
کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲
معرفی کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲
کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲ نوشته رنه زاپاتا با ترجمه محمدجعفر پوینده اثری پژوهشی دربارهی تحولات و کشمکشهای فلسفی در اتحاد شوروی طی سالهای پس از انقلاب اکتبر تا اوایل دههی ۱۹۳۰ است. این کتاب به بررسی روند شکلگیری و تثبیت فلسفهی مارکسیستی بهویژه ماتریالیسم دیالکتیکی در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی شوروی میپردازد و نقش روشنفکران، فیلسوفان و سیاستگذاران را در این فرایند تحلیل میکند. نشر چرخ این اثر را منتشر کرده است و نسخهی الکترونیکی آن را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲
کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲ با تمرکز بر دورهای حساس از تاریخ اندیشه در شوروی به بررسی چگونگی شکلگیری روایت غالب فلسفهی مارکسیستی و تثبیت آن بهعنوان ماتریالیسم دیالکتیکی میپردازد. رنه زاپاتا در این کتاب سه مرحلهی اصلی مبارزات فلسفی را از دل اسناد و مجادلات آن دوران استخراج کرده است: نخست جدال با جریانهایی که اساساً وجود فلسفهی مارکسیستی را زیر سؤال میبردند؛ دوم کشمکش میان مکانیستها و دیالکتیسینها دربارهی جایگاه دیالکتیک در علوم و سوم رقابت میان دیالکتیسینها و جریان موسوم به بلشویکیکنندگان فلسفه که بر رابطهی نظریه و عمل و مرحلهی لنینیستی فلسفه تأکید داشتند. این کتاب با ارائهی اسناد و مقالات کلیدی آن دوران تصویری زنده از فضای فکری و ایدئولوژیک شوروی ارائه میدهد و نشان میدهد که چگونه تصمیمات سیاسی و ایدئولوژیک، سرنوشت فلسفه و حتی سرنوشت دانشمندان و نهادهای علمی را رقم زده است. زاپاتا با اتکا به منابع دستاول روند جزمگرایی در فلسفهی مارکسیستی و پیامدهای آن را برای علوم و جامعهی شوروی بهدقت ترسیم کرده است.
خلاصه کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲
کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲ با بررسی اسناد و مقالات فلسفی منتشرشده در نشریات مهم آن دوران، روند شکلگیری و تثبیت ماتریالیسم دیالکتیکی را در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی شوروی تحلیل میکند. نویسنده نشان داده است که پس از اجرای سیاستهای نوین اقتصادی (نپ) در ۱۹۲۲، تلاش برای نظاممندکردن نظریهی مارکسیستی آغاز شد و این تلاشها به تدوین روایتی هستیشناسانه از فلسفهی مارکسیستی انجامید که بعدها با عنوان ماتریالیسم دیالکتیکی شناخته شد. در این کتاب سه مرحلهی اصلی مبارزات فلسفی شناسایی شده است: نخست، مبارزه با جریانهایی که وجود فلسفهی مارکسیستی را انکار میکردند و آن را با علم یا ایدئولوژی یکی نمیدانستند؛ دوم، کشمکش میان مکانیستها و دیالکتیسینها دربارهی جایگاه دیالکتیک در علوم و نحوهی پیوند فلسفه و علم و سوم، رقابت میان دیالکتیسینها و بلشویکیکنندگان فلسفه که بر رابطهی نظریه و عمل و مرحلهی لنینیستی فلسفه تأکید داشتند. کتاب نشان داده است که این مجادلات صرفاً نظری نبوده و پیامدهای عملی و سیاسی گستردهای داشتهاند؛ از جمله تصفیهی نهادهای علمی و کنارگذاشتن گرایشهای مغلوب. زاپاتا تأکید کرده است که در این روند خصلت انتقادی و انقلابی دیالکتیک مارکسیستی بهتدریج جای خود را به جزمگرایی داد و ماتریالیسم تاریخی به طبقهبندی سادهی مناسبات تولیدی تقلیل یافت. درنهایت کتاب با ارائهی اسناد و مقالات کلیدی، امکان قضاوت مستند دربارهی این دورهی پرتنش را برای خواننده فراهم کرده است.
چرا باید کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲ را بخوانیم؟
این کتاب با اتکا به اسناد و مقالات اصلی تصویری دقیق و مستند از روند شکلگیری و تثبیت فلسفهی مارکسیستی در شوروی ارائه داده است. مطالعهی آن برای کسانی که به تاریخ اندیشه، فلسفهی سیاسی و تأثیر سیاست بر علوم علاقه دارند، فرصتی فراهم میکند تا با فرازونشیبهای نظری و عملی یک دورهی حساس آشنا شوند. کتاب علاوهبر اینکه به تحلیل مجادلات فلسفی پرداخته، پیامدهای اجتماعی و سیاسی این کشمکشها را نیز روشن ساخته است. همچنین با نشاندادن نقش تصمیمات سیاسی در سرنوشت فلسفه و علوم، امکان تأملی انتقادی دربارهی رابطهی قدرت و اندیشه را فراهم کرده است.
