تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب دختران عزیز
معرفی کتاب دختران عزیز
معرفی کتاب دختران عزیز
کتاب الکترونیکی «دختران عزیز» نوشتهٔ کبری توکلی، اثری داستانی در ژانر معمایی و خانوادگی است که با ترجمهٔ روان و دقیق به فارسی درآمده و توسط نشر «طاقچه» منتشر شده است. این رمان با محوریت سه خواهر که گذشتهای مشترک و پر رمز و راز در یک خانهٔ پرورشگاهی دارند، به بررسی تاثیرات کودکی و خاطرات تلخ بر زندگی بزرگسالی میپردازد. داستان با کشف بقایای انسانی در خانهٔ قدیمیشان آغاز میشود و شخصیتها را وادار میکند تا با گذشتهٔ خود روبهرو شوند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دختران عزیز
«دختران عزیز» روایتی چندلایه از زندگی سه زن است که دوران کودکی خود را در خانهای به نام «وایلد میدوس» گذراندهاند؛ خانهای که حالا پس از سالها، با کشف بقایای انسانی در آن، دوباره به کانون توجه رسانهها و پلیس تبدیل شده است. داستان در زمان حال و گذشته حرکت میکند و هر فصل از زاویه دید یکی از خواهران روایت میشود. فضای رمان سرشار از تعلیق و راز است و نویسنده با پرداختن به موضوعاتی چون خانواده، هویت، آسیبهای روانی و تاثیرات ماندگار دوران کودکی، تصویری واقعگرایانه و گاه تلخ از زندگی شخصیتها ارائه میدهد. این کتاب در بستری معاصر و با نگاهی به ساختارهای اجتماعی و سیستم پرورشگاهها، به بررسی روابط انسانی و چالشهای بازگشت به گذشته میپردازد. روایت چندصدایی و شخصیتپردازی دقیق، به خواننده اجازه میدهد تا با دغدغهها و زخمهای هر یک از شخصیتها همراه شود و لایههای پنهان داستان را کشف کند.
خلاصه کتاب دختران عزیز
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با تماس کارآگاهی به نام «اشلی پاتل» با سه خواهر آغاز میشود؛ تماسهایی که خبر کشف بقایای انسانی در خانهٔ دوران کودکیشان، «وایلد میدوس»، را میدهد. هر یک از خواهران—«جسیکا»، «نورا» و «آلیشیا»—زندگی متفاوتی دارند و هرکدام به شیوهای خاص با گذشتهٔ خود کنار آمدهاند. جسیکا زنی منظم و کنترلگر است که تلاش میکند همهچیز را تحت کنترل داشته باشد، نورا با رفتارهای پرخاشگرانه و روابط سطحی سعی در فرار از گذشته دارد و آلیشیا مددکاری است که با کودکان پرورشگاهی کار میکند و همدلی عمیقی با آنها دارد. با پیشرفت داستان، خواننده با خاطرات تلخ و پیچیدهٔ این سه خواهر از دوران زندگی در وایلد میدوس و رابطهٔ پیچیدهشان با «دوشیزه فیرچایلد»—زن صاحبخانه و سرپرست پرورشگاه—آشنا میشود. کشف استخوانها، آنها را مجبور میکند تا به شهر کودکیشان بازگردند و با رازهایی که سالها سرکوب کردهاند روبهرو شوند. روایت کتاب به تدریج لایههای پنهان گذشته را آشکار میکند و نشان میدهد که چگونه زخمهای قدیمی هنوز بر زندگی امروز آنها سایه انداخته است، بیآنکه پایان داستان به طور کامل افشا شود.
چرا باید کتاب دختران عزیز را خواند؟
این کتاب با روایت چندصدایی و پرداختن به موضوعات عمیق روانشناختی، تصویری ملموس از تاثیرات دوران کودکی و سیستم پرورشگاهها بر شخصیت انسان ارائه میدهد. تعلیق داستان و رمزگشایی تدریجی گذشته، خواننده را تا پایان با خود همراه میکند. همچنین، بررسی روابط خواهرانه و چالشهای هویتیابی، اثری قابل تأمل برای علاقهمندان به رمانهای معمایی و خانوادگی خلق کرده است.
خواندن کتاب دختران عزیز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی، داستانهای خانوادگی و کسانی که دغدغهٔ آسیبهای روانی و تاثیرات کودکی بر بزرگسالی را دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به روایتهای چندصدایی و شخصیتپردازی عمیق علاقهمندند، جذاب خواهد بود.
بخشی از کتاب دختران عزیز
«دکتر وارن روی صندلی تاشوی خاکستری رنگی مینشیند و مچ پایش را روی زانوی پای دیگرش میاندازد. کتوشلوارش قهوهای است و کراواتش قرمز. عینک فریم باریکش، با بندی روی سینهاش قرار گرفته. هنگامی که ضربهای به در میزنم، به صندلی خالی مقابلش اشاره میکند. نگاهش به پوشهای قدیمی روی پایش دوخته شده است. سر طاس و لکدارش، مثل ماشین اسپورتی تازه وکس خورده، براق است. با احتیاط میگویم: «سلام.» پاسخی نمیدهد. پس از مکثی کوتاه، با کتانیهایم که روی زمین جیرجیر صدا میدهند به سمت صندلی رفته و مینشینم. دکتر وارن همانطور دولا بر روی پوشهاش باقی میماند. در اتاق به جز صندلیها، گلدانی کوچک و میزی چوبی، اثاثیهٔ دیگری نیست. درحالی که منتظرم تا جواب سلامم را بدهد، چند گنجشک را میبینم که روی لبهٔ بیرونی پنجره نشسته و به زمین نوک میزنند. پس از چند دقیقه، وقتی میبینم که دکتر وارن هنوز به من خوشآمد نگفته، میگویم: «عذر میخوام.» ساعت روی دیوار اعلام میکند که پنج. با اندکی عصبانیت سرش را بلند میکند. «بله؟» «شروع نمیکنیم؟» احساس حماقت میکنم. به ساعت نگاهی میاندازد. بعد برمیگردد سراغ کاغذهایش. آهی میکشد. «هروقت دوست داشتی شروع میکنیم.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه