دانلود و خرید کتاب این خانه مال من است آن تایلر ترجمه شبنم سمیعیان
تصویر جلد کتاب این خانه مال من است

کتاب این خانه مال من است

معرفی کتاب این خانه مال من است

«اما گویی زمان نوعی...متعادل شده است. ما در بخش بسیار کوچک زندگی‌مان جوانیم و باز جوانی‌مان انگار تا ابد کش می‌آید. و بعد برای سالیان سال پیریم، اما زمان سریعتر از همیشه می‌گذرد.» «این خانه مال من است!» نوشته آن تایلر(-۱۹۴۱) است. این کتاب از پرفروشترین‌های نیویورک تایمز و نامزد نهایی جایزه من بوکر سال ٢٠١٥ بوده است. در کنار تمام طنزها و لطافتش، کتاب داستانی تلخ و جدی در ستایش خانواده است. این داستان سه نسل از خانواده ویتشانک را پوشش می‌دهد که در مجموع حدود ۷ دهه از قرن بیست را شامل می‌شود. تایلر کین‌توزی‌هایی میان این خاندان را روایت می‌کند و در کنار آن عشق، بخشش‌ها و لذت در کنار هم بودن را نیز نمایش می‌دهد... در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «این هوا مرا یاد روزی می‌اندازد که عاشق رد شدم.» بقیه لبخند زدند. آن‌ها این داستان را کاملاً می‌دانستند؛ حتی خانم آنجل هم آن را می‌دانست. به‌نظر می‌رسید سامی روی سینهٔ مادرش به خواب رفته است. الیزه داشت زیر یک درخت، یک‌سره می‌چرخید، درحالی‌که سرش را عقب جلو می‌برد و دست‌هایش را با شدت حرکت می‌داد. اَبی شروع کرد: «آن روز، یک بعدازظهر زیبا، خنک و زرد-سبز بود...» او همیشه همین‌طور قصه‌اش را شروع می‌کرد؛ دقیقاً هر بار با همین کلمات! همه در ایوان، با آرامش نشسته بودند. چهره‌هایشان آرام بود و دست‌ها را روی پاها شل رها کرده بودند. نشستن با خانواده، در اینجا خیلی آرامش‌بخش بود؛ همراه آوای پرندگان که روی درختان باهم مشغول صحبت بودند و تداخل صدای جیرجیرک‌ها با صدای خروپف سگی که زیر پاهایشان خوابیده بود و فریاد بچه‌ها که می‌گفتند: «پناهگاه! من به پناهگاه رسیدم!»
فاطمه
۱۳۹۷/۰۷/۰۴

کتابیه که به صبر و حوصله نیاز داره تا آدمو جذب کنه اما در آخر، خوندنش راضی کننده

نازبانو
۱۳۹۷/۰۶/۳۱

محشره، یک کتاب خانوادگی با اتفاقات جالب، ترجمه عالی

Elham
۱۳۹۶/۱۲/۲۹

من کتاب زیاد خوندم و اصلا بی حوصله نیستم. ولی این کتاب واقعا حوصلمو سر برد و وسط کار ولش کردم.

ستاره
۱۳۹۶/۱۲/۲۹

خسته کننده و ضعیف

مهسا
۱۴۰۲/۰۱/۱۲

کتاب به شدت حوصله سر بر هست،معمولا وقتایی که حوصلمون سر رفته کتاب رمان میخونیم که این تازه کلا آدمو دلزده و بی حوصله تر می کنه،ارزش وقت تلف کردن نداره،بعد نمیدونم با چه منطقی تو قسمت کتابای جنایی بود!!خنده

- بیشتر
وقتی صورتش در هم می‌رفت، هیچ‌کس نمی‌توانست به درون او پی ببرد؛ گویی خلسه‌ای از یک لجاجت بی‌دلیل درونش جریان می‌یافت. به‌نظر می‌رسید نوعی خشم درونی دارد که علیه خودش عمل می‌کند و باعث می‌شود خشک و سخت بشود.
Neda^^

حجم

۴۱۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۴۱۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰
۳۰%
تومان