کتاب ازدواج آماتوری

ازدواج آماتوری رمانی نوشته آن تایلر، نویسنده سرشناس و پرکار آمریکایی است که در زندگی‌اش بیش از چهل اثر داستانی نوشته است.

خلاصه کتاب ازدواج آماتوری

داستان ازدواج آماتوری دربارهٔ زندگی جوانی به اسم مایکل است که در دوران جنگ جهانی دوم، تلاش می‌کند، در کنار انتظاراتی که خانواده از او به عنوان تنها مرد خانه دارد، راه زندگی‌اش را پیدا کند.

ازدواج آماتوری از زمان حمله به پرل هاربر آغاز می‌شود و تا سالرزو آن در سال ۲۰۰۱ ادامه می‌یابد. مایکل و پائولین باهم ازدواج می‌کنند. آنها خیلی به هم می‌آیند و هردو زیبا و جوان هستند اما زندگی در امریکای دهه شصت آسان نیست.

در ازدواج آماتوری تایلر به مضمون مورد علاقه‌اش یعنی روابط خانوادگی پرداخته است. این اثر برخلاف آثار دیگرش در بازه زمانی بلندتری روایت می‌شود و در این داستان هم همان عناصر مورد علاقه‌اش یعنی شهر بالتیمور، اهمیت عکس‌ها و گذر مراحل مختلف عمر را می‌شود دید.

خواندن کتاب ازدواج آماتوری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به رمان‌های روان‌شناسانه و اجتماعی را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم.

درباره آن تایلر

آن تایلر در بیست‌وپنجم اکتبر ۱۹۴۱ در مینیاپولیس مینه‌سوتا به دنیا آمد. بیشتر دوران کودکی و نوجوانی او در کارولینای شمالی گذشت. پس از پایان مدرسه، تایلر در دانشگاه دوک مشغول به تحصیل در رشتهٔ مطالعات زبان روسی شد و در کلاس درس نویسندهٔ مشهور رینولدز پرایس حاضر شد. پس از آن نیز دوستی میان آن دو ادامه یافت. رینولدز او را به نوشتن تشویق کرد، اما تایلر بیش‌تر وقتش را صرف تحصیل زبان روسی می‌کرد.

در ۱۹۶۱، پس از پایان تحصیلات، تایلر برای ادامهٔ تحصیل به دانشگاه کلمبیا رفت و سال بعد به عنوان کتاب‌شناس ادبیات روسیه بار دیگر وارد دانشگاه دوک شد. در ۱۹۶۳ با تقی مدرسی، نویسنده و روان‌شناس ایرانی مقیم آمریکا، ازدواج کرد و در ۱۹۶۴ به مونترال نقل‌مکان کرد. در مونترال، تایلر مدتی در سمت دستیار کتابدار در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه مک‌گیل مشغول به کار شد و در ۱۹۶۶ اولین رمانش را به نام اگر اصلاً صبح شود نوشت. پس از سال ۱۹۶۷ تایلر نویسنده تمام‌وقت شد. درخت قوطی حلبی، زندگی رو به افول وکوک ساعت، به شهرت تایلر در مقام نویسنده افزودند. رمان بعدی، که جایگاه نویسندگی آن تایلر را بیش از قبل مستحکم کرد، مرگ مورگان بود که کاندیدای جایزهٔ ادبی انجمن ملی منتقدان کتاب شد و سپس جایزهٔ کافکا را دریافت کرد.

شام در رستوران دلتنگی(۱۹۸۲) رمان بعدی تایلر بود که موفق به دریافت جایزهٔ پن/ فاکنر شد و در همان سال همزمان برندهٔ دو جایزهٔ ادبی انجمن ملی منتقدان کتاب و پولیتزر شد. در ادامه دو اثر بعدی تایلر، توریست اتفاقی ۱۹۸۵ و درس‌های تنفس (۱۹۸۸)، به ترتیب جوایز ادبی انجمن ملی منتقدان کتاب و پولیتزر را به خود اختصاص دادند. آن تایلر در سال ۲۰۱۰ هم توانست جایزه من بوکر را به پاس یک عمر فعالیت ادبی به دست آورد.              

تایلر به موضوع خانواده، روان‌کاوی شخصیت‌ها و پرداختن به جزئیات رفتاری قهرمانان داستان‌هایش بسیار علاقه داشت. او به نمادهای شرقی هم عشق می‌ورزید و در آثارش بسیار از آنها استفاده می‌کرد.

جملاتی از کتاب ازدواج آماتوری

مایکل مشغول چیدن صابون‌های مارک وودبری پشت قسمت طویل‌ترِ سمت چپ پیشخان بود. آن موقع بیست سالش بود. جوانی بلندقد با لباس‌هایی که به تنش زار می‌زد. موهای کاملاً تیره‌اش را بیش از حد کوتاه کرده بود و صورتش کمی زیادی لاغر بود. هر چقدر زود به زود اصلاح می‌کرد باز همیشهٔ خدا ته‌ریش داشت. صابون‌ها را به صورت هرم می‌چید؛ ردیف پایین پنج صابون، روی آن‌ها چهار صابون، بعد سه صابون و... البته مادرش بارها و بارها به مایکل گفته بود ترجیح می‌دهد، به جای شیک چیدن اجناس، طوری آن‌ها را بچیند که جای کم‌تری بگیرند.

و سپس دِرِنگ دِرِنگ دِرِنگ! بنگ! بعد در همان نگاه اول می‌شد سیلی از زنان جوان را دید که وارد مغازه شدند. خانم‌ها همراه خودشان هوای سرد را با بوی دود اتومبیل‌ها داخل مغازه آوردند. وندا برایک جیغ زد: «کمکمون کنید.» کیتی ویلنا، دوست صمیمی وندا، زیر بغل دختری ناشناس را گرفته بود و او را با خود می‌آورد. دختر پالتوی قرمزی پوشیده بود و دختر دیگری دستمالی را کنار شقیقهٔ راست او گرفته بود. وندا فریاد کشید: «زخمی شده! کمک‌های اولیه نیاز داره!»