خواندن کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به تاریخ فلسفه، پژوهشگران علوم اجتماعی و سیاسی، دانشجویان رشتههای فلسفه و تاریخ معاصر و کسانی که دغدغهی فهم تأثیر سیاست بر تولید دانش و اندیشه را دارند پیشنهاد میشود.
درباره محمدجعفر پوینده
محمدجعفر پوینده، مترجم، پژوهشگر، جامعهشناس و یکی از چهرههای برجستهی روشنفکری معاصر ایران، در ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در اشکذر یزد در خانوادهای کمبرخوردار به دنیا آمد. کودکی او با کار و تلاش پیوسته همراه بود؛ از ششسالگی وارد مدرسه شد و از دهسالگی در کنار تحصیل به کار روی آورد. استعداد و پشتکارش سبب شد در سال ۱۳۴۹ دیپلم بگیرد و وارد رشتهی حقوق قضایی دانشگاه تهران شود؛ جایی که نخستین تماسهای جدی او با فضای سیاسی و فکری زمانه شکل گرفت. در سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن در رشتهی جامعهشناسی تحصیل کرد و در سال ۱۳۵۶ موفق به دریافت فوقلیسانس شد. اقامت او در فرانسه دوران مهمی بود؛ دورهای که در آن با فضای چپ انتقادی، مارکسیسم غیرجزمی، جامعهشناسی انتقادی، فلسفهی اروپایی و نظریهی ادبیات آشنا شد و همزمان فعالیتهای سیاسی دانشجویی را ادامه داد. او در شهریور ۱۳۵۷ و در آستانهی انقلاب به ایران بازگشت.
پس از انقلاب، زندگی حرفهای پوینده سراسر در ترجمه، تحقیق، نویسندگی و مشارکت فرهنگی گذشت. او با امکانات بسیار محدود و در اتاقهایی کوچک و اغلب استیجاری، روزانه تا بیست ساعت کار فکری میکرد و از پرکارترین مترجمان و پژوهشگران دوران خود شد. گرچه گرایشهای چپ انتقادی داشت، هرگز به هیچ حزب یا سازمانی نپیوست و از مارکسیسم جزمی فاصله میگرفت. او بر آزادی، عدالت اجتماعی، حقوق بشر، برابری و دموکراسی تأکید عمیق داشت و این باور در نوشتهها، گفتارها و ترجمههایش کاملاً آشکار بود. همکاری او با نشریات مهم روشنفکری مانند آدینه، تکاپو، جامعه سالم، زنان، دنیای سخن، فرهنگ و توسعه، نگاه نو و پیام یونسکو نیز بخش مهمی از کارنامهی فکریاش را تشکیل میدهد. پوینده یکی از فعالترین اعضای دورهی سوم کانون نویسندگان ایران بود و نقش بسیار مهمی در دفاع از آزادی بیان و مقابله با سانسور داشت. او از چهرههای مؤثر در تدوین متن مشهور «۱۳۴ نویسنده علیه سانسور» بود و همواره بر آزادی بیقید و شرط اندیشه و بیان پافشاری میکرد. ترجمهی او از «اعلامیهی جهانی حقوق بشر و تاریخچهی آن» در همان روزی منتشر شد که جانش را از او گرفتند؛ رویدادی که بعدها برای بسیاری رنگی نمادین یافت.
پوینده از جمله مترجمانی بود که حوزهی کارش به یک رشته محدود نبود و طیف وسیعی از فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی، نظریهی ادبی، نقد فرهنگی و ادبیات داستانی را دربر میگرفت. از مهمترین ترجمههای او میتوان به «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر گئورگ لوکاچ، «بحران فرهنگ» از ماکس هورکهایمر، «جامعهشناسی هنر» نوشتهی ناتالی هینیک، «نظریهی رمان» لوسین گلدمن، «جامعهشناسی ادبیات» و «نقد ایدئولوژی» از پییر زیما، مجموعهمتون «فرهنگ چیست؟» از ریموند ویلیامز، گزیدههایی از «ایدئولوژی آلمانی» مارکس و انگلس، آثاری در حوزهی فلسفهی علوم اجتماعی و جامعهشناسی سیاسی و مجموعهای از داستانهای فرانسوی قرن نوزدهم اشاره کرد. او همچنین بخشهایی از «کمدی انسانی» بالزاک و چندین داستان مستقل از بالزاک را ترجمه کرد و علاقهاش به بالزاک از گفتههای دوستان و یادداشتهای خودش آشکار است.
