
کتاب سپیده دم
معرفی کتاب سپیده دم
کتاب سپیده دم نوشته فریدریش نیچه و ترجمه رضا ولی یاری و اثری فلسفی است که نشر چرخ چاپ دوم آن را در سال ۱۴۰۴ منتشر کرده است. این کتاب یکی از آثار مهم نیچه در میانهی مسیر فکری او به شمار میآید و نقطهی عطفی در نقد اخلاق سنتی و بازاندیشی ارزشها محسوب میشود. اثر با ساختاری متشکل از قطعات و یادداشتهای کوتاه به بررسی ریشهها و پیشفرضهای اخلاق میپردازد و میکوشد نگاه تازهای به مفاهیم اخلاقی، عاملیت انسان و نقش عرف و سنت در شکلگیری ارزشها ارائه دهد. نیچه در این کتاب با رویکردی انتقادی و طبیعتگرایانه بهسراغ پرسشهایی بنیادین دربارهی منشأ و کارکرد اخلاق رفته و خواننده را به بازاندیشی در باورهای رایج اخلاقی دعوت کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سپیده دم اثر فریدریش نیچه
کتاب سپیدهدم (اندیشههایی در باب پیشداوریهای اخلاقی) به قلم فریدریش نیچه، اثری است که در میانهی آثار او جایگاهی ویژه داشته و آغازگر پروژهی اصلی فلسفی این فیلسوف، یعنی ارزیابی دوبارهی همهی ارزشها و نقد بیقیدوشرط اخلاق به شمار رفته است. این کتاب پس از آثاری چون «زایش تراژدی» و «انسانی، زیادی انسانی» نوشته شده و در دورهای منتشر شده که نیچه بهتدریج از رویکرد شاعرانه و ادبی بهسوی فلسفهای تحلیلیتر و طبیعتگرایانه حرکت کرد. ساختار کتاب سپیدهدم مبتنیبر قطعات و یادداشتهایی است که هرکدام به موضوعی خاص در حوزهی اخلاق، روانشناسی، عرف و سنت میپردازند. نیچه در این کتاب با الهام از آموزههای کلاسیک، فلسفهی شوپنهاور و جریان ماتریالیسم آلمانی، پیشفرضهای اخلاق سنتی را نقد و نقش عوامل فیزیولوژیکی و روانی در شکلگیری ارزشها را بررسی کرده است.
کتاب سپیدهدم در سال ۱۸۸۱ میلادی روانهی بازار کتاب جهان شد.
فریدریش نیچه با فاصلهگرفتن از نظامهای فلسفی دستگاهمند تلاش کرده است تا قطعات پراکندهی اندیشهاش را بهگونهای کنار هم قرار دهد که تصویری تازه و منسجم از فلسفهی اخلاق ارائه کند. کتاب سپیدهدم هم به نقد اخلاق سنتی و عرفی میپردازد و هم ریشههای روانشناختی و اجتماعی احساسات اخلاقی و نقش خرافات و باورهای نادرست در شکلگیری آنها را بررسی میکند. این کتاب نقطهی آغاز کارزار فریدریش نیچه علیه اخلاق و ارزشهای تثبیتشده است و زمینهساز آثار بعدی او در نقد اخلاق و تبارشناسی ارزشها میشود. عنوان این اثر در زبان مبدأ عبارت است از Morgenrote: gedanken uber die moralishchen vorurteile، اما کتاب حاضر از متن انگلیسی با عنوان Daybreak : thoughts on the prejudices of morality به پارسی برگردانده شده است.
خلاصه کتاب سپیده دم
کتاب با رویکردی انتقادی و طبیعتگرایانه، ریشهها و پیشفرضهای اخلاق سنتی را بررسی میکند. نیچه در این اثر دو محور اصلی را دنبال میکند. نخست، نقد تصویر رایج از عاملیت انسان بهعنوان موجودی آزاد و مسئول؛ دوم، بررسی نقش عرف و سنت در شکلگیری ارزشهای اخلاقی. او با الهام از آموزههای کلاسیک و جریان ماتریالیسم آلمانی میکوشد نشان دهد که بسیاری از باورهای اخلاقی ریشه در عوامل فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی دارند و نه در اصولی فراتاریخی یا متافیزیکی. نویسنده، اخلاق را نه امری الهی یا مطلق، بلکه محصول عرف و سنت میداند و معتقد است احساسات اخلاقی، اغلب بر پایهی خرافات و باورهای نادرست شکل گرفتهاند. او با مقایسهی اخلاق با کیمیاگری استدلال میکند همانطور که پیشفرضهای کیمیاگری نادرست بود، پیشفرضهای اخلاق نیز قابلنقد و بازنگری هستند. نیچه به نقد دیدگاههای کانت و شوپنهاور دربارهی ارزش اخلاقی اعمال میپردازد و نشان میدهد که انگیزههای اخلاقی برخلاف تصور رایج، اغلب ریشه در نیازهای شخصی و خودخواهانه دارد. او به نقش ترس، خرافه و باور به علیتهای خیالی در شکلگیری اخلاق اشاره میکند و معتقد است با افزایش شناخت علمی و عقلانی، از قدرت عرف و اخلاق کاسته میشود. نیچه خواننده را به بازاندیشی در احساسات و ارزشهای اخلاقی و جستوجوی ارزشهایی تازه و انسانیتر دعوت میکند.
چرا باید کتاب سپیده دم را بخوانیم؟
کتاب سپیدهدم اثری است که با رویکردی متفاوت به اخلاق و ارزشها مینگرد و تلاش میکند پیشفرضهای رایج را به چالش بکشد. این کتاب برای کسانی که بهدنبال فهم عمیقتر از منشأ و کارکرد اخلاق هستند، فرصتی فراهم میکند تا با پرسشهای بنیادین دربارهی عاملیت، مسئولیت، عرف و نقش عوامل روانی و اجتماعی در شکلگیری ارزشها روبهرو شوند. فریدریش نیچه در این اثر با فاصلهگرفتن از نظامهای فلسفی سنتی، امکان بازاندیشی در باورهای تثبیتشده و جستوجوی افقهای تازه را پیش میکشد. مطالعهی کتاب سپیدهدم میتواند به درک بهتر آثار بعدی نیچه و روند تحول اندیشهی او کمک کند و زمینهای برای نقد و بازنگری ارزشهای اخلاقی فراهم آورد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب سپیدهدم به علاقهمندان فلسفه، پژوهشگران اخلاق، دانشجویان علوم انسانی و کسانی که دغدغهی نقد ارزشهای سنتی و بازاندیشی در باورهای اخلاقی را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین این اثر برای کسانی که بهدنبال فهم ریشههای روانشناختی و اجتماعی اخلاق هستند، مناسب است.
درباره فریدریش نیچه
فریدریش ویلهلم نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche) فیلسوف، شاعر و نویسندهی برجستهی آلمان و جهان بوده است. در ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ در روستای کوچک رکن در ایالت زاکسن متولد شد. در کودکی دو فقدان بزرگ را تجربه کرد؛ در سال ۱۸۴۹ و زمانی که پنج سال داشت، پدرش که کشیش پروتستان بود، بر اثر بیماری مغزی درگذشت و یک سال بعد برادر کوچکش، جوزف (متولد ۱۸۴۸) از دنیا رفت. این فقدانها سایهی سنگینی بر زندگی او افکند و خانوادهاش (شامل خود، مادر و خواهرش الیزابت) در سال ۱۸۵۰ به ناومبرگ نقلمکان کردند تا با مادر و خالههای پدر زندگی کنند. نیچه کودکی آرام و گوشهگیر اما بسیار باهوش بود و استعدادش در زبانهای کلاسیک او را در سال ۱۸۵۸ به مدرسهی معتبر فورتا (مشهورترین مدرسهی آموزش متون کلاسیک در آلمان) رساند؛ جایی که او با متون یونان باستان، فلسفهی پیشاسقراطی و تراژدی آشنا شد. در سال ۱۸۶۴ با پایاننامهای به زبان لاتین دربارهی شاعر یونانی، تئوگنیس، از فورتا فارغالتحصیل و دانشجوی الهیات در دانشگاه بن شد، اما در سال ۱۸۶۵ به لایپزیگ رفت و دانشجوی زبانشناسی تاریخی شد. این دوران نقطهی عطفی در مسیر فکری او بود؛ چراکه در همین سال با کتاب «جهان همچون اراده و تصور» به قلم آرتور شوپنهاور آشنا و شیفتهی نگاه حقیقتجویانه و بدبینانهی او شد. نیچه در سال ۱۸۶۶ تاریخ ماتریالیسم اثر فریدریش لانگه را خواند. در سال ۱۸۶۸ با ریچارد واگنر (موسیقیدان) ملاقات کرد و یک سال بعد در ۲۴سالگی بهشکلی کمسابقه و پیش از دریافت مدرک دکتری، به مقام استادی زبانشناسی کلاسیک در دانشگاه بازل منصوب شد. آنجا ملاقاتهای مکرری با واگنر داشت. نتیجهی این دوستی و تأثیرپذیری، انتشار نخستین کتاب نیچه با عنوان «زایش تراژدی» در سال ۱۸۷۲ بود؛ آن را به واگنر تقدیم کرد و مدعی شد هنر، والاترین وظیفه و فعالیتِ بهراستی متافیزیکی این زندگی است. انتشار این کتاب با نقدهای ویرانگر محافل دانشگاهی روبهرو شد و اعتبار علمی نیچه را خدشهدار کرد.
