال روحی مساعدی ندارید مطاله اش رو پیشنهاد نمیدم ولی اگر به دید دیگه ای داستان رو نگاه کنید پیدا کردن رگه های عشق و امید میتونه حال آدم رو خوب کنه. بعد از خوندن این کتاب به خاطر حس نژادپرستی که نسبت به افغان ها داشتم از خودم شرمنده شدم. هیچوقت برخورد نزدیکی باهاشون نداشتم ولی به خاطر متلک ها و ناامنی هایی که از بعضی هاشون دیده بودم نادرست همشون رو به یک دید قضاوت میکردم. این کتاب فقط یه بخشی از حقایق ملت ستم دیده افغانستان هست. میلیون ها نفر مثل مریم هنوز دارن ستم میبینن و دیده نمیشن. این اولین کتابی بود که از خالد حسینی خوندم و به نظرم تونسته رسالتش رو انجام بده. مطمئنا خیلی های دیگه مثل من با خوندن این کتاب تفکر و دیدشون نسبت به این کشور و مردمش عوض میشه. و اما درباره خود کتاب: ترجمه اشکالاتی داشت و بعضی قسمت ها نامفهوم و ناملموس بود ولی در کل خوب بود و جوری نبود که خوندنش رو خیلی سخت کنه. اشکالات نگارشی زیاد داشت که گاهی اذیت کننده بود و یکهو آدم رو از فضای داستان پرت میکرد بیرون 😬 در مجموع میشه باهاش کنار اومد. داستان پردازی عالی بود و واقعا کتابی هست که نمیشه زمین گذاشتش مخصوصا از قسمت 43 به بعد. چون تو طاقچه بینهایت بود من این ترجمه و انتشارات رو انتخاب کردم. شما اون یکی ترجمه رو بخونید، شاید بهتر از این باشه.

نسخه چاپی این کتاب رو سالها قبل خوندم و عالی بود. زندگی سخت و دردناک زنان در جوامع مردسالار و سنتی نظیر کشور افغانستان، به زیبایی به تصویر کشیده شده. ارزش خواندن دارد.

از بین تمام ترجمه ها ،ترجمه این خانم از همه بهتر بود ...اصلا بحث جنگ جدا بحث رنج مردم افغانستان هم جدا... توی این کتاب رنج زن بودن در مناطق مثلا اسلامی خیلی جالب بود .. ننگ دختر بودن. رنج زن شدن های اجباری... عشق های در گلو مانده .. رویاهایی که اه میشن و به لب نمیاد..کودک همسری.. حجاب اجباری... مرد سالاری ... توی همین ایران هم کم از این زن ها نداریم ...زن هایی که میجنگد برای رسیدن به نور .... بخونید لذت ببرید و با کتاب پیوند رفاقت ببندید...🏳️🏳️

داستانی و بسیار تاثیرگذار... این کتاب نسبت به بادبادک باز برای من گیراتر بود.

شخصیت های اصلی کتاب دو دختر از خانواده هایی مختلف هستند که اتفاقات و فرهنگ حاکم بر افغانستان زندگیشون رو دست خوش تغییرات زیادی میکنه اما درکل این کتاب در مورد رنج و بی عدالتی نسبت به زنان افغانستانی است.انقدر درگیر کتاب میشید که تا مدت ها غم شخصیت های داستان رو در خودتون حس میکنید.قلم و سبک خالد حسینی رو تحسین میکنم.در ضمن ترجمه هم خوب بود.

همه ی کتابهای خالد حسینی عالی هستند، متن روان و گیرا که در قالب داستان تاریخ تلخ و واقعی یک ملت رو به تصویر میکشه

این کتاب رو قبلا خودم میتونه و از دوباره خوندنش لذت بردم

کتاب های این نویسنده پر از غم و حسرت هستن اما ادم دلش نمیاد کتابو زمین بذاره

به اندازه بادبادک باز زیبا و تاثیرگذار. کتاب رو از کتابخانه گرفتم و بعد از اینکه خواندم برای خودم هم یک جلد خریدم.

این مریم چه سرنوشت عجیبی داشت 😔 از دست این خالد حسینی همه شخصیت های اصلیش رو زجرکش میکنه.

مدت ها ازین نویسنده خوشم نمیومد ،ولی با خوندن این کتاب هرچند تلخ،تا حدی اون حس ازبین رفت،داستان خوبی داشت ولی دوست داشتم زندگی مریم پایان بهتری داشته باشه😑

کتاب قشنگی بود ولی پایان تلخی داشت دغدغه و مشکلات یه زن در زمان حکومت طالبان در افغانستان

کتاب بی نظیریه... باهاش زندگی میکنی

این کتاب رو در 8ساعت و 20دقیقه خوندم. چقدر درد و رنج، چقدر عذاب و بدبختی! این کتاب اطلاعات تاریخی خوبی داشت برای منی که خیلی کم در مورد افغانستان میدونستم. امیدوارم یه روزی افغانستان برای زنان و دخترانش کشوری پر از امنیت و آزادی باشه. . . 163

کتابی که زندگی تمام شخصیت های داستانش پر بود از بدبختی و غم! واقعا قلم خالد حسینی ستودنی است که توانسته اینقدر کتاب جذابی بنویسه که هر خواننده ای رو مجذوب خود کرده و اشک چشمانش رو جاری سازد! کتاب در مورد دو شخصیت مریم و لیلا است که دست تقدیر این دو تا رو بهم میرسونه و ...

لذت، ذلت، غفلت، حکمت، شوکت .... همه را با هم در این رمان چشیدم.

کتاب به همان جذابیت داستان بادبادک باز است همچنان سایه شوم جنگ و تبعات وتلفات خونین تلخ ودردناک آن را درقالبی داستانی روایت می کند اما این بار ازنگاهی متفاوت ازنگاه دوزن واز درون افغانستان . نویسنده دراین کتاب می خواهد بیشتر از جنگ وتبعات آن، دردورنج حاصل ازعقاید وآداب ورسوم جاهلانه ای که برزن ها تحمیل می شود وظلم های بیشماری که به نام اسلام برآن ها روامیکنند را برای خوانندگان حکایت کند. ترجمه روان وخوبی است اما چنداشکال ویرایشی داردکه باید اصلاح شود.

عالیه خیلی دوسش داشتم دردناک وواقعی تر از واقعی

من این ترجمه رو نخوندم برای همین در موردش نمیتونم چیزی بگم ولی وااااقعا این کتاب را دوست داشتم و قلبمو به درد اورد. به نظرم خیلی خوب گوشه ای از رنج ها و ظلم های تحمیل شده به زنان در قالب عقاید کور، غلط و متعصبانه رو خیلی خوب نشون میده. عمیقا ارزوی زندگی ازادانه و شاد و انسانی برای همه ی مردان و زنان در همه جای دنیا دارم 🌸

واقعا کتاب نفس گیری بود.هضم اینهمه بی عدالتی نسبت به مردم بی گناه واقعا سخته.

ارزش خوندن داره