
کتاب استاد عروسک (جلد اول)
معرفی کتاب استاد عروسک (جلد اول)
کتاب استاد عروسک (جلد اول) نوشتهی میابه میوکی و با ترجمهی راضیه کریمپور بلداجی، اثری در ژانر معمایی و جنایی است که توسط انتشارات دانشآفرین بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این رمان با روایتی چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، داستانی پرتعلیق و رازآلود را در بستر جامعهی معاصر ژاپن روایت میکند. محوریت داستان حول یک پروندهی قتل و ناپدیدشدن مرموز میچرخد و شخصیتهای متعددی از جمله نوجوانی به نام شینیچی تسوکادا، خانوادهی فوروکاوا و کارآگاهان پلیس را درگیر ماجرایی پیچیده و پرابهام میکند. استاد عروسک با فضاسازی دقیق و پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، همزمان دغدغههای روانی شخصیتها و لایههای اجتماعی را به تصویر میکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب استاد عروسک (جلد اول)
استاد عروسک (جلد اول) نوشتهی میابه میوکی، رمانی معمایی و جنایی است که در فضای شهری توکیو و حومهی آن میگذرد. داستان با کشف یک دست قطعشده در پارک اوکاوا آغاز میشود و بهتدریج شبکهای از روابط خانوادگی، رازهای پنهان و زخمهای قدیمی را آشکار میکند. نویسنده با بهرهگیری از چندین زاویه دید، روایت را میان شخصیتهای مختلفی چون شینیچی تسوکادا (نوجوانی که با گذشتهای تلخ دستوپنجه نرم میکند)، خانوادهی فوروکاوا (که دخترشان ماریکو ناپدید شده)، کارآگاهان پلیس و افراد مرتبط با پرونده جابهجا میکند. فضای داستان، ترکیبی از زندگی روزمره، اضطرابهای خانوادگی و سایهی سنگین یک جنایت حلنشده است. میابه میوکی با پرداختن به جزئیات دقیق، نهتنها معمای قتل را پیش میبرد، بلکه به تأثیرات روانی و اجتماعی این رویداد بر شخصیتها نیز توجه ویژهای دارد. ساختار کتاب بهگونهای است که هر فصل، بخشی از پازل بزرگتر را روشن میکند و خواننده را بهتدریج با لایههای پنهان ماجرا آشنا میسازد. این رمان، علاوهبر جنبهی معمایی، تصویری از روابط انسانی، فقدان، ترس و امید را نیز ارائه میدهد.
خلاصه داستان استاد عروسک (جلد اول)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان استاد عروسک با صبحی عادی برای شینیچی تسوکادا، نوجوانی یتیم که با خانوادهای غیرخونی زندگی میکند، آغاز میشود. او طبق عادت، سگ خانواده را برای پیادهروی به پارک اوکاوا میبرد. اما این روز عادی با کشف یک دست قطعشده در سطل زباله پارک، به کابوسی بدل میشود. شینیچی و دختری به نام کومی میزونو، که صاحب سگ دیگری است، اولین کسانی هستند که با این صحنه مواجه میشوند و به پلیس اطلاع میدهند. همزمان، خانوادهی فوروکاوا درگیر ناپدیدشدن دختر جوانشان، ماریکو، هستند. مادر و پدربزرگ ماریکو با شنیدن خبر کشف دست، دچار اضطراب و نگرانی میشوند و به کلانتری مراجعه میکنند تا هویت دست را بررسی کنند. پلیس با حضور کارآگاهان مختلف، تحقیقات را آغاز میکند و تلاش دارد ارتباط میان دست پیدا شده و پروندهی ناپدیدشدن ماریکو را کشف کند. در روند داستان، گذشتهی تلخ شینیچی نیز آشکار میشود؛ او بازماندهی یک قتل خانوادگی است و هنوز با خاطرات و احساس گناه دستوپنجه نرم میکند. پلیس و خانوادهها درگیر تردید، امید و ترس هستند و هرکدام بهنوعی با واقعیت تلخ روبهرو میشوند. روایت با جابهجایی میان دیدگاه شخصیتها، فضای پرتنش و رازآلودی را شکل میدهد که در آن، هر نشانه و جزئیات کوچک میتواند سرنخی برای حل معما باشد.
چرا باید کتاب استاد عروسک (جلد اول) را بخوانیم؟
استاد عروسک (جلد اول) با فضاسازی دقیق و شخصیتپردازی چندلایه، تجربهای متفاوت از رمانهای معمایی و جنایی ارائه میدهد. این کتاب نهتنها به معمای قتل و ناپدیدشدن میپردازد، بلکه تأثیرات روانی و اجتماعی این رویدادها را بر شخصیتها بهتصویر میکشد. روایت چندصدایی و پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، باعث میشود خواننده بهتدریج با لایههای پنهان داستان و پیچیدگیهای روابط انسانی آشنا شود. اگر علاقهمند به داستانهایی هستید که علاوهبر معما، به عمق روان شخصیتها و فضای اجتماعی نیز توجه دارند، این کتاب میتواند انتخاب مناسبی باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان رمانهای معمایی، جنایی و روانشناختی پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که دغدغهی روابط خانوادگی، تأثیرات روانی فقدان و رازهای پنهان در زندگی روزمره را دارند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب استاد عروسک (جلد اول)
«حتی بعد از اینکه همه چیز تمام شده بود، شینیچی تسوکادا همچنان میتوانست با دقت، جزئیاتِ تمام کارهایی که آن روز صبح انجام داده بود را به یاد بیاورد: اینکه به چه مسئلهای فکر میکرد، وقتی از خواب بیدار شد چه احساسی داشت، چیزهایی که در قدم زدن روزانهٔ سر صبحش دیده بود، افرادی که از کنارشان رد شده بود، گلهایی که در پارک شکوفه داده بودند. در یک سال اخیر، عادت کرده بود کوچکترین جزئیاتِ هر چیز را به خاطر بسپارد. او طوری تکتک لحظات هر روزش را حفظ میکرد که انگار از آنها عکس گرفته است، تمام کلماتی که در مکالمات گفته میشد، هر نکتهٔ خاصی از صحنهای که روبرویش بود ــ چیزهایی آنقدر شکننده که ممکن بود هر لحظه نابود شوند یا از دست بروند. پس نیاز داشت گیرایی فوقالعادهای نسبت به همهشان داشته باشد. به همین دلیل، یادش بود که وقتی صبح، اتاقش را ترک کرده و از پلهها پایین میآمد، صدای باز و بسته شدن در صندوق پست را شنید ــ با خود فکر کرد کمی دیرتر از حد معمول بود ــ زمانی که در پیچ راهپله، از پنجره به بیرون نگاه کرد، روزنامهرسان چاق را در تیشرت خاکستری با آستینهای بالا زده دید که سوار بر اسکوترش از آنجا رفت. پشت تیشرت مرد، لوگو و نماد تیم اوراوا ردز چاپ شده بود.»
حجم
۳۴۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۴۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه