دانلود و خرید کتاب همسر پنهانی گیل پل ترجمه شیدا رضایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب همسر پنهانی اثر شیدا رضایی

کتاب همسر پنهانی

نویسنده:گیل پل
انتشارات:نشر مصدق
امتیاز:
۴.۵از ۳۴۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب همسر پنهانی

کتاب همسر پنهانی، داستانی نوشته گیل پل با ترجمهٔ شیدا رضایی است. این کتاب از جمله پرفروش‌های یواس‌ای تودی (USA TODAY) در سال ۲۰۱۷ بوده است و عنوان فروش شماره یک کیندل آمازون در سال ۲۰۱۷ را هم از آن خود کرده است. داستان کتاب همسر پنهانی، عاشقانه‌ای است که از عشق و تلاش برای رسیدن به معشوق حرف می‌زند.

درباره کتاب همسر پنهانی

 داستان همسر پنهانی دو زمان متفاوت را روایت می‌کند و آن‌ها را به‌هم پیوند می‌زند. اولین داستان در سال ۱۹۱۴ رخ می‌دهد. دورانی که روسیهٔ تزاری در کشمکش جنگ و آشوب و در آستانهٔ سقوط قرار داشت. در این گیرودار تاتیانا، دوشس بزرگ رمانوف، دلباخته‌ٔ افسر سواره‌نظام می‌شود. ۱۰۲ سال بعد و در سال ۲۰۱۶، کیتی فیشر بعد از پی‌بردن به خیانت همسرش به کلبه‌ای که از پدر جدش به او ارث رسیده پناه می‌برد تا افکارش را مرتب و آرام کند؛ اما به‌طور اتفاقی گردنبندی را می‌یابد که او را به‌سوی رمزگشایی از راز خانوادگی فراموش‌شده‌ای هدایت می‌کند. این کتاب، داستانی سرشار از عشق، فقدان و تلاش برای رسیدن به معشوق است. ماجرایی لذت‌بخش و فراموش‌نشدنی.

کتاب همسر پنهانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر از داستان‌های عاشقانه لذت می‌برید، کتاب همسر پنهانی را به شما پیشنهاد می‌کنیم. این اثر همچنین برای علاقه‌مندان به داستان‌هایی با روایت تاریخی نیز جذاب است.

درباره گیل پل

گیل پل در شهر گلاسگو اسکاتلند متولد و بزرگ شد. در دانشکده پزشکی شهر گلاسگو درس خواند و بعد از آن به رشتهٔ ادبیات انگلیسی روی آورد. بعد از مدتی به لندن رفت و با انتشاراتی‌های مختلف آغاز به همکاری کرد.

گیل پل ویراستار نویسندگان بزرگی چون جان نورویچ و جان ساچت بوده و خودش نیز کتاب‌های پرفروشی نوشته است. رمان‌های تاریخی او، همانند کتاب همسر پنهانی، به صدر فهرست‌های امروز ایالات متحده و تورنتو گلوب رسیده است، توجه منتقدان را به خود جلب کرده و به بیست زبان ترجمه شده است.

بخشی از کتاب همسر پنهانی

«دمیتری یاد لحظه‌ای افتاد که می‌دوید تا مالویچ را درحالی‌که او را از یقه لباسش می‌کشید، از میدان جنگ خارج کند. وقتی به گذشته فکر می‌کرد، بغضی در گلویش می‌آورد. او در آن لحظه تنها بر نجات دوستش تمرکز کرده بود. «بله. متوجه نشدم تیر خوردم تا وقتی به پایگاه برگشتیم. عجیب بود؛ چون درد و خون‌ریزی تا آن موقع، شروع نشد.» خون ناگهان سرازیر شده و او روی علف‌ها، از حال رفته بود. بسیار عجیب بود که چرا زودتر، در میدان جنگ، خون‌ریزی نکرده بود، گویی یکی از قدیسین مراقبش بوده است. به خاطر آورد، بعد از اینکه از حال رفت، احساس گرمای زیادی کرد و لرزید، دندان‌هایش قفل شده بود. شلوارش را پاره کردند و سوراخ ناجوری یافتند که تا عمق ران چپش رفته بود و ران راستش را خراش داده بود. خوشبختانه، گلوله در داخل استخوان، ننشسته بود. شاید همین امر باعث شد که جراحان بتوانند پایش را نجات دهند. در هفته‌های گذشته، او از جبهه گامبینن در شرق روسیه، از طریق ایستگاه‌های پزشکی مختلف به کاخ کاترین در سن‌پترزبورگ انتقال یافته بود، جایی که تالارهای تشریفات به بخش‌های بیمارستانی تبدیل شده بود.

تاتیانا از هنگ او پرسید و وقتی فهمید او در وزنسنسک اولان هشتم خدمت می‌کند، از تعجب فریاد زد: «شما یکی از افراد من هستید! باید از شما به‌خوبی مراقبت کنم.» فرماندهی افتخاری هنگ‌های اولگا و تاتیانا در چهاردهمین سالروز تولدشون، به آن‌ها اعطا شده بود.

دمیتری با خنده گفت: «افتخار بزرگی است که سرهنگم از من پرستاری می‌کند. اما گمان می‌کنم باید با شما مؤدبانه رفتار کنم.»

آنها مدتی درباره جنگ گفت‌وگو کردند که همین چند هفته پیش، با اقدام نظامی قیصر آلمان شروع شده بود. این هنوز برای دمیتری یک شوک بود و تاتیانا گفت برای آنها شوکه‌کننده‌تر هم بوده است؛ چراکه به خاطر مادرش که در آلمان به دنیا آمده است، خویشاوندان آلمانی بسیاری دارند. تاتیانا قیصر را خوک کثیف خطاب می‌کرد. اولگا ناگهان وارد بخش شد تا به دنبال خواهرش بگردد. بعد دستانش را از روی بی‌حوصلگی تکان داد.»

خلیج نقره‌ ای
جوجو مویز
دختری با کت آبی
مونیکا هسی
پیش از آن‌که بمیرم
لورن اولیور
سرپناه بارانی
جوجو مویز
بعد از من
امیلی بلیکر
ماه عسل در پاریس
جوجو مویز
زنی میان ما
گریر هندریکس
پشت درهای بسته
بی.ای پاریس
باز هم من
جوجو مویز
جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند
محمدامین جندقیان بیدگلی
عروس بیستم (زندگی پرماجرای مهرالنساء ملکه ایرانی هندوستان)
امیرحسین اکبری شالچی
نجیب‌زاده‌ای در مسکو
آمور تولز
عشق غیرمنتظره
جودی هدلاند
خالکوب آشویتس
هدر موریس
باز هم من
جوجو مویز
شرافت
الیف شافاک
خوش‌شانس‌تر از همه بودیم
جورجیا هانتر
مادمازل شنل
الهام عبادی
کتابخانه نیمه شب
مت هیگ
مغازه خودکشی
ژان تولی
آبنبات هل دار
مهرداد صدقی
رویای نیمه‌شب
مظفر سالاری
آب‌نبات پسته‌ای
مهرداد صدقی
دختری که رهایش کردی
جوجو مویز
پنج قدم فاصله
ریچل لیپینکات
مغازه خودکشی
ژان تولی
ملت عشق (اجرای جدید)
الیف شافاک
بیمار خاموش
الکس مایکلیدیس
سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان
بهار برادران
یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی
کیمیاگر
پائولو کوئیلو
مردی به نام اوه
فردریک بکمن
جزء از کل
استیو تولتز
سمفونی مردگان
عباس معروفی
آبنبات هل‌دار
مهرداد صدقی
هری پاتر و سنگ جادو
جی.کی. رولینگ
سایه باد
کارلوس روئیت ثافون
چایت را من شیرین می‌کنم
زهرا بلنددوست

نظرات کاربران

sadeghi
۱۳۹۸/۰۶/۲۹

یکی از قشنگترین و هیجان انگیزترین رمانهایی که تا بحال خواندم.عالی بود.👌👌 داستانی جذاب و گیرا . ایهامی در نام کتاب است که به زیبایی در هر دوره از زندگی شخصیتها نمایان می شود. از خواندنش واقعا لذت بردم .مطمئنا از

- بیشتر
ریحانه
۱۳۹۷/۰۵/۰۹

تا الان حدود نصف کتاب رو خوندم. از کار و زندگی افتادم. نمیتونم بذارمش زمین. همیشه خوندن یه کتاب خوب برام همراه با عذاب وجدان عقب انداختن کارهامه و در عین لذت اعصابم خورده.

shayestehbanoo
۱۴۰۰/۰۲/۱۴

کتاب بی نظیری بود تلفیق رویا و واقعیت یکی از بحث برانگیز ترین وقایع تاریخی در غالب یک داستان پر شور عاشقانه ... داستان یک قرن عشق تاتیانا یکی از دختران اخرین تزار روس (نیکلای دوم) به مالامای افسر گارد

