
کتاب این خیابان سرعت گیر ندارد
معرفی کتاب این خیابان سرعت گیر ندارد
کتاب این خیابان سرعت گیر ندارد نوشتهٔ «مریم جهانی» و منتشرشده توسط نشر مرکز در سال ۱۳۹۵ (چاپ ششم: ۱۴۰۴)، روایتی داستانی از زندگی زنی به نام «شهره» است که پس از طلاق، رانندهٔ تاکسی میشود و در کلانشهری پرهیاهو با چالشهای روزمره، روابط خانوادگی و اجتماعی و دغدغههای زنانگی دستوپنجه نرم میکند. این اثر که در دستهٔ رمانهای اجتماعی معاصر ایران قرار گرفته، با نگاهی واقعگرایانه به مسائل زنان و خانواده و جامعهٔ شهری پرداخته است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب این خیابان سرعت گیر ندارد اثر مریم جهانی
رمان معاصر و ایرانیِ «این خیابان سرعتگیر ندارد» با محوریت شخصیت اصلی، «شهره» روایت میشود. داستان در بستری شهری و معاصر شکل گرفته و دغدغههای زنان طبقهٔ متوسط را در جامعهای مردسالار به تصویر کشیده است. نویسندهٔ این رمان، «مریم جهانی» با انتخاب شغل رانندهتاکسی برای شخصیت اصلی، بهنوعی مرزهای کلیشهای نقشهای جنسیتی را درنوردیده و مخاطب را با تجربههای روزمره، تلخ، شیرین و گاه طنزآمیز یک زن مستقل روبهرو کرده است. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اولشخص است و فصلها با جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی، خاطرات گذشته و تعاملات اجتماعی «شهره» پیش میرود. این رمان علاوهبر پرداختن به مسائل زنان، به موضوعاتی همچون طلاق، استقلال مالی، روابط مادر و دختر، خواهرانگی و چالشهای زندگی در شهری بزرگ میپردازد. فضای داستان، واقعگرایانه و ملموس است. نویسنده با زبانی صریح و بیپرده، لایههای مختلف شخصیتها و جامعه را واکاوی کرده است. کتاب «این خیابان سرعتگیر ندارد» تصویری از زندگی زنانی است که در تلاش برای حفظ هویت و استقلال خود، با موانع و پیشداوریهای اجتماعی روبهرو هستند.
خلاصه داستان این خیابان سرعت گیر ندارد
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
رمان حول محور شخصیت «شهره»، زنی ۳۰ساله و مطلقه میچرخد که پس از جدایی از همسرش، تصمیم میگیرد به شغل رانندگی تاکسی روی بیاورد. او در شهری بزرگ و سنتی با مادر، خواهر، دخترخاله و دیگر اعضای خانوادهاش در ارتباط است و هر روز با مسافران و اتفاقات گوناگون روبهرو میشود. داستان با جزئیات زندگی روزمرهٔ شهره، خاطرات کودکی، روابط پیچیده با مادر و خواهرش شراره و دغدغههای مراقبت از محبوبه (دخترخالهاش که با مشکلات روحی دستوپنجه نرم میکند) پیش میرود. شهره در مواجهه با نگاههای قضاوتگرانهٔ جامعه، متلکها و تبعیضهای جنسیتی سعی میکند استقلال و هویت خود را حفظ کند. او در تاکسیاش که نامش را «الیزابت» گذاشته، نهتنها مسافر جابهجا میکند، بلکه با هر سفر، بخشی از زندگی و خاطراتش را مرور میکند. داستان با پرداختن به روابط خانوادگی، عشقهای ناکام، خاطرات پدر و تلاش برای ساختن یک زندگی مستقل، تصویری از زنانگی و مقاومت و امید را در دل شهری پر از سرعتگیرهای اجتماعی و ذهنی به نمایش گذاشته است. پایان داستان باز است و سرنوشت شخصیتها در دل زندگی روزمره و انتخابهایشان شکل میگیرد.
چرا باید کتاب این خیابان سرعت گیر ندارد را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صمیمی و بیپرده، تجربههای زیستهٔ یک زن مستقل را در جامعهای مردسالار و سنتی به تصویر میکشد. «این خیابان سرعتگیر ندارد» با پرداختن به موضوعاتی همچون استقلال زنان، طلاق، روابط خانوادگی و چالشهای زندگی شهری، فرصتی برای همدلی با دغدغهها و مقاومتهای زنان فراهم میکند. روایت اولشخص و جزئینگرانهٔ نویسنده، خواننده را به دل زندگی شخصیتها میبرد و امکان مواجهه با واقعیتهای کمتردیدهشده را فراهم میسازد. این اثر میتواند برای کسانی که بهدنبال شناخت لایههای پنهان جامعه و تجربههای زنان در ایران معاصر هستند، خواندنی باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این رمان به علاقهمندان ادبیات اجتماعی، داستانهای معاصر ایرانی و کسانی که دغدغهٔ مسائل زنان، استقلال فردی و روابط خانوادگی دارند، پیشنهاد میشود؛ همچنین برای مخاطبانی که بهدنبال روایتهایی واقعگرایانه از زندگی شهری و چالشهای زنان در جامعهٔ امروز هستند.
درباره مریم جهانی
«مریم جهانی» نویسندهای ایرانی است که در سال ۱۳۶۵ در کرمانشاه به دنیا آمد. از کودکی به شعر و داستاننویسی علاقهمند بود. با وجود دوری از پایتخت، توانست با انتشار رمان «این خیابان سرعتگیر ندارد» به عنوان یک نویسندهٔ حرفهای شناخته شود. از دیگر آثار او میتوان به رمان «سنگ یشم» و مجموعه داستان «چراغهای خاموش» اشاره کرد.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
رمان «این خیابان سرعتگیر ندارد» در سیوپنجمین دورهٔ جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان «کتاب سال ایران» برگزیده شد؛ همچنین در بخش رمان دهمین دورهٔ جایزهٔ «جلال آلاحمد» همراه با کتابی به نام «بیکتابی» نوشتهٔ «محمدرضا شرفیخبوشان» از انتشارات «شهرستان ادب»، بهصورت مشترک بهعنوان برگزیده معرفی شد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
«مصطفی بیان» معتقد است که شخصیتهای زن (بجز «شهره») در رمان «این خیابان سرعتگیر ندارد»، عموماً منفعل تصویر شدهاند؛ درحالیکه مردان (غیر از پدر «شهره») دارای نگاهی سلطهگر و فرودستانه نسبت به زنان هستند. این دیدگاه از همسر شهره (حامد) تا پسرخالهاش (بابک) و سایر مردان جامعه و مسافران قابل مشاهده است. نکتهٔ قابل توجه آن است که مادر شهره نیز با این نگاه مردسالارانه همراه است، اما پدر شهره برخلاف مردان جوانتر، حامی و مشوق او است. این تضاد نشان میدهد که نگاه مردانه و سلطهطلبانه، صرفاً به سنوسال محدود نمیشود. لایههای پنهان این شخصیتها، بازتابی قابل تأمل از واقعیتهای موجود در زندگی روزمره ما است.
بخشی از کتاب این خیابان سرعت گیر ندارد
«جک را میزنم زیر ماشین و زانویم را ستون میکنم تا پیچهای تایر را شل کنم. آنقدر حواسم پی محبوبه است که یادم رفته پیچها با دست شل نمیشوند. از جعبه آچار چرخ را برمیدارم. آنقدر حواسم پی محبوبه بود که سر چهارراه ابوذر ندیدم یک گُله گوسفند دارند از عرض خیابان عبور میکنند تا بروند به زمینهای خالی آخر سرتپه و بچرند. شانس با من بود. چند متریشان ترمز را چسباندم و به قیژهای خشک هر کدام از گوسفندها به طرفی فرار کردند. آنقدر حواسم پی محبوبه بود که ندیدم یک متر آسفالت جلو راهم پوشیده از شیشه خرده بهجا مانده از یک تصادف است. از روش رد شدم. هنوز هم فکرم پیش محبوبه است. در ماشین باز است. آچار چرخ بهدست میروم که ببندمش. یک دسته زن لچک بسته، ویکنان (شیونکنان) از جلو روم رد میشوند. چند نفری که وی نمیکنند متعجب زل میزنند به من. پا میکوبم رو آچار چرخ تا بچرخد و پیچ شل بشود. کمرم تیر میکشد. چند تا پسر تکیه دادهاند به درختها و میخندند. یکیشان میگوید: شمارمه میدم. کمک اگه خواستی زنگ بزن.»
حجم
۱۲۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
حجم
۱۲۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه