دانلود و خرید کتاب فراسوی هگل و نیچه الیوت ل. ژورست ترجمه خسرو طالب‌زاده
تصویر جلد کتاب فراسوی هگل و نیچه

کتاب فراسوی هگل و نیچه

معرفی کتاب فراسوی هگل و نیچه

کتاب فراسوی هگل و نیچه؛ فلسفه، فرهنگ و فاعلیت نوشتهٔ الیوت ل. ژورست و ترجمهٔ خسرو طالب‌زاده است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. هگل و نیچه، از منظر جریان اصلی فرهنگ فلسفی، هر دو نمایندهٔ برتری فلسفهٔ قرن نوزدهم‌اند. از سوی دیگر، در سنت قاره‌ای، هگل و نیچه را از حیث التزامات اصیل فلسفی‌شان، سبک‌هایشان و حتی در تجربیات زندگی‌شان، در مقابل هم قرار می‌دهند. درواقع، می‌توان استدلال کرد که هگل و نیچه دو چهرهٔ بنیان‌گذار فلسفهٔ قاره‌ای‌اند و، وانگهی، میراثشان پایدار می‌ماند؛ زیرا فیلسوفان قاره‌ای قرن نوزدهمی را می‌توان کم‌وبیش، به هگلی‌ها و نیچه‌ای‌ها دسته‌بندی کرد. مخالفت میان هگلی‌ها و نیچه‌ای‌ها را می‌توان با مقایسه میان نظریهٔ انتقادی، که قویاً از تأثیر هگلی بهره می‌برد، با مابعدساختارگرایی، که قویاً از تأثیر نیچه‌ای بهره می‌برد، تشخیص و تمیز داد. 

درباره کتاب فراسوی هگل و نیچه

خاستگاه کتاب فراسوی هگل و نیچه در تردید مشخص نسبت به تلقی هگل و نیچه به‌عنوان مخالفان فلسفی‌‌ است. برای تقابل میان هگل و نیچه به روشنی زمینه‌ها و دلایلی وجود دارند، اما این امر نباید ما را از حوزه‌های وفاق میان آنها غافل سازد. در مواردی که نظرهای آنها در تخالف هم به‌نظر می‌آیند، نباید از امکانِ یافتن راهی برای تحویل نظرهای آنها به منزله‌ٔ مکمل هم چشم‌پوشی کرد. به بیانی ساده، قصد نویسنده به گفت‌وگو واداشتن‌ هگل و نیچه خواهد بود. کتاب مایل است تا ژرف‌ترین محرک‌های فلسفی‌ آنها را واکاوی کند و پیوند آنها را به شیوه‌ای که بغرنجی‌اش بیشتر مد نظر قرار گیرد تا اینکه فرو کاسته شود، از نو ارزیابی ‌کند.

بنیاد انفکاک اساسی میان فلسفه‌های هگل و نیچه در میراث روشنگری است: درحالی‌که هگل برای عقل و علم Knowledge اعتبار قائل می‌شود، نیچه امر غیرعقلانی را مقدم می‌شمرد و نسبت به علم شک و تردید نشان می‌دهد. مسئله‌ٔ ذی‌ربط دقیقاً این است که آیا مدرنیته درخور نجات یافتن است، آن‌گونه که هگل باور داشت، یا باید از آن قطع امید کرد، آن‌گونه که نیچه ادعا می‌کرد؟ هگلی‌ها مدرنیته را مسئله‌برانگیز و ظالمانه می‌دانند؛ اما نه ناامیدکننده؛ نیچه‌ای‌ها مایل‌اند آن را آشفته و بیمارگونه تلقی کنند ولذا پدیدآورنده‌ٔ شبح عصری نو (پسامدرن).

خواندن کتاب فراسوی هگل و نیچه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ فلسفه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فراسوی هگل و نیچه

«تفکر گذشته را هم باید در افق اندیشیدن خاص:‌ یعنی، خاص خودمان، مشاهده و تفسیر کنیم: نمی‌توانیم فراتر از نیچه یا هگل از موضعی مطلق، بدون قطعیت و تعین گامی به بیرون از تاریخ و «زمانه» مان برداریم، و نمی‌توانیم بدون دیدگاهی معین و بنابراین یکسویه آن‌چه را فی‌نفسه وجود داشته است، مشاهده کنیم. همین محدودیتی که ما را بازمی‌دارد، برای نیچه و هگل هم وجود داشت، با عاملی افزونتر؛ یعنی این‌که ای‌بسا دامنهٔ اندیشیدن ما هم فاقد ضرورت ـ و مسلماً فاقد عظمت ـ پرسش‌هایی است که این متفکران درافکندند...

***

نسبت میان فلسفه و فرهنگ موضوعی است خطیر و بغرنج. به منظور توجه شایسته به این موضوع، باید راهی میان مبالغه یا استخفاف دربارهٔ اهمیت آن پیمود. مثلاً، باید از این گمان که می‌توان مضمون و اعتبار فلسفه را به ایدهٔ فرهنگ فروکاست، اجتناب کرد. با این حال، از سوی دیگر، باید از توصیف این نسبت با اصطلاحات کم‌مایه حذر داشت: اگرچه مسلم است که فلسفه در زمینهٔ فرهنگی خاