کتاب هتل دولاک
معرفی کتاب هتل دولاک
کتاب هتل دولاک نوشتهی آنیتا بروکنر است که با ترجمه فاطمه خلیلیان منتشر شده است.
این کتاب داستان زنی به نام ایدث هوپ را روایت میکند که با نام مستعار داستانهای عاشقانه منتشر میکند. او پس از تحولات ناخواسته و نابسامانیهایی که در زندگیاش پشت سرگذاشته، به هتل دولاک در کشور سوئیس میرود تا در آرامش بیشتری روزگار گذشته را مرور کند. اما فضای آرام و دلربای هتل و سایر مهمانانِ آنجا، او را درگیر دغدغههای هویتی کرده و باعث میشوند از خودش بپرسد کیست و با زندگی خود چه کرده است.
نویسنده در این کتاب دنیایی جذاب را با جزئیات به اندازه تصویر میکند. دنیاییی که خواننده آن را میبیند نه کم است نه زیاد و هر ثانیه منتظر اتفاقت بعدی است.
خواندن کتاب هتل دولاک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی و داستانهای پر کشش پیشنهاد میکنیم. همچنین علاقهمندان به کتاب «جنگجوی عشق» نیز این کتاب را بخوانند.
بخشی از کتاب هتل دولاک
سربسته گفته بودند نوشیدن طولانیمدت الکل، چه بهخاطر گرفتاری و چه زیادهروی شخصی، شایسته نیست و در صورت لزوم باید یا در حریم خصوصی سوییت شخص انجام گیرد یا در مکان عمومیتری که مناسب چنین کارهایی است. خدمتکاران را پس از ساعت ده صبح بهندرت میشد دید. تا آن زمان میبایست صدای تمیزکاریها میخوابید. پس از آن نه صدای جاروبرقی میآمد و نه چرخدستی حمل ملحفههای کثیف دیده میشد. صدای آرامی، حضور دوبارهٔ خدمتکاران را اعلام میکرد تا بهمحض حاضر شدن و رفتن مهمانان برای شام، تختها را آماده و اتاقها را مرتب کنند. تنها تبلیغاتی که هتل از آن گریزی نداشت، توصیههای شفاهی مشتریان قدیمی بود.
آنچه میبایست ارائه میکرد شکل ملایمی از پناهگاه، اطمینان از حریم شخصی و محافظت و احتیاطی بود که تقصیرها را از سرش باز کند. این خصوصیت آخری برای شمار شگفتآوری از آدمها ابداً جذابیتی نداشت و به همین دلیل هتل دولاک همیشه نیمهخالی بود و در این موقع از سال، در پایان فصل و پیش از بستن درهایش برای زمستان، به رسیدگی به تعداد کمی مهمان رضایت داده بود. اما با تعداد کمی از گردشگران از این تعداد نهچندان زیاد که تعطیلات برازندهٔ خود را در ماههای شلوغ تابستان گذرانده بودند، با همان تفاوت و خوشرویی رفتار میکردند، که گویی از مشتریان ارزشمند و قدیمی بودند. طبعاً برای سرگرمکردنشان تلاشی نمیکردند. نیازهایشان را برمیآوردند و خلقیاتشان بهیکسان مراعات میشد. فرض بر این بود که همگی طبق معیارهای هتل رفتار میکردند و هتل طبق معیارهای آنها و اگر مشکلی پیش میآمد، محتاطانه رفعورجوع میشد. بنابراین هتل را مکانی میدانستند که بعید بود نظر نامساعد کسی را برانگیزد و عموماً مطمئن بودند، برای کسانی که در زندگی با آنها بد تا شده بود یا صرفاً خسته بودند، اقامتی شفابخش فراهم میکند.
حجم
۱۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
حجم
۱۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
نظرات کاربران
خوبه
متاسفانه اصلا کشش و جذابیتی نداشت من با اینکه صبورم توی رمان خوندن اما اصلا نتونستم بیشتر از بیست صفحه ش رو تحمل کنم و رهاش کردم
متاسفانه از ترجمه خوبی برخوردار نیست. سانسورها چنان غیر لازم و ناشیانه اعمال شدن که منجر به سردرگمی خواننده میشه. در بعضی از قسمتها تنها با مراجعه به متن اصلی تونستم داستان رو بفهمم. خود داستان هم به نظر من