دانلود و خرید کتاب آغوشی برای یک سفر طولانی سیدمحمد مرکبیان
تصویر جلد کتاب آغوشی برای یک سفر طولانی

کتاب آغوشی برای یک سفر طولانی

انتشارات:نشر نیماژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آغوشی برای یک سفر طولانی

«آغوشی برای یک سفر طولانی»، روزنوشت‌های تهران و جایی جز تهران به قلم سیدمحمد مرکبیان است. این کتاب مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و داستان‌های کوتاه مولف در طول چند سال است. در بریده‌ای از کتاب می‌خوانیم: یقیناً اگر دنیا را تو می‌آفریدی زیباتر بود. حداقل برای من که این‌چنین می‌بود. دنیای تو، دنیای دوست‌داشتن است و امید. دنیای تو، دنیایی است که مرگ در آن پایانِ قصه نیست. من میانِ دنیای تو و دنیای امروز، آن یکی را می‌پسندم که وقتی از خودت بیرون می‌زنی و پا در آن می‌گذاری، خدایش با صدای تو، نامت را می‌خواند. من دنیایی را انتخاب می‌کنم که تو خالقِ زخم‌هایش باشی، تو که پیش از هر زخم، مرهمش را در جیب‌های من پنهان کرده‌ای.
heni
۱۳۹۸/۰۶/۳۰

کتاب بی نظیری بود .من‌معمولا قسمتهای جداب کتابو اسکرین میگیرم که بعدا دوبار بخونم وسطای کتاب به خودم اومدم دیدم نود درصد کتابو عکس گرفتم این شد که دوبار خوندمش. بخشهایی از کتاب رو من برای کسی نوشته بودم در تهران

- بیشتر
آترین🍃
۱۳۹۸/۱۰/۱۳

زیبا و دلنشین

کاربر 8575124
۱۴۰۳/۰۲/۰۱

لازمه خوانده و درک شود

حدیث
۱۳۹۷/۰۵/۰۱

پررررر از عشق و احساس بود.

من پذیرفته‌ام که ترس از افتادن، خودِ افتادن است. پس با ترس روبه‌رو شدن بهتر است.
mimqaf
شعری که تو را جان می‌بخشد، شاعرش را یک بار کشته است.
آترین🍃
مثلِ وقتی که تَرک شده‌ای وَ فکر می‌کنی خواهی مُرد که نمی‌میری. تجربه‌ات همیشه چشم در چشم توست، مصمم وَ بی‌رحم. تو شکست نخورده‌ای، تو بی‌جان نیستی، تو نمُرده‌ای. ـ پس من چِه‌م شده؟ ـ تو خسته‌ای، فقط خسته.
آترین🍃
انسان، غمگین‌ترین موجودی‌ست که می‌شناسم. غمگین‌ترین وَ تنهاترین.
mimqaf
مهم با تو بودن بود نه کجا بودن، همه‌ی شعرهای جهان آگاه‌اند که تمامِ خیابان‌های جهان پشت درِ خانه‌ی تو به آخر می‌رسند... ولی باز لعنت به این حس! به «نبودنت» که به‌اندازه‌ی «بودنت» آرامم می‌کند
Gisoo
. تو شکلِ تازه‌ی آرزوهای برآورده نشده‌ی منی. روشی تازه برای زیباتر گریستن.
آترین🍃
می‌گفت بعد از بیست سال سیگار کشیدن، حالا چند ساله نمی‌کشه. اما ترک نکرده، فقط هر صبح که بیدار می‌شه، می‌گه امروز نمی‌کشمُ و نمی‌کشه. با خودم گفتم می‌شه بیست سال دیدشُ و گفت امروز نمی‌بینمشُ و ندیدش؟
نسیم
همین‌که می‌گویی «می‌روم» وُ شبیهِ آمدنت قدم برمی‌داری، خوب است.
آترین🍃
تو آخرین قطره‌ی خونی در رگ‌های مطمئنِ اعتماد.
آترین🍃
چیز زیادی از خانه نمانده بود اما همان خُرده‌های کوچک را از زمین برداشتم. چیز زیادی از رفیقم نمانده بود.. هرآن‌چه بود... برداشتم... از شعر، چیز زیادی نمانده بود، از دوست داشتنم، از دوست‌داشتنی بودنم که دیگر کسی دوستم نداشت... از من پیشِ کسی چیزِ زیادی نمانده بود. از هرچیزی تنها ذره‌های کوچکی مانده بود که از زمین، از دیوار، از روی میز، از میانِ ورق‌ها برداشتم. حالا تمام آن‌چه روزی در جهانی جا نمی‌شد، در جیب‌های من است.
azar

حجم

۱۶۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۱۶۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان