خرید و دانلود کتاب فابل اثر آدرین یانگ | نشر آذرباد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب فیبل

کتاب فیبل

نویسنده:آدرین یانگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فیبل

داستان فابل یا فیبل یک داستان مهیج و ماجراجویانه است که آدرین یانگ، داستان‌نویس معاصر آمریکایی، جهانِ بی‌رحم، خشن و مرگبار آن را خلق کرده. شخصیت اصلی این رمانِ فانتزی نوجوانی به اسم فابل است و سعی می‌کند در دنیایی برای تجارت خانوادگی‌شان بجنگد که ساخته و پرداخته‌ی مردان است و خودش هم به عنوان یک دختر نوجوان جدی که گرفته نمی‌شود، به کنار و ورودش هم ممنوع است!

درباره کتاب فیبل

فابل دختر هفده ساله‌ی پرنفوذترین و قدرتمندترین تاجر در سرزمین‌ نرو Narrows است و دریا را مثل کف دستش می‌شناسد و به نوعی دریاهای وحشی و سرکش خانه‌ی امن او هستند. وقتی فابل کم‌سن‌تر بود، صحنه‌ی غرق شدن مادرش در یک گرداب بی‌رحم و ترسناک را از نزدیک مشاهده کرد و پدرش هم از آن روز او را در یک جزیره با آذوقه‌ای بخور و نمیر حبس کرد تا نگذارد که او هم خود را به هلاکت بکِشاند و به اصطلاح از او محافظت کند! اما مشکل اینجا بود که ساکنین این جزیره افراد معمولی نیستند و دزدهای دریایی در این جزیره زندگی می‌کنند!

فابل برای اینکه زنده بماند، پیش از هر چیز دیگری یاد گرفته که به هیچکسی اعتماد نکند، تنها به خودش اتکا داشته باشد و همچنین تمرین کند تا گفته‌های نایاب مادرش را از یاد نبرد! چراکه این نکات به او کمک می‌کنند تا بتواند از جزیره فرار کند! تنها دلیلی هم که برای فرار از جزیره دارد، پیدا کردن پدرش است تا به او پناه دهد! در این مسیر یک تاجر جوان به اسم وِست هم با او همراه می‌شود. آنها یک مسیر پرپیچ و خم و البته یک ماجرای پرهیجان و پر از اتفاق را از در پیش دارند و قرار نیست آب خوش از گلویشان پایین برود!

خلاصه کتاب فابل

داستان فابل یک داستان مهیج و فمینیستی است که در آن شخصیت اصلی قیود و بندهای جامعه‌ی مردسالار را از خود باز می‌کند و تن به خطرهای دنیای ناشناخته می‌دهد تا دستاوردهای خودش را به دست بیاورد.

ماجرا از جایی شروع می‌شود که یک دختر در دنیایی متولد می‌شود که قوانین آن را مردها نوشته‌اند و جایگاهی هم برای زنان در نظر نگرفته‌اند. تنها دارایی یک دختر در چنین دنیایی مادرش است که به شکلی مصیبت‌وار او را هم از دست می‌دهد تا حسابی تنها و بی‌کس شود. ازدست‌رفتن مادرش و مشاهده‌ی مرگ غمبار او برای فابل ترومایی وحشتناک بود، اما مصائب او به این ختم نمی‌شود. چراکه پدرش هم سنگ تمام می‌گذارد و او را در یک جزیره‌ با مردمانی نااهل زندانی می‌کند و حالا فابل هفده ساله باید دل را به دریا بزند و عنان زندگی‌اش را در دست بگیرد!

خواندن کتاب فابل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب فابل را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره نویسنده کتاب

آدرین یانگ (Adrienne Young) نویسنده‌ی کتاب‌های پرفروش داستانی به نام‌های آسمانی در اعماق، وردهایی برای فراموشی، فابل و همنام است. چیزی که آدرین را خاص‌تر از یک نویسنده‌ی معمولی می‌کند، علاقه‌ی بی‌حد و حصرش به تاریخ، سفر و شیفتگی‌ عمیقش به قهوه است! علاوه بر اینها، گفته می‌شود که اگر آدرین را در حال نوشتن پیدا نکردید، حتما روی مت یوگا در حال تمرین است، یا به یک موزه‌ی هنری یا تاریخی پناه برده!

او متاهل است و همسر او یک فیلم‌ساز و مستندساز حرفه‌ای است. این زوج چند حیوان خانگی دارند و در منطقه‌ی کوهستانی بلو ریج واقع در ایالت کارولینای شمالی زندگی می‌کنند.

کتاب فابل چند جلد است؟

کتاب فابل دو جلد است. داستان اول فابل و داستان بعدی همنام یا Namesake نام دارد. فابل ما را با دنیایی که این دختر در آن متولد شده و برای هویتش می‌جنگد، آشنا می‌کند، اما داستان همنام از کمی بعدتر شروع می‌شود. یعنی پس از آزادکردن کشتی‌شان به همراه وست. بدبختانه فابل دوباره اسیر می‌شود و این بار باید بین تن دادن به خواسته‌ی دزدان دریایی شرور و جنگیدن برای آزادی‌اش انتخاب کند.

