دانلود و خرید کتاب کلاه رئیس جمهور آنتوان لورین ترجمه رویا درخشان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب کلاه رئیس جمهور

کتاب کلاه رئیس جمهور

ویراستار:مهدی خطیبی
امتیاز:
۳.۷از ۱۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کلاه رئیس جمهور

«مکلاه رئیس‌جمهور» رمانی از نویسنده فرانسوی آنتوان لورین (-۱۹۷۰) است. لورین در کتابِ پیشِ‌رو، برشی از زندگی را از طریق گفت‌وگوی شخصیت‌ها رقم زده است؛ ازاین‌رو می‌توان رمان «کلاهِ رئیس‌جمهور» را رمانی شخصیت‌محور نامید. گذشته از شخصیت‌های اصلی، تعداد زیادی شخصیت واقعی نیز در این رمان دیده می‌شود. موضوع این رمان به سیاست و اخلاق محدود نمی‌شود اگرچه همه‌ی این‌ها را در پناه طنز و حکمت در خود دارد. لورین انسان‌ها را در بزنگاه‌های مختلف نشان می‌دهد، واکنش‌هایشان را در کنش‌های مختلف رقم می‌زند اما این‌ها بن‌مایه اصلی این رمان نیست. واکاوی عنوان، بهترین راه برای دستیابی به آن است. کلاه، استعاره‌ی «خودیابی» است؛ باور به خویشتن. دستی که پرتت می‌کند به راهی که توانایی دویدن را در آن داری؛ کارمندی دون‌پایه با به‌دست آوردن کلاه، ارتقاء شغلی می‌یابد؛ زنی که در مرداب روابط شخصی گرفتار است، به مدد کلاه، زندگی‌اش را از رخوت و تکرار می‌رهاند؛ عطرسازی که گمان می‌کرد خلاقیتش را از دست داده است، با یافتن کلاه، به حرکت خلاقانه‌اش ادامه می‌دهد و انسانی گرفتار در اشرافیت بورژوازی، تولدی دوباره را تجربه می‌کند و تغییر را سرلوحه‌ی زندگی‌اش قرار می‌دهد. کلاهِ رئیس‌جمهور رمز توانستن آدمی است؛ بیدارکننده‌ی قدرت نهفته‌ی انسان که گاهی در وجود او به خواب می‌رود. بخشی از کتاب را می‌خوانیم: دو مرد روبه‌روی رئیس‌جمهور نشستند. یکی‌شان درشت، کوتاه‌قد، قوی هیکل با عینک و موهای فر و دیگری باریک و قد بلند، با موهای خاکستری مجعدی که باوقار در پشت سر جمع کرده بود. این دومی کمی خم شد و لبخند متینی به دانیل زد. دانیل هم تمام قوای باقیمانده‌اش را جمع کرد و بازحمت به او لبخند زد. چشم‌های نافذ و لب‌های نازک مرد به چشمش آشنا آمد. ناگهان به یادش آمد او چه کسی است. او رونالد دوماس وزیر امور خارجه بود. هشت ماه پیش که حزب سوسیالیست، اکثریت پارلمان را از دست داد، او هم قدرت را به رقیب واگذار کرد.دانیل مدام با خودش تکرار می‌کرد: «دارم کنار رئیس‌جمهور شام می‌خورم.
Dentist
۱۳۹۶/۱۱/۱۱

طی یک سری حوادث و اتفاقات کاملا تصادفی کلاه رئیس جمهور بین افراد مختلفی دست به دست میشه و بدون اینکه اطلاعی از مالک اصلی کلاه داشته باشن، روند زندگیشون رو دچار تغییر میکنه. حضور این کلاه در زندگی این

- بیشتر
Nasim
۱۳۹۶/۰۷/۲۷

کتاب عالیه.ترجمه بسیار خوب و روان.واقعا متن جذاب و خواندنی داره.

پاییز
۱۳۹۸/۰۸/۲۶

دوستش داشتم، کتاب " دفترچه خاطرات قرمز" رو هم از این نویسنده خونده بودم، اما "کلاه رئیس جمهور" بهتر بود .

راهی
۱۳۹۸/۰۹/۰۶

کتاب خوبی بود اینکه نویسنده واقعیت و تخیل ر با هم مخلوط کرده بود جذابش میکرد و البته یکم زیاد به جزییات پرداخته بود بهترین قسمت داستان از نظر من آشنا شدن عطر ساز مشهور فرانسوی با کلاه بود در کل پیشنهاد میشه

Paeez Dokhtar
۱۳۹۸/۰۸/۲۷

چون گوگل قطعه مجبورم اینجا بپرسم من یه کمی فضولم و ذهنم درگیر شد...میتران شخصیت واقعیه؟ چند سال قبل توی فرانسه تلویزیون یه چیز جدید بوده؟ و اینکه این اسلان به نظر میرسه واقعی باشه. کتابش قشنگه . باور کنید از دیروز

- بیشتر
Z.Gh
۱۳۹۸/۰۷/۲۴

فوق العاده بود

majede haeri
۱۴۰۳/۰۴/۱۲

یک کلاه به طور ناگهانی جرات و جسارت به اشخاص میداد، بدون اینکه خودشون خبر داشته باشند! صرفا به عنوان یک رمان تخیلی خوبه، اما نمیتونه در زندگی واقعی کمک کننده باشه. علاوه بر این، تبلیغ میتران بود! کلاهش قدرت ماورائی

- بیشتر
دایه مکفی
۱۳۹۹/۰۷/۲۰

پر از اسم اشخاص، مکانها، آثار هنری و...! یه جورایی این قضیه هم گیج کننده بود هم رشته داستان رو از دستم خارج میکرد...‌ با این حال از خوندنش پشیمون نیستم‌، مخصوصا در قسمت مربوط به *مرد بویایی* که از

- بیشتر
سمیه
۱۳۹۹/۰۱/۱۹

از این مترجم هر کتابی دیدید خیالتون از بابت ترجمه روان راحت باشه. کتاب خواستن توانستن نیست رو با این مترجم خوندم و خیلی راضی هستم.

ز.م
۱۳۹۸/۰۱/۰۹

بسیار عالی و زیبا جذاب و پرکشش خالی از کلیشه پرمفهوم

سنت اگزوپری در داستانش درباره‌ی روباه کوچکی که همیشه باید مسئولیتش را می‌پذیرفتید، خیلی فصیحانه در وصف دوستی قلم‌فرسایی کرده بود. میهمانان آن شب هیچ شباهتی به روباه‌های ظریف نداشتند، بلکه به کفتارهایی می‌مانستند که به محض حرف زدن او، بوی خون به مشام‌شان رسید.
zeinab
می‌گفت: «پول ایده نمی‌آورد، این ایده‌ها هستند که پول می‌سازند... و کار ما این است که ایده خلق کنیم.»
Paeez Dokhtar
مکان‌یابِ سرنوشت همیشه از مسیر تعیین‌شده پیش نمی‌رود و هیچ نشانه‌ای هم وجود ندارد که به شما بگوید مسیری بی‌بازگشت را پیموده‌اید. مثلث برمودای زندگی هم اسرارآمیز و هم واقعی است.
arco iris
لانگ به چشم‌های برنارد خیره شد و با لبخندی پرهیبت و معنی‌دار گفت: «دولت‌ها می‌آیند و می‌روند. فقط زندگی است که به حرکت خود ادامه می‌دهد.» دستش را روی بازوی برنارد گذاشت و ادامه داد: «همه‌ی این‌ها بخشی از موج خلاقیتی است که در دوره ما شکوفا شده، اوج شکوفایی عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم. شما باید به جنبش من بپیوندید.»
Paeez Dokhtar
گاهی اوقات، زندگی، شما را به مسیری متفاوت می‌کشاند و شما حتی متوجه نمی‌شوید از کدام راه گذشته‌اید. مکان‌یابِ سرنوشت همیشه از مسیر تعیین‌شده پیش نمی‌رود و هیچ نشانه‌ای هم وجود ندارد که به شما بگوید مسیری بی‌بازگشت را پیموده‌اید. مثلث برمودای زندگی هم اسرارآمیز و هم واقعی است. یک چیز حتمی است: وقتی به چنین پریشانی گرفتار شدید، هرگز به مسیری که آغاز کردید بازنخواهید گشت
Paeez Dokhtar
برنارد پوزخندی زد و گفت: «که این‌طور، شما باید کتاب شهریار رو دوباره بخونین.» «شهریار؟» «شهریار، نوشته‌ی ماکیاولی. همه‌ی این‌ها رو اونجا توضیح داده.» شارلوت با لحنی سرد و صدایی کم‌وبیش بلند گفت: «اگه خودت خونده باشی.» برنارد چشمکی زد و گفت: «من فقط نتیجه گرفتم یه شهریار باید مردم رو طرف خودش داشته باشه وگرنه موقع بحران حمایتی ازش نمی‌شه.» «چه روشنفکرانه ...» همه به طرف کلنل لارنیه برگشتند که هنوز چانه‌اش می‌لرزید.
Paeez Dokhtar
چیزی که اسلان آن را «زندگی موازی» می‌نامید تصویر کاملی بود از مکانیک کوآنتومی و از پیشرفت‌های تعمیم یافته به نظریه‌ی احتمال؛ و از این فرضیه نشأت می‌گرفت که هر کاری که در زندگی انجام می‌دهیم جهان جدیدی خلق می‌کند که به‌هیچ‌روی جهان قبلی را از بین نمی‌برد. می‌توان این‌طور در نظر گرفت که زندگی ما همچون درختی است پنهان در جنگلی از زندگی‌های موازی. در آن‌ها ما دقیقاً همان چیزی که اکنون هستیم، نیستیم،
Paeez Dokhtar
از سوی دیگر، سنت اگزوپری در داستانش درباره‌ی روباه کوچکی که همیشه باید مسئولیتش را می‌پذیرفتید، خیلی فصیحانه در وصف دوستی قلم‌فرسایی کرده بود. میهمانان آن شب هیچ شباهتی به روباه‌های ظریف نداشتند، بلکه به کفتارهایی می‌مانستند که به محض حرف زدن او، بوی خون به مشام‌شان رسید.
يا علي
دزمون بلند شد تا قهوه‌ی دیگری برای دانیل بریزد. در همین حال گفت: «قهوه‌خوردن خیلی مهمه. بالزاک روزی چند لیتر قهوه می‌خورد. کارای بالزاک رو که حتماً خوندی.» دانیل تأکید کرد: «البته.» او هرگز در تمام زندگی‌اش بالزاک نخوانده بود.
يا علي

حجم

۱۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۳۹,۵۰۰
تومان