فریدریش نیچه در سال ۱۸۷۰ بهعنوان کادر درمان در جنگ فرانسه - پروس شرکت کرد، اما بهدلیل ابتلا به بیماری جدی فقط دو ماه خدمت کرد. در طول دههی ۱۸۷۰ تأملات نابهنگام خود را منتشر کرد؛ شامل «داوید اشتراوس، معترف و مؤلف» (۱۸۷۳)، «مزایا و مضار تاریخ برای زندگی» و «شوپنهاور همچون آموزگار» (۱۸۷۴). در سال ۱۸۷۶ انتشار چهارمین اثرش با عنوان «ریشارد واگنر در بایرویت»، حاوی نشانههای ظریفی از فاصلهگرفتن از واگنر بود. در سال ۱۸۷۸ با انتشار کتاب «انسانی، زیادی انسانی» (که به روح ولتر تقدیم شد) و علم را برتر از هنر تلقی میکرد، گسست قطعی نیچع از واگنر علنی شد. مشکلات حاد سلامتی ازجمله میگرنهای شدید و مشکلات بینایی در سال ۱۸۷۹، نیچه را مجبور کرد از استادی دانشگاه بازل استعفا دهد. او با مقرری مختصر، بقیهی زندگی خود را در انزوا در مهمانخانههای سوئیس و ایتالیا سپری کرد. با وجود رنج جسمی، این دوران، پربارترین سالهای نویسندگی او شد. در سالهای پس از استعفا «گزیدهی باورها و اندرزها» (۱۸۷۹) و «آواره و سایهاش» (۱۸۸۰) را منتشر کرد. در سال ۱۸۸۱ کتاب «سپیدهدم» و در سال ۱۸۸۲ «دانش شاد» منتشر شد. در همین سال، دوستیاش با پاول ره و لو سالومه بهشکل بدی پایان یافت و او را ویران کرد.
دو بخش اول از کتاب مشهور نیچه به نام «چنین گفت زرتشت» در سال ۱۸۸۳ منتشر شد. بخش سوم در سال ۱۸۸۴ و بخش چهارم (با تیراژ پایین برای آشنایان) در سال ۱۸۸۵ منتشر شدند. در سال ۱۸۸۶ «فراسوی خیر و شر» را منتشر کرد و پیشگفتارهایی برای نسخههای تازهی آثار اولیهاش نوشت. در سال ۱۸۸۷ «در باب تبارشناسی اخلاق» و ویراست مفصلتری از «دانش شاد» را منتشر کرد. سال ۱۸۸۸ میلادی اوج فعالیت نیچه بود که در آن «قضیهی واگنر»، «غروب بتها»، «دجال»، «اینک انسان» و «نیچه علیه واگنر» را نوشت. در نهایت فریدریش نیچه در ۳ ژانویهی ۱۸۸۹ در تورین دچار فروپاشی جسمی و روانی شد و هرگز سلامتیاش را بازنیافت. او باقی عمرش را تحت سرپرستی مادر و بعداً خواهرش که قیّم میراث ادبی او شد، زندگی کرد و سرانجام در ۲۵ اوت ۱۹۰۰ در وایمار چشم از جهان فروبست. جایزهی فریدریش نیچه (Friedrich-Nietzsche-Preis) یک جایزهی ادبی آلمانی است که به نام فریدریش نیچه نامگذاری شده و توسط ایالت زاکسن - آنهالت (Saxony-Anhalt) اهدا شده است. این جایزه نخستینبار در سال ۱۹۹۶ به اثری فلسفی که به آلمانی نوشته شده بود، اهدا شد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
sup.org: کتاب سپیدهدم که ادامهی چرخش پوزیتیویستی در کتاب «انسانی، زیاده انسانی» به قلم فریدریش نیچه است، دومین بخش از سهگانهی «روح آزاد» به شمار میرود که با کتاب «دانش شاد» به اوج خود میرسد. این کتاب نشانگر نخستین مواجههی مهم نیچه با اخلاق بوده و نگاهی اجمالی به بسیاری از مضامین شاخص آثار پختهترِ او ارائه میدهد. کتاب سپیدهدم بهخاطر طبیعتگرایی اخلاقی، مشاهدات روانشناختی و بینشهای درمانیاش مورد تحسین قرار گرفته است. این متن که به سبک آفوریستیک (کلام قصار) ارائه شده، گنجینهای پنهان است؛ متنی که باید بین سطور آن را هم خواند. خوانندهی نکتهسنجْ این اثر را تحسین میکند و آن را گرامی خواهد داشت.