در کنار ترجمه، آثار تألیفی پوینده نیز اهمیت فراوان دارند. او مقالات بسیاری دربارهی آزادی بیان، سانسور، جامعهشناسی ادبیات، مسائل فرهنگی ایران، حقوق بشر، مطالعات ادبی و نظریهی فرهنگ نوشت. برخی از پژوهشهای او دربارهی سانسور، جامعهی مدنی، توسعهی فرهنگی و نقد سیاستگذاری فرهنگی در ایران در نشریات منتشر شد و برخی دیگر در قالب مقدمهها و پسگفتارهای تحلیلی بر ترجمهها باقی ماند. نوشتههای او همواره روشن، مستدل، مستند و متکی بر نگاه تحلیلی و انتقادی بودند و امروز نیز در محافل دانشگاهی و فرهنگی محل ارجاعاند. زندگی پوینده همواره با دشواریهای اقتصادی همراه بود. او از کمدرآمدترین مترجمان نسل خود بود و درآمد اندک حقالتحریرها، سانسور، توقف چاپ کتابها و هزینههای سفر و نشر، فشار شدیدی بر زندگیاش وارد میکرد. تنها یک ماه پیش از قتلش، سقف اتاق استیجاریاش فروریخت و بخشی از کتابها و میز کارش زیر آوار ماند. خودش در مقدمهی ترجمهی «تاریخ و آگاهی طبقاتی» نوشته بود که فشار زندگی «نیروی محرک» او برای پایاندادن به کار بوده است.
در ۱۸ آذر ۱۳۷۷، هنگامی که از خانه بیرون میرفت تا در جلسهای با ناشران شرکت کند، ربوده شد. ده روز بعد، جسدش در روستای بادامک شهریار یافت شد. گفته میشود او را در محل حراست گورستان تهران به قتل رسانده بودند. بعدها روشن شد مرگ او بخشی از مجموعه قتلهای دههٔ ۷۰ بوده است. اکنون مزارش در امامزاده طاهر کرج، کنار محمد مختاری، دیگر قربانی همان قتلها قرار دارد. با گذشت سالها، آثار و اندیشههای او همچنان در محافل فکری، دانشگاهی و فرهنگی حضور دارد. ترجمههایش بهویژه در حوزهی جامعهشناسی هنر، نظریهی ادبیات، فلسفه و اندیشهی انتقادی، از منابع مهم مطالعه و تدریس بهشمار میآیند. برخی از آثار او همچنان با مانع ممیزی روبهرو میشوند و اجازهی انتشار نمیگیرند؛ بازماندهی همان سانسوری که پوینده همهی زندگیاش را صرف مبارزه با آن کرد. او اکنون نمادی از استقلال فکری، آزاداندیشی، مبارزه با سانسور، احترام به حقوق بشر و تلاش بیوقفه برای گسترش آگاهی اجتماعی است؛ روشنفکری که عمر کوتاهش اثری ژرف و ماندگار بر فرهنگ معاصر ایران گذاشت.
بخشی از کتاب تاریخ مبارزات فلسفی در شوروی ۱۹۳۱-۱۹۲۲
«با اجرای سیاستهای نوین اقتصادی (نپ) در اتحاد شوروی در ۱۹۲۲، کوشش برای نظاممندسازی نظریهٔ مارکسیستی آغاز شد ــ هم در سطح آموزش و هم در مجادلههایی که روشنفکران طرفدار نظام جدید در آنها شرکت میکردند. حاصل این نظاممندسازی در فلسفه تدوین چیزی است که میتوانیم امروزه آن را روایت هستیشناسانهٔ فلسفهٔ مارکسیستی بنامیم که سرانجام تقریباً مترادف با اصطلاح «ماتریالیسم دیالکتیکی» شد. این روایت هستیشناسانه، که اساساً با تعریف قوانینِ کلی طبیعت و جامعه مشخص میشود و علوم (از جمله ماتریالیسم دیالکتیکی) تنها همچون حیطههای اِعمال قوانینِ مذکور در واقعیت در آن جای دارند، امروزه روایت مسلط فلسفهٔ مارکسیستی در کشورهای سوسیالیستی و احزاب کمونیست است. صرفنظر از برخی انتقادهای صوری از نوشتههای فلسفی استالین و کنار گذاشتن «نظریهٔ دو علم» (علم بورژوایی / علم پرولتری) که منشأ بوگدانوفی دارد، این روایت فلسفی از سالهای دههٔ ۱۹۳۰ تاکنون بازنگریهای اساسیای به خود ندیده است. هر چند ما با تدوین این تفسیر از فلسفهٔ مارکسیستی که در متن ۱۹۳۸ استالین به نام ماتریالیسم دیالکتیکی و ماتریالیسم تاریخی دیده میشود بهخوبی آشنا هستیم، اغلب از مبارزاتی که مشخصهٔ دوران ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۱ است اطلاعی نداریم. طی این دوران، فیلسوفان، دانشمندان، مبلغان و رهبران سیاسی اتحاد شوروی فعالانه در مجادلههایی شرکت کردهاند که سرانجام به تعریف و تعیینِ این جزمگرایی در زمینهٔ ماتریالیسم دیالکتیکی منجر شده است.»
حجم
۳۷۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۰ صفحه
حجم
۳۷۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۰ صفحه