کتاب پرسش هایی درباره قانون طبیعت
معرفی کتاب پرسش هایی درباره قانون طبیعت
کتاب پرسش هایی درباره قانون طبیعت نوشتهٔ جان لاک و ترجمهٔ پوریا گلشناس است. نشر چرخ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پرسش هایی درباره قانون طبیعت
کتاب پرسش هایی درباره قانون طبیعت اساس رسالههای سیاسی مهم جان لاک، از جمله «دو رسالهٔ حکومت» را فراهم میکند. لاک در دورهای پر فرازونشیب در تاریخ انگلستان متولد شد و نوشتههایش دفاعیهای از حقوق طبیعی را بیان میکند و توجیهی فلسفی برای دولت ارائه میدهد. کار لاک با یک تحقیق اساسی درمورد وضعیت طبیعت آغاز میشود؛ شرایطی فرضی که در آن افراد بدون محدودیتهای اقتدار سیاسی مستقر زندگی میکنند. در این حالت، لاک معتقد است که افراد دارای حقوق طبیعی ذاتی از جمله زندگی، آزادی و مالکیت هستند. صفحات نخستین این کتاب، خواننده را به تفکر درمورد وجود انسان که توسط ساختارهای اجتماعی دستنخورده است، میکشاند و از او دعوت میکند تا درمورد ماهیت حقوق خود و برابری ذاتی که زیربنای شرایط انسانی است، تأمل کند. کاوش قانون طبیعت، همانطور که توسط لاک ارائه شده است، بهصورت مجموعهای از پاسخها آشکار میشود که شبیه گفتوگوی سقراطی است. این گفتوگو خواننده را در یک گفتمان فکری دربارهٔ اصول عدالت و حقوق افراد درگیر میکند؛ همچنین لاک خواننده را به تفکر درمورد منبع و حدود قدرت سیاسی دعوت و او را درگیر چالشی دربارهٔ مشروعیت اقتدار و تعهدات متقابل بین شهروندان و دولت میکند.
یکی از جنبههای این کتاب، تأکید جان لاک بر عقل بهعنوان نیروی هدایتکنندهٔ اخلاقی و سیاسی است. لاک معتقد است که عقل کلید تشخیص قانون طبیعی و یک کد اخلاقی جهانی است که فراتر از زمینههای فرهنگی و تاریخی عمل میکند. این تأکید بر عقل بهعنوان فراخوانی برای خوانندگان به مشارکت در تفکر انتقادی عمل میکند و از آنها دعوت میکند تا در گفتوگو دربارهٔ اصول حاکم بر تعامل و حکومت انسانی شرکت کنند. خواننده با پیشروی در این اثر با متنی بنیادی مواجه میشود که تأثیر مهمی بر اندیشهٔ سیاسی گذاشته است. ایدههای لاک در طول تاریخ، در شکلدهی به انقلابها مؤثر بوده است و برای چارچوب قوانین اساسی و ساختار جوامع دموکراتیک الهامبخش بوده است.
خواندن کتاب پرسش هایی درباره قانون طبیعت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ تجربهگرایی و علاقهمندان به جان لاک پیشنهاد میکنیم.
درباره جان لاک
جان لاک (John Locke) در ۲۹ اوت ۱۶۳۲ در سامرست در بریتانیا به دنیا آمد. او فیلسوف و سیاستمداری انگلیسی بود. او پیرو مکتب تجربهگرایی بود. بسیاری از کارشناسان جان لاک را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای عصر روشنگری میشناسند. از جمله برجستهترین و شناختهشدهترین افرادی که از جان لاک تأثیر پذیرفتهاند میتوان به «ولتر» و «ژان ژاک روسو» اشاره کرد. امروزه رویکرد تساهل و بهعبارتی مدارا یکی از اصلیترین ارکان تحقق عدالت در جامعه به شمار میرود؛ درصورتیکه در گذشتههای نهچندان دور حکمرانان و دینداران معتقد بودند که به هر طریقی حتی بهزور هم که شده، باید بندگان خدا را به بهشت برد. جان لاک یکی از افرادی بود که در آن زمان با این رویکرد به مخالفت پرداخت و در پی اعتراض خود «نظریهٔ تساهل» را مطرح کرد.
پس از آنکه در دانشگاه آکسفورد پزشکی خواند، در ۱۶۶۱ منشی آنتونی اشلی کوپر، ارل اول شافتسبری، شد. عقاید جان لاک بر اساس پیشینهٔ انقلاب انگلستان پرورش یافتند. این عقاید را اغلب توجیهگر «انقلاب باشکوه» سال ۱۶۸۸ میدانند که به فرمانروایی استبدادی پایان داد و پس از آن ویلیام آرینج، پادشاهی مبتنی بر قانون اساسی را برقرار کرد. لاک از اندیشمندان اصلی لیبرالیسم نخستین بود و بر حقوق طبیعی یا حقوق خدادادی (که از آن به نام حق حیات، آزادی و مالکیت یاد میکرد) تأکیدی خاص داشت. ازآنجاکه او طرفدار حکومت نمایندگی و اصل مدارا بود، نظرهایش تأثیر بسیاری بر انقلاب امریکا گذاشت. مهمترین نوشتههای سیاسی جان لاک عبارتند از: «نامهای دربارهٔ تساهل» و «دو رساله دربارهٔ حکومت». جان لاک در ۲۸ اکتبر ۱۷۰۴ درگذشت.
بخشی از کتاب پرسش هایی درباره قانون طبیعت
«در میان مردمان همرأیی همگانی دربارهٔ کردار درست وجود ندارد. و اینک، پیش از آنکه به جزئیات بپردازم، بهاختصار میگویم که تقریباً هیچ گناهی، هیچ سرپیچیای از قانون طبیعت و هیچ شرارت اخلاقیای وجود ندارد که نزد کسانی که در تاریخهای جهان کندوکاو میکنند و در رخدادهای زندگی آدمیان [در زمانهٔ خودشان] مینگرند یکسره آشکار نباشد که نهتنها اینها چیزهاییاند که در جاهایی از جهان به طور خصوصی مجاز است، بلکه همچنین اقتدار و عمل عمومی آن را تأیید میکند. همچنین چیز بهذات ننگینی وجود نداشته است که در جایی دین آن را مجاز ندانسته باشد و چونان فضیلت نگریسته نشده باشد و آن را نستوده باشند. بنابراین آسان است دریابیم که اندیشهٔ آدمیان دربارهٔ این موضوع چه بوده است، زیرا آنها با چنین اعمالی گمان میکردند ایزدانشان را میپرستند و برای آنان قربانی میدهند یا «قهرمانانی خداگونه» میشوند؛ به دینهای گوناگون نخواهم پرداخت که برخی از آنها به خاطر آیینهایشان خندهآورند، مناسک برخی کفرآمیز و شیوهٔ عبادتشان نفرتانگیز است (دینهایی که نامشان در نژادهای دیگر ترس میافکند) و [این نژادهای دیگر] بر آناند که آیینهای مقدس آنها در تضادی آشکار با خود قانون طبیعت بوده است و همچنان نیاز است با فداکاریهای تازه گناهانشان را تاوان دهند. من به این موضوعات نمیپردازم، زیرا باید بر این باور باشیم که دین نهچندان از طریق روشنی طبیعت، بلکه بیشتر از طریق وحی الوهی نزد آدمیان شناخته میشود. آیا باید گونههای فضیلتها و رذیلتها را یکبهیک بررسیم؟ {فضیلتهایی} که بیتردید خود قانون طبیعت را میسازند، {اما} بهزودی آشکار میشود که هیچگونه فضیلت و رذیلتی وجود ندارد که باورهای آدمیان دربارهٔ آن گوناگون نباشد و نظر و عمل همگانی آن را بپذیرد. و اگر همرأیی آدمیان قانون اخلاقیات دانسته شود، آنگاه یا دیگر قانون طبیعتی وجود نخواهد داشت یا این قانون در هر جایی دیگرسان خواهد بود ــ عملی را در جایی فضیلتمندانه و همان عمل را در جایی دیگر رذیلانه میانگارند، و خود گناهان به وظیفهها دگرگون میشوند؛ اما هیچکس این گفته را نخواهد پذیرفت. زیرا آدمیان خود را در مقام فرمانبردار قانون طبیعت و نه پایمالکنندهٔ آن داوری میکنند، زیرا باورِ چیره آنها را راه نموده است یا آن عمل را همخوان با رسوم نژادشان انجام دادهاند؛ کارهایی که شاید در نگر دیگران، به دلایلی، رذیلانه و کفرآمیز باشد. و آنها هیچیک از تازیانههای وجدان و مهمیز درونی قلب را که معمولاً به خاطر گناه یک جُرم زخم میزند و میآزارد احساس نکردهاند، زیرا عملشان را ــ هر چه میخواهد باشد ــ نهتنها روا بلکه ستودنی میدانند.»
حجم
۱۴۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه
حجم
۱۴۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۴ صفحه