کتاب هرگز انتظارش را نداشت شاری لاپنا + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب هرگز انتظارش را نداشت

کتاب هرگز انتظارش را نداشت

نویسنده:شاری لاپنا
انتشارات:سبزان
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب هرگز انتظارش را نداشت

کتاب هرگز انتظارش را نداشت نوشته‌ی شاری لاپنا و با ترجمه‌ی شهرزاد حسینی، اثری در ژانر معمایی و تریلر روان‌شناختی است که نشر سبزان آن را منتشر کرده است. این رمان با محوریت ناپدیدشدن ناگهانی یک زن جوان به نام برایدن فراست، زندگی آرام و به‌ظاهر بی‌دغدغه‌ی خانواده‌ای را به چالش می‌کشد و لایه‌های پنهان روابط انسانی، رازهای خانوادگی و سوءظن‌های اجتماعی را به تصویر می‌کشد. داستان در فضای شهری معاصر و در دل یک مجتمع مسکونی مدرن در آلبانی نیویورک می‌گذرد و با روایتی چندلایه، شخصیت‌های مختلفی را وارد بازی می‌کند؛ از همسر و دختر خردسال برایدن گرفته تا همسایه‌ها، پلیس و دوستان نزدیک. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب هرگز انتظارش را نداشت

هرگز انتظارش را نداشت، رمانی معمایی و پرتعلیق از شاری لاپنا است که با ترجمه‌ی شهرزاد حسینی منتشر شده. داستان حول محور ناپدیدشدن برایدن فراست، زنی جوان و مادر یک کودک خردسال، شکل می‌گیرد. روایت با جزئیات دقیق زندگی روزمره‌ی خانواده‌ی فراست آغاز می‌شود و به‌تدریج با ورود پلیس و کارآگاهان، فضای داستان به سمت رمزگشایی و کشف حقیقت پیش می‌رود. ساختار کتاب بر پایه‌ی روایت‌های متقاطع و زاویه‌دیدهای مختلف بنا شده است؛ گاهی از نگاه همسر برایدن، گاهی از دید خواهرش، همسایه‌ها یا کارآگاهان پلیس. این تنوع زاویه‌دید، به خواننده امکان می‌دهد تا با لایه‌های مختلف شخصیت‌ها و روابطشان آشنا شود و در عین حال، فضای تعلیق و ابهام را حفظ می‌کند. کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون اعتماد، شک، روابط خانوادگی و تأثیر یک حادثه‌ی ناگهانی بر زندگی جمعی، تصویری از اضطراب و ناامنی در جامعه‌ی مدرن ارائه می‌دهد. نویسنده با استفاده از جزئیات دقیق و فضاسازی قوی، مخاطب را درگیر معمایی می‌کند که تا مدت‌ها ذهنش را مشغول نگه می‌دارد.

خلاصه داستان هرگز انتظارش را نداشت

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با زندگی روزمره‌ی برایدن فراست آغاز می‌شود؛ زنی شاغل و مادر یک دختر سه‌ساله که در آپارتمانی مدرن با همسرش سَم زندگی می‌کند. یک روز، برایدن پس از رساندن دخترش به مهدکودک، به خانه بازمی‌گردد تا از خانه کار کند. اما عصر همان روز، او برای برداشتن دخترش به مهد نمی‌رود و هیچ تماسی هم پاسخ نمی‌دهد. همسرش، سَم، پس از تماس‌های بی‌پاسخ و نگرانی مهدکودک، به خانه بازمی‌گردد و متوجه می‌شود برایدن ناپدید شده؛ درحالی‌که کیف، موبایل و ماشینش در خانه است. پلیس وارد ماجرا می‌شود و جست‌وجوی گسترده‌ای در ساختمان و اطراف آن آغاز می‌شود. همسایه‌ها، به‌ویژه خانواده‌ای که سابقه‌ی اتهام جنایی دارند، زیر ذره‌بین قرار می‌گیرند. کارآگاه جین سالتر با بررسی جزئیات زندگی برایدن، روابط خانوادگی، برداشت‌های بانکی و تماس‌های اخیر، به دنبال سرنخ‌هایی از انگیزه یا عامل ناپدیدشدن اوست. در این میان، گذشته‌ی برخی ساکنان ساختمان و روابط پنهان یا سوءظن‌های قدیمی دوباره زنده می‌شود. داستان با پیشروی تحقیقات، لایه‌های پنهان زندگی شخصیت‌ها را آشکار می‌کند و هر بار، مظنون یا فرضیه‌ای تازه پیش روی پلیس و خانواده قرار می‌گیرد. با این حال، هیچ نشانه‌ی روشنی از سرنوشت برایدن به دست نمی‌آید و فضای تعلیق و اضطراب تا مدت‌ها باقی می‌ماند.

