کتاب عروسی خون

کتاب عروسی خون نوشتهٔ فدریکو گارسیا لورکا و ترجمهٔ مزدک صدر است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «جهان نمایش» این نشر و حاوی یک نمایشنامهٔ سه‌پرده‌ای است.

درباره کتاب عروسی خون

کتاب عروسی خون از فدریکو گارسیا لورکا یک نمایشنامهٔ کلاسیک قرن بیستمی است. داستان این نمایشنامه بر اساس یک قطعهٔ روزنامه نوشته شده و درمورد یک انتقام خانوادگی است. یک عروس با پسر خانوادهٔ دشمن فرار کرده است. لورکا در این نمایشنامه بر میل، سرکوب، تشریفات و محدودیت‌های جامعهٔ روستایی اسپانیا تأکید کرده است. مادر، داماد، عروس، «لئوناردو»، مادرزن لئوناردو، زن لئوناردو، خدمتکار، همسایه، دخترها و پسرهای جوان، پدر عروس، ماه، مرگ (زنی به شکل گدا) و هیزم‌شکن‌ها شخصیت‌های این نمایشنامه هستند.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب عروسی خون را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های اسپانیایی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فدریکو گارسیا لورکا

فدریکو گارسیا لورکا، زادهٔ ۵ ژوئن ۱۸۹۸ و درگذشتهٔ ۱۹ آگوست ۱۹۳۶، شاعر و نویسنده اسپانیایی بود. او نقاش، نوازندهٔ پیانو و آهنگ‌ساز نیز بود. نخستین سال‌های زندگی او در روستاهای غرناطه، پایتخت باستانی اسپانیا، شهر افسانه‌های کولیان و آوازهای کهنه گذشت. اوتا ۴سالگی درگیر بیماری فلج اطفال بود. در همین دوران او به داستان‌ها و ترانه‌های کولی‌ها علاقه‌مند شد. این فرهنگ کولی اسپانیایی در آینده در شعرهایش دیده شد. پژوهش‌های لورکا، هرگز در چارچوب حوزه‌های فلسفه و حقوق که به تحصیل آن‌ها در دانشگاه سرگرم لود، باقی نماند. او آثار بزرگان جهان، نمایشنامه‌های کلاسیک یونانی را مطالعه می‌کرد. از او آثار زیادی در قالب شعر، نمایشنامه و داستان به یادگار مانده است. «آوازها و زنگ‌ها»، «غوطهٔ خاطرات، در چشمهٔ خیال»، «یرما»، «فصلی در غرناطه»، «عروسی خون»، «مرغ عشق میان دندان‌های تو»، «کنسرت ناتمام»، «آوازهای کولی»، «نه! نمی‌خواهم ببینمش!» و «گفت‌وگوی دو حلزون» از جمله آثار این نویسنده و شاعر اسپانیایی هستند. لورکا در ۱۹ آگوست ۱۹۳۶ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب عروسی خون

«لئوناردو: اگر مانند آن‌ها بیندیشم

من هم رهایت می‌کنم.

اما با تو می‌آیم، به هر جا که بروی.

فقط قدم بردار تا ببینی

که میخ‌های ماه

انگار من و تو را به هم دوخته.

تمام این صحنه خشن و آکنده از هوس است.

عروس: گوش کن!

لئوناردو: دارند می‌آیند.

عروس: فرار کن!

درست این است که من این‌جا بمیرم،

پای در آب

تاج خار بر سر،

و برگ‌ها بگریند بر من

که زنی پایمال اما همچنان پاکم.

لئوناردو: ساکت شو. دارند می‌آیند.

عروس: برو، فرار کن!

لئوناردو: ساکت باش تا صدای ما را نشوند.

تو جلو برو. نه، با هم می‌رویم!

عروس مردد است.

عروس: هر دو با هم!

لئوناردو: (او در آغوش می‌کشد.) »