دانلود و خرید کتاب با آخرین نفس‌هایم لوئیس بونوئل ترجمه علی امینی نجفی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب با آخرین نفس‌هایم

کتاب با آخرین نفس‌هایم

معرفی کتاب با آخرین نفس‌هایم

«لوئیس بونوئل» با فیلم‌هایش در ایران چهره‌ای کمابیش شناخته‌شده است. از سال‌ها پیش مقالات بیشماری دربارهٔ او در مطبوعات به چاپ رسیده و چند فیلم‌نامهٔ معروفش به فارسی ترجمه و منتشر شده‌است. با این همه، او برای سینمادوستان همچنان بیگانه و ناشناس باقی مانده‌است. یکی از دلایل این امر شاید ویژگی‌های فردی شخصیت هنری تک‌افتادهٔ او باشد.

فیلم‌های بونوئل را به سختی می‌توان در یکی از انواع ژانرها یا جریان‌های متداول سینمایی رده‌بندی کرد. او بی‌گمان برجسته‌ترین نمایندهٔ مکتب «سوررئالیسم» در سینما است؛ اما آیا هنرمندی چون او را، که همواره از هر سنت و قالبی گریخته، می‌توان پیرو مکتبی خاص دانست؟ جان‌مایهٔ هنر بونوئل طغیان بر قراردادها و سنت‌ها است.

هنر بونوئل، که سرشار از نمادها و آیین‌های مسیحی است، مانند دوست نزدیکش فدریکو گارسیا لورکا، از «شوق گناه» لبریز است. برخی از فیلم‌های او مانند «عصر طلایی»، «نازارین» یا ناصری، «ویریدیانا»، «سیمون صحرا» و «راه شیری» را می‌توان در مقولهٔ «نقد دینی» به شمار آورد.

بونوئل به گونه‌ای گویا و نمادین در آستانهٔ قرنی پا به دنیا گذاشت که آن را یکسره مغلوب تباهی و شرارت می‌دید.

او در فوریهٔ ۱۹۰۰، در خانواده‌ای مرفه در آبادی کالاندا، در استان آراگون، شمال شرقی اسپانیا، به دنیا آمد. در کودکی، به مدرسهٔ مربیان یسوعی رفت و با تربیت کاتولیکی پرورش یافت؛ اما تربیت کاتولیکی، که با فشار و تحمیل همراه بود، به جای این‌که ذهن او را با آموزه‌ها و تعصبات دینی قالب‌گیری کند، روح حساس او را به سوی طغیان سوق داد. او نسبت به ایمان دینی واکنشی خشم‌آگین بروز داد. بعدها اعتراض به ساختارهای تعبدی و عقاید دگماتیک یکی از بن‌مایه‌های اصلی هنر او را تشکیل داد.

«با آخرین نفس هایم» که زندگی‌نامه خودنوشت این فیلم‌ساز برجسته است اولین بار در سال ۱۹۸۲ در فرانسه منتشر شد و یک سال پس از انتشار آن بونوئل در مکزیکوسیتی درگذشت.

در پیشانی این کتاب، بونوئل قید کرده که بیوگرافی خود را به کمک ژان کلود کاریر نوشته‌است. این نویسنده و سناریست فرانسوی حدود بیست سال نزدیک‌ترین همکار سینماگر بزرگ بود. این همکاری در ۱۹۶۳ برای نوشتن فیلم‌نامهٔ «خاطرات یک پیشخدمت» شروع شد و تا چند ماه پیش از مرگ بونوئل ادامه یافت.