چرا باید کتاب هرگز انتظارش را نداشت را بخوانیم؟

این کتاب با فضاسازی دقیق و روایت چندلایه، تجربه‌ای متفاوت از یک معمای خانوادگی و اجتماعی را ارائه می‌دهد. هرگز انتظارش را نداشت نه‌تنها به رمزگشایی یک ناپدیدشدن می‌پردازد، بلکه به واکنش‌های روانی و اجتماعی اطرافیان، تأثیر اضطراب و سوءظن بر روابط و شکنندگی اعتماد در زندگی مدرن توجه ویژه دارد. روایت از زاویه‌دیدهای مختلف، امکان همذات‌پنداری با شخصیت‌های گوناگون را فراهم می‌کند و خواننده را درگیر پرسش‌های اخلاقی و روان‌شناختی می‌سازد. همچنین، پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و روابط خانوادگی، داستان را ملموس و باورپذیر کرده است. این کتاب برای کسانی که به داستان‌های معمایی با محوریت روابط انسانی و روان‌شناسی علاقه دارند، تجربه‌ای جذاب و پرکشش خواهد بود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان رمان‌های معمایی، دوست‌داران تریلرهای روان‌شناختی و کسانی که به بررسی روابط خانوادگی و تأثیر بحران بر زندگی روزمره علاقه دارند، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به دنبال داستان‌هایی با روایت چندصدایی و فضای تعلیق هستند، مناسب است.

بخشی از کتاب هرگز انتظارش را نداشت

«سَم، در راهرو قدم می‌زند، وارد آسانسور می‌شود و به پارکینگ زیرزمینی می‌رود تا با ماشینش، چهارده دقیقه تا دفترش در مرکز شهر براند. چند دقیقه بعد، برایدن هم همراه کلارا سوار آسانسور می‌شود، به پارکینگ می‌رسد و دخترش را در صندلی ایمنی کودک می‌بندد تا او را به مهدکودک برساند. * بعدازظهر همان روز، سَم فراست در جلسه‌ای با یکی از مشتریان ثروتمندش نشسته است. آن‌ها دور یک میز بلند، روبه‌روی پنجره‌های شیشه‌ای، با چشم‌اندازی وسیع از شهر نشسته‌اند. ناگهان کانی از پشت دیوار شیشه‌ای، با اشاره و حرکت دست و صورت، سعی می‌کند توجهش را جلب کند. سَم ابتدا با تکان سر، بی‌صدا می‌گوید نه. او همیشه هنگام جلسات، تلفن همراهش را خاموش می‌کند. اما اصرار کانی ادامه دارد و نگاهش جدی‌تر می‌شود. سَم از مشتری عذرخواهی می‌کند و از اتاق بیرون می‌رود. «چقدر مهمه که جلسه‌م رو قطع کردی؟» «از مهدکودک دخترتون تماس گرفتن.» با لحنی آمیخته به نگرانی می‌پرسد: «حالش خوبه؟» «بله، اما همسرتون هنوز نرفته کلارا رو ببره.» ساعتش را نگاه می‌کند: پنج و نیم. برایدن همیشه رأس پنج کلارا را از مهد می‌گیرد. «جدی می‌گی؟» «بهتره خودتون باهاشون صحبت کنین.» به سمت پذیرش می‌رود و گوشی را برمی‌دارد: «سَم فراست هستم.» «آقای فراست، ببخشید مزاحم شدم، ولی خانم برایدن هنوز نیومدن کلارا رو تحویل بگیرن و جواب تماس‌ها یا پیام‌ها رو هم نمی‌دن.» «احتمالاً تو راهه. می‌شه یه‌کم دیگه صبر کنید؟» «ما تا شش و نیم برای تحویل دیرهنگام اینجاییم، ولی تا اون موقع باید کسی بیاد دنبالش.» «باشه، اگه تا شش نرسید، خودم می‌آم. دفترم فقط چند دقیقه با شما فاصله داره. اما مطمئنم به‌زودی می‌رسه. منم سعی می‌کنم باهاش تماس بگیرم.» «ممنون، آقای فراست.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۹۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۹۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۱۴۵,۰۰۰
۱۱۶,۰۰۰
۲۰%
تومان