اقتباس‌های کتاب فیبل (فابل)

با اینکه دوگانه‌ی فابل بین مخاطبان فانتزی و ماجراجویی بسیار محبوب است و از روز انتشارش تا امروز که پنج سال از آن گذشته، حسابی شکفته است، هنوز فیلم یا سریالی از آن اقتباس نشده است.

خوانندگان این کتاب آنقدر تشنه‌ی ساخته شدن یک اثر اقتباسی از این مجموعه بودند که در شبکه‌های اجتماعی دائما سوالاتی درمورد آن مطرح می‌کردند. تا اینکه آدرین یانگ در گودریدز به یکی از مخاطبان جواب داد و نوشت «در حال حاضر خبری نیست! اگر حق ساخته‌شدن بر اساس هر یک از کتاب‌هایم را به تلویزیون یا سینما بدهم، حتما اعلام می‌کنم.»

جوایز و افتخارات کتاب فابل

کتاب فیبل در سال ۲۰۲۰ از نگاه خوانندگان نامزد بهترین داستان برای رده‌ی سنی جوانان بزرگسال در گودریدز شد. همین اتفاق برای کتاب قبلی آدرین یانگ یعنی آسمانی در اعماق در سال ۲۰۱۹ افتاد که به‌خوبی نشان می‌دهد که تا چه حد توانسته توجه و تحسین مخاطبان را برانگیزد.

نکوداشتهای کتاب فابل

پابلیشرز ویکلی در سال ۲۰۲۰ در یک مرور نسبتا مفصل درمورد فابل گفت که شخصیت‌های به‌یادماندنی تم پیداکردن خانواده و هویت را به‌خوبی تقویت می‎کنند و پایان‌بندی هم خوب از کار درآمده است.

بخشی از کتاب فابل

«دردی که در زیر پوستم می‌دوید تقریباً از یادم برده بود که چقدر گرسنه‌ام.

بارها با مرجان زخمی شده بودم و بنابراین می‌دانستم چه چیزی در انتظارم است. تب بدنم را فرامی‌گرفت و استخوان‌هایم چندین روز درد می‌کرد؛ اما این بهتر از تحمل تمسخرها و تحقیرهای افراد مری‌گولد بود. اگر برایشان خودم را به طعمه‌ای در دسترس تبدیل می‌کردم تمسخرهایشان می‌توانست به چیزی بسیار وحشیانه‌تر تبدیل شود.

پوست خرچنگی دیگر را بر روی میز شکافتم و حالت تهوع معده‌ام را درهم نوردید. آستر به‌محض بیرون کشیدن تله‌ها یکی را جلوی من انداخته و رفته بود. در بادگیر ایستاده و دستانم به خاطر شکستن پوستهٔ سخت خرچنگ‌ها بی‌حس بود؛ اما در طول زندگی‌ام بی‌شمار خرچنگ پاک کرده بودم و گرچه کاری محسوب می‌شد که هیچ‌کس مایل به انجامش نبود، می‌توانستم با چشمان بسته به پایان برسانمش.

همیش به دماغهٔ کشتی رفته، چشم به آب دوخته بود و من از گوشهٔ چشم نگاهی به اطراف انداخته و وست را دیدم که داشت از آن‌سوی جزایر مرجانی برمی‌گشت. او آن‌قدری معطل کرده که حالا خورشید نیمی از آسمان را طی کرده بود؛ اما هنوز هم قایق خالی به نظر می‌رسید.

آستر و پاژ قایق کوچک را به سر جایش در انتهای کشتی برگردانده و محکمش کردند. لحظه‌ای بعد وست از کنارهٔ کشتی بالا آمد. دکمه‌های کتش را باز کرد و گذاشت از روی شانه‌هایش پایین بیفتد، به سمت بادگیر آمد و وقتی مرا دید بر جا متوقف شد. نگاهش سخت شده و چشمانش بر روی صورت و بعد پشت زخمی‌ام حرکت کرد.

با دندان‌هایی برهم فشرده گفت: «چه اتفاقی افتاده؟»

پشت سرش، پاژ دست بالا آورده و آن را بر روی سر تراشیده‌اش کشید، در شانه‌هایش می‌شد ردی از تنش را احساس کرد؛ و من مطمئن نبودم که چرا. اگر در جریان آب غرق می‌شدم، مشکلی برای وست ایجاد نمی‌شد؛ و شاید این هم یک آزمون دیگر بود.

به او پشت کردم و گفتم: «لیز خوردم و افتادم.»

همان‌طور که یک پوستهٔ خالی دیگر را به درون سطل کنار دستم می‌انداختم، نگاهش را بر روی پوستم احساس کردم. وست در اتاقش ناپدید شد، نفسی عمیق بیرون دادم و چشمانم را در مقابل سوزشی که در گردنم احساس می‌کردم برهم فشردم.

وقتی چشمانم را باز کردم آستر کنار میز ایستاده و کاسه‌ای را مقابل من که جفتی دیگر از پاهای خرچنگ را به دست گرفته بودم، گذاشت.

به خوراک که بخار از رویش بلند می‌شد نگاه کردم، آب دهانم را با فشار قورت دادم و گفتم: «گرسنه نیستم.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲۵۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
تومان