دانلود و خرید کتاب سایه های میان ما تریشیا لونسلر ترجمه فاطمه حامدی فر
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سایه های میان ما

کتاب سایه های میان ما

امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سایه های میان ما

کتاب سایه های میان ما نوشتهٔ تریشیا لونسلر و ترجمهٔ فاطمه حامدی فر است. انتشارات آذرباد این رمان معاصر آمریکایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب سایه های میان ما

کتاب سایه های میان ما (The Shadows Between Us) برابر با یک رمان معاصر، فانتزی و آمریکایی است.  در این رمان، شخصیت‌های پیچیده و جذابی حاضرند. این کتاب رمزآلود، داستان دختر جوان و جاه‌طلب و باهوشی را روایت کرده است که برای اینکه قدرتمندترین انسانِ دنیا شود، باید دل پادشاه سایه را به دست آورد. پادشاه سایه، حاکمی قدرتمند با قدرت جادویی است. وقایع غیرمنتظره و خطرات، دختر را مجبور به تغییر هدف‌هایش و مواجهه با خواسته‌هایش می‌کند. این رمان ۳۰ فصل دارد.

خواندن کتاب سایه های میان ما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سایه های میان ما

«کمی بعد که لرد پائولوس سر می‌رسد، هستیا مرا ترک می‌کند. او پیشنهاد داد که بماند و باهم صحبت کنیم؛ اما من می‌فرستمش برود.

فقط چون پادشاه به من بی‌اعتنایی می‌کند دلیل نمی‌شود که باعث شوم او به مردش بی‌اعتنا باشد.

صدایی از پشت سرم به گوش می‌رسد: «امشب دوست‌داشتنی به نظر می‌رسین، بانو استاتوس.»

بانو زرواس زحمت هماهنگ شدن با تم مرا به خود نداده است. گمان می‌کنم اگر این کار را می‌کرد عجیب‌تر هم می‌شد. شک دارم کسی در این دنیا این‌قدر نسبت به ملکهٔ پیشین خصومت داشته باشد جز زنی که برای قلب پادشاه رقابت کرده. همان زنی که در این رقابت باخته.

پاسخ می‌دهم: «شما لباس مخصوص امشب رو نپوشیدین.» و لباس سادهٔ سبز زمردینش را ورانداز می‌کنم که هیچ زینت اضافه‌ای ندارد.

-من لباس سبزرنگ پوشیدم، مگه نه؟ چی بیشتر از این تداعی‌کنندهٔ تم باغه؟

چیزی ندارم که در جوابش بگویم.

او می‌گوید: «تعجب کردم که ازتون دعوت‌نامه دریافت کردم. فکر نمی‌کردم از گفت‌وگوی آخرمون خوشتون اومده باشه.»

-خوشم نیومد؛ اما مجلس رقص، بیشتر واسه روحیهٔ کی خوبه جز یه پیرزن ترشیدهٔ بداخلاق؟

او به حرف تحقیرآمیز من می‌خندد؛ چیزی که اصلاً انتظارش را نداشتم. او می‌گوید: «ازت خوشم می‌آد. به نظرم ملکهٔ خوبی می‌شی. دفعهٔ پیش فقط می‌خواستم بهت بگم چطوری از خودت محافظت کنی.»

می‌گویم: «دیگه برای این حرفا دیره.» البته بیشتر خودم را مخاطب قرار داده‌ام تا او.

بانو زرواس سری به تأیید تکان می‌دهد که انگار حرف مرا کاملاً درک می‌کند و بعد می‌رود.

***

جشن به نقطهٔ اوج خودش رسیده و دوستانم از این خوشحال‌تر نمی‌توانند باشند. هستیا و لرد پائولوس باهم می‌رقصند. رودا و گلن در گوشه‌ای مشغول گفت‌وگو هستند. چندین نگاه قضاوت کننده به آن‌ها چشم دوخته است؛ اما رودا این چیزها را نمی‌بیند. اگر کسی خواست مزاحم خوشی دوستم شود، من خودم یکی دوتا حرف دارم که نثارش کنم.

پتروس شریک جدیدی برای رقص دارد و متقاعد شده‌ام که هردونفرشان بهترین رقصنده‌های سالن هستند. در همین حال، روبن از بالای لبهٔ جامش به بانویی چشم دوخته است. حتی لیندروس هم برای خودش یک شریک رقص پیدا کرده، دختر زیبایی که لباسی به رنگ بنفش روشن به تن دارد.

محافظ‌ها از گوشه‌های سالن دیده‌بان‌هایی ساکت هستند. تمام میهمانان در جلوی ورودی‌ها به دنبال سلاح بازرسی شده‌اند.

و کالیاس...

کالیاس هنوز هم روی سریرش نشسته و به من چشم دوخته. در جشن شرکت نمی‌کند؛ اما حاضر است. همان‌طور که همیشه باید زندگی‌اش را بگذراند.

آه می‌کشم و رویم را برمی‌گردانم. گمان می‌کنم زندگی من هم به‌صورت تمام‌وقت به چنین چیزی تبدیل خواهد شد. شاید حتی به آن عادت هم بکنم؛ اما به این معنی نیست که نمی‌توانم از جشن خودم لذت ببرم. روبن هنوز جرئتش را پیدا نکرده که از آن بانو درخواست رقص کند؛ بنابراین، در مکث بعدی بین دو آهنگ، با گام‌هایی بلند سمت او راه می‌افتم.

دستی با ملایمت روی شانه‌ام می‌نشیند و برمی‌گردم.

-با من برقص.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۲۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

حجم

۳۲۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

قیمت:
۸۸,۰۰۰
۷۰,۴۰۰
۲۰%
تومان