بهزاد
۱۳۹۷/۰۲/۲۴

اگه میخواید از تکنیک های فیلم سازی و فیلم نامه نویسی بونوئل سردربیارید احتمالا چیز قابل توجهی تو این کتاب پیدا نمیکنید. اما اگه در مورد منشا ایده های داستانی بونوئل میخواید بدونید، اطلاعات خوبی توی کتاب هست. همینطور برای

- بیشتر
افسانه
۱۳۹۷/۰۸/۰۸

بدون شک از جمله کتابهایی است که باید خواند۰ روایت بی نظیر بونویل از زندگی اش که پر از فراز و فرودهای تاریخ خونبار اسپانیاست۰ عالی است۰

امیررضا
۱۴۰۰/۰۶/۲۴

با آخرین نفس هایم ناداستانی است خواندنی از زندگی لوئیس بونوئل.او در این کتاب از کودکی و زندگی در کنار خانواده تا جوانی و درس خواندن و سفر به کشور های مختلف و شروع به کارگردانی و ساخت فیلم هایش

- بیشتر
mobina
۱۳۹۹/۰۳/۱۹

بسیار از خواندن این زندگی نامه لذت بردم. بونوئل شخصیتی کم نظیر دارد و روایت های پر فراز و نشیب زندگی اش در قرن بیستم و در خلال جنگ های داخلی و جهانی دست کم برای من فوق العاده جذاب

- بیشتر
Royaa
۱۴۰۱/۰۵/۰۴

یکی از بهترین کتاب ها درباره ی کارگردان نامی اسپانیایی لوئیس بونوئل ، این کتاب از ابتدا تا انتهای دوران زندگی این کارگردان هست ، توصیه میکنم اگر به خواندن زندگی نامه علاقه دارید این کتاب را بخوانید و لذت

- بیشتر
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
۱۴۰۰/۱۲/۲۵

اگر به تاریخ و سینما علاقه دارید مطالعه کنید در غیر اینصورت جذابیتی برایتان ندارد. سه چهار صفحه از کتاب که خاطرات خواهر نویسنده نوشته شده برای من جالب‌تر بود.

zahra ezazi
۱۴۰۳/۰۲/۰۸

فاجعه به جز چند جمله ی قابل تامل در فصل آخر دیگر هیچ نزدیک به ۷۰۰ صفحه واقعا هیچی

راحله فلاح
۱۴۰۰/۰۱/۲۹

عالی بود وبینظیر ،صداقت وصراحت وراحتی بونوئل در روایت زندگیش خیلی خوبه

مثل همه جای دنیا تلویزیون در ایفای رسالت بی‌هویت کردن تماشاگرانش فعال است.
ولی الله
من به نیروهای طبیعی حرمت می‌گذارم، اما از مرگ‌آفرینان بی‌شرم نفرت دارم، آن‌ها که هر روز برای ما گورستان‌های جمعی درست می‌کنند و مثل جانیان ریاکار می‌گویند: «کار دیگری از دستم برنمی‌آمد.»
mobina
همه چیز به هیچ ختم می‌شود. هیچ چیز جز پوسیدگی مطلق و هیچ عاقبتی غیر از بوی ملایم نیستی در انتظارمان نیست.
راحله فلاح
«دوستان عزیز! گمان می‌کنم که من پس از تأملات طولانی بالاخره موفق شده‌ام یک مسئلهٔ حیاتی را در کلمه‌ای بسیار ساده، و البته اساسی، خلاصه کنم. این همان رازی است که می‌تواند هم حقوق تک تک ما و هم رشد و ترقی روزافزون بنگاه ما را تضمین کند. من این کلمه را این‌جا برای شما می‌نویسم: همکاری!»
mobina
گذشت زمان چیزی را عوض نمی‌کند. ما در درون خودمان زندگی می‌کنیم. هیچ سفری واقعیت ندارد.
mobina
تنهایی را دوست دارم، به شرط آن‌که هرازگاهی دوستی بیاید تا دربارهٔ آن با هم حرف بزنیم.
mobina
آدم تا حافظه‌اش، یا فقط بخشی از آن را از دست ندهد، نمی‌فهمد که آنچه سراسر زندگی را می‌سازد چیزی جز حافظه نیست.
پروا
“اگر در روز حداقل یک بار از ته دل نخندم، آن روز تلف شده است.”
پروا
گفته‌اند که مغز ما موقع خواب در برابر دنیای بیرون بسته می‌شود و حساسیت خود را نسبت به صداها و بوها و نورها تا حد زیادی از دست می‌دهد؛ اما ذهن در عوض زیر بمباران رؤیاهایی قرار می‌گیرد که موج‌وار از درون به آن می‌تازند. هر شب میلیاردها تصویر پیدا و بلافاصله ناپدید می‌گردد و زمین در غلافی از رؤیاهای گمشده پوشیده می‌شود.
mobina
اما از همه بدتر آن است که آدم زنده باشد اما دیگر خودش را نشناسد و نداند کیست. آدم تا حافظه‌اش، یا فقط بخشی از آن را از دست ندهد، نمی‌فهمد که آنچه سراسر زندگی را می‌سازد چیزی جز حافظه نیست.
ghazale pakdel
احتمالاً خیال‌بافی‌های ما هم مانند خواب‌هایمان مهم هستند و به همان اندازه پربار و شگفت‌انگیز. من هم مثل بسیاری از مردم در طول زندگی از فرو رفتن در جلد آدمی مرموز و نامرئی که به برکت این معجزه به نیرومندترین و موفق‌ترین انسان روی زمین بدل می‌شود، لذت برده‌ام.
mobina
من این سعادت را داشته‌ام که کودکی‌ام را در قرون وسطا گذراندم، در دورانی که به قول اویسمان «رنجبار و دلنشین» بود، رنجبار به علت کمبودهای مادی و دلنشین به خاطر مواهب معنوی‌اش؛ درست برعکس امروز.
ولی الله
تصادف رهبر حقیقی عالم حیات است.
راحله فلاح
خوش‌خیالی محض است که فکر کنیم می‌توان از سیر تاریخ یا جبر زمانه فرار کرد.
راحله فلاح
ما در تنهایی خود یا در حضور جمع سیگاری روشن می‌کنیم تا به یک شادی خوش‌آمد بگوییم یا بر یک اندوه سرپوش بگذاریم.
راحله فلاح
حافظهٔ ما زیر فشار و نفوذ دائمی تصورات و رؤیاهای ماست، و از آن‌جا که دچار این وسوسه هستیم که رؤیاها و خیالبافی‌های خودمان را واقعی بگیریم، گاهی از دروغ‌های خودمان هم حقیقت می‌سازیم. حقیقت در برابر خیال صرفاً از اهمیتی نسبی برخوردار است، چرا که هر دوی آن‌ها به یک اندازه زنده و شخصی هستند.
پروا
بونوئل در فیلم ویریدیانا، برندهٔ جایزهٔ بزرگ جشنوارهٔ سینمایی کن ۱۹۶۱، مسیحیت را انحرافی ذهنی و اخلاقی نشان می‌دهد که انسان و غرایز طبیعی او را به تباهی می کشد. برای او دین «افیون» یا «تسکین روحی» نیست، بلکه آفت مهلک طبیعت بشر است. از این نظر، او بیش از آن که پیرو مارکس باشد، وامدار مارکی دوساد است. بونوئل با این‌که از نقد کیش مسیحیت شروع کرد، اما اعتراض خود را به تمام باورهای ایدئولوژیک و آموزه‌های سیستمی گسترش داد.
پروا
آخرین حسرتم این است که نمی‌دانم پس از من چه پیش می‌آید. دور افتادن از این دنیای پرتلاطم، مثل ناتمام گذاشتن یک سریال پرحادثه است. گمان می‌کنم در گذشته که سیر تحولات دنیا کندتر بود، کنجکاوی مردم هم دربارهٔ دنیای بعد از مرگشان کمتر بود.
mobina
از آدم‌های خشک‌اندیش و متعصب در هر شکل و لباسی بدم می‌آید. آن‌ها مرا کسل می‌کنند و به وحشت می‌اندازند. من به طرز تعصب‌آمیزی با تعصب مخالف هستم.
mobina
تبدیل قیافه کار هیجان‌انگیزی است که آن را اکیداً به همه توصیه می‌کنم. با این کار شما می‌توانید موقتاً زندگی دیگری را تجربه کنید. برای مثال، اگر شما با قیافهٔ کارگری وارد مغازه‌ای بشوید، خود به خود ارزان‌ترین کبریت را به شما می‌دهند. هیچ کس نوبت شما را رعایت نمی‌کند. هیچ دختری به شما نگاه نمی‌اندازد؛ انگار که اصلاً شما از این دنیا نیستید.
mobina

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
تومان