با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب مربای انجیر
۳٫۳
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب مربای انجیر
زری داشت از ماشین پیاده میشد. قفل درها را زد. تقی خورد کلیدها. کیف روی دوش انداختهبود و داشت به سمت دره باریکهی درکه راه میرفت. کفشهای پاشنه بلند قرمزی پاش بود. به سختی میشد با آن ارتفاع راست ایستاد. مچ پاش در هر بار راه رفتن پیچ میخورد. عینک بزرگ قاب سفیدی را به چشمهای مکعبیش آویخت، عینک صورتش را تا نصف پوشانده بود. شبیه هیچکس نبود. شصت سال پیش کسی خبر از سرنوشت معجزه آسای میدان انقلاب را که امروزه ساکنان شهر آن را این گونه میبینند تصور نمیکرد. جرات نمیکرد پیشبینی کند. تاریخ را کسانی که گلآلود بودن این خیابانها را دیده است میتواند به قلم بیاورد. آنهایی که سرد و گرم خیابانها و کوچههای کاه و گلیاش را دیده اند.
– با توام کامران. کجایی؟
- درکه.
– چی.....؟؟؟
زری برگشت عقب. بیا دیگه عزیزم. با من بود. صدا رفت آن طرف گوشی. زری شنید. مطمئن بودم شنید که کسی مرا صدازد بیا دیگه عزیزم. تلفن را قطع کردم. سرازیری درکه را پائین رفتم. زری ایستاد نگاهم کرد. من خودم را گم کردم. راهم را گم کردم. زری را هم. دست به جیب بردم. یکی از آن قرصهای آبیرنگ ریزدانه را از پوستش کندم. گذاشتم روی زبان. مکیدمش. تلخیِ طعم تندش آب بزاقم را پراند. دستهام را گذاشتم توی جیب شلوار. با هرگامی که برمیداشتم استخوانهای پایم میشکست. صدای بههم خوردن یا نه، صدای سائیدگیِ بین مفصلها مورمورم میکرد. دست بلندکردم به سمت سواریِ در حال عبور. ترمز زد چند قدم پائینتر. شیشه را کشید. توی چشمهام رفت. گفتم:
- انقلاب؟»
من آذر هستم![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
یعسوب محسنی
زمانی برای پنهان شدناحمد بیگدلی
توسکامهدی اخوان لنگرودی
سه روز در خانه مادرمسعیده بوغیری
پاهای آویزان آن زنالهه علیخانی
خوشبختیکاترین مانسفیلد
قصۀ با تو بودننرگس نوری
فصل کبوترحسین فتاحی
روباه می خواهد ببر باشدکوری آر. تیبر
قصههای پدر بزرگعلی وصال فرید
غربت بارانکوروش اسکندری
کی میدونه عشق چیه؟!زهرا محمودی
راهی طولانی که رفتم: خاطرات یک کودک سربازاسماعیل بهآ
فرشته از تهرانمژده الفت
فانوس دریاییالیسون مور
کیل کمال (نسخه کامل)فهیمه سهیلیپناه
بیخداحافظی بروسارا کریمزاده
ای کاش ...هاینریش بل
بگذار احساست کنمزینب میرطاووسی
کلارا پروست می خواند![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
استفان کارلیه
ماجراهای کیف زرد (جلد اول، چطور شجاع باشیم؟)سوفیا پروکوفیوا
هیچ دردی شبیه عشق نیستپیج تون
خدمتکار تماشا می کندفریدا مکفادن
در خواب هایم چاقویی به دست دارماشلی وینستد
آرزوی بدشگون ملونی یوشیموراواکا تی. براون
مقصر تو نیستیرامانی دورواسولا
سرنخ هایی به سوی کهکشانکریستینا لی
گرگ و میشپائولا هاوکینز
این دروغگوهای دل فریبکارن ام. مک منس
حجم
۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۱۹,۸۰۰
تومان
نظرات کاربران
بنظر میرسه که کتاب ترکیبی از تفکرات مالیخولیایی و توهمات و خاطرات شخصیه که پارانویا داره. ولی کتاب تقریبا هیچ خط داستانی خاصی نداره و من تا پایان کتاب واقعا متوجه نشدم که دقیقا موضوع چیه! بعضی وقتا یه سری کتاب
کتاب خوبیه.
خیلـی تو در تو و گیج کننده ست . بد نیست .
سلام من دارم کتاب های شمارا می خوانم و دارم به نتایج خوبی هم دارم میرسم .