amazon.de: کیت آنسل - پیرسون، پژوهشگر آثار نیچه معتقد است که سپیدهدم، کمتر از آثار دیگر نیچه خوانده شده است. عنوان سپیدهدم بهطور استعاری، طلوع فلسفهی نیچه را نمایندگی میکند. این کتاب که در سال ۱۸۸۱ و تحتتأثیر نیروبخش بهار جنوا (Genoese spring) نوشته شد، طلوع نیچهی جدید است. فریدریش نیچه خود بعداً در خودزندگینامهاش، «اینک انسان» گفت که با کتاب سپیدهدم، مبارزهاش علیه اخلاق را آغاز کرده است.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
کتاب حاضر نخستینبار با عنوان سپیدهدمان با ترجمهی علی عبداللهی توسط انتشارات جامی و در سال ۱۳۸۰ منتشر شد.
بخشی از کتاب سپیده دم
«دفتر چهارم
۲۰۸
مسئلهٔ وجدان. «و در کل: چیست آنچه واقعاً میخواهید دگرگون شود؟» میخواهیم دیگر گناهکاران را علت تلقی نکنیم و جلادان را معلول ندانیم.
۲۰۹
سودمندی سختگیرانهترین نظریهها. ما بسیاری ضعفهای اخلاقی را در یک فرد نادیده میگیریم و با او مدارا میکنیم، به شرطی که همیشه پایبند سختگیرانهترین نظریهٔ اخلاقی باشد! در مقابل، زندگی آموزگاران آزادهجان اخلاق را همواره زیر ذرهبین میگذاریم. منطق این رویه این است که یک خطای بزرگ در زندگی آنها متقنترین دلیلی است که میتوان علیه بینش ناخوشایندشان اقامه کرد.
۲۱۰
امر «فینفسه». پیشتر میپرسیدیم: خندهدار چیست؟ گویی چیزهایی بیرون از ما وجود دارند که میشود خندهدار بودن را به آنها نسبت داد، و تقلای زیادی میکردیم که حدس بزنیم این چیزها چیستند (حتی متکلمی بر این باور بود که خندهدار «سادهلوحی در گناه» است). حالا میپرسیم: خنده چیست؟ خنده چهطور به وجود میآید؟ خیلی به این مسئله فکر کردهایم و نهایتاً به این نتیجه رسیدهایم که هیچچیزِ فینفسه خوب، زیبا، والا، یا شری وجود ندارد، بلکه حالات روحیای وجود دارند که باعث میشوند چنین کلماتی را به چیزهای بیرون از خودمان و درون خودمان تحمیل کنیم. ما محمولهای چیزها را از آنها پس گرفتهایم، یا دستکم به خاطر آوردهایم که این ما بودیم که این محمولها را به آنها وام دادیم. بیایید مراقب باشیم که این بینش ما را از قابلیت وام دادن محروم نکند و مراقب باشیم که در آنِ واحد غنیتر و آزمندتر نشده باشیم.»
حجم
۳۷۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۷۷ صفحه
حجم
۳۷۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۷۷ صفحه