- بیشتر
Yasaman
۱۳۹۹/۰۷/۰۷

خدای من عالی عالی عالی عالی!❤❤❤❤ داستان در مورد سرنوشت رومانوف ها و انقلاب روسیه و عشق بین دومین دختر تزار و پسر یکی از ژنرال های سواره نظام. و همزمان زنی در زمان حال که به کشف این داستان پرداخته. من در مورد

- بیشتر
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۳۹۹/۰۲/۰۴

از سرمای استخوان سوز سیبری تا نیویورک از لنین و کمونیسم روسیه تا آدولف هیلتر آلمان نازی از جنگ جهانی اول و دوم تا قرن بیست و یکم عشق شان ماندگار بود حتی تا آخرین نفس های زندگی شان ذره

- بیشتر
safa
۱۳۹۷/۰۶/۰۵

کتاب قشنگی بود, جذاب ,کاملا درگیر داستان شدم

bookishgirl
۱۳۹۷/۰۶/۰۳

خوشم اومد، شخصیت پردازی قوی ای داشت

arezoo
۱۳۹۸/۱۱/۱۱

فوق العااااده به معنای واقعی سیر کردن در دو دوره تاریخ بسیار بسیار لذت بخش بود

Saana
۱۳۹۹/۰۴/۱۸

عاشقانه قشنگ و غم انگیزی بود. بعد از خوندن اتفاقی که واسه رومانوف ها افتاد،خیلی شوکه شدم که یه همچین سرگذشت ناراحت کننده ای داشتن.دیکتاتور همیشه به بدترین شکل با دیگران برخورد میکنه(حتی با خانواده سلطنتی کشور خودش)چطور بدون محاکمه و

- بیشتر
کاربر ۱۵۵۸۲۱۰
۱۳۹۹/۰۱/۱۴

درد و رنجی که این کتاب روایتش میکنه هنوز روی قلبم سنگینی میکنه اما با وجود دردناک بودنش به شدت جذاب و هیجان انگیز بود و رمز آلود بودنش خاصش کرده!

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۲۱)
وقتی مخاطب ندارید، می‌توانید صادقانه‌ترین احساساتتان را بیان کنید. من نوشتن را برای درک خودم، بسیار سودمند می‌دیدم. نوشتن کمک می‌کند بدانید گاهی چطور به شکل غریزی، واکنشی نشان می‌دهید که گیجتان می‌کند، باعث می‌شود فکر کنید چرا عصبانی هستید؟ چرا آن چیز ناراحتتان می‌کند؟
اکرم ملایی
احساس اینکه آدم دیگری واقعآ و عمیقآ تو را درک می‌کند و آنچه را که تو می‌بینی، دوست دارد و تو هم همین احساس را درباره او داری، بهترین احساس دنیاست.
Yasaman
افراد ذاتی دارند، چیزی در چشم‌هایشان وجود دارد که آن‌ها را قابل شناسایی می‌کند.
Yasaman
مذهب سازمان‌یافته پوچ است
نیتا
یک قرص نان که در سال ۱۹۲۲، ۱۶۳ مارک قیمت داشت در نوامبر ۱۹۲۳، ۲۰۰ میلیون مارک به فروش می‌رسید.
اکرم ملایی
مشغول بودن بهترین راه مقابله با یک دلِ شکسته بود.
Mary gholami
احساس اینکه آدم دیگری واقعآ و عمیقآ تو را درک می‌کند و آنچه را که تو می‌بینی، دوست دارد و تو هم همین احساس را درباره او داری، بهترین احساس دنیاست.
نیتا
نمی‌توانست تصور کند نویسندگان چطور صدها ساعت بدون هیچ پرداختی، به این امید که شاید روزی کتابشان منتشر شود، جان می‌کندند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
ما دخترها باید کنار هم باشیم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
تاتیانا رفته بود و دمیتری هرگز دوباره چنان‌که یک بار یافته بودش او را پیدا نمی‌کرد، حتی اگر کل جهان را هم جست‌وجو می‌کرد، بازهم نمی‌توانست. پیش خودش فکر کرد، کمی بیشتر او را پیش خودم نگه می‌دارم. فقط برای مدت کوتاهی. خورشید کم‌کم در آسمان پایین می‌رفت. او تصمیم گرفت نمی‌خواهد تاتیانا را از خودش دور کند، هیچ‌وقت. او را پیش خودش در کلبه نگه می‌داشت. لازم نیست کسی بداند.
عطيه سادات

حجم

۴۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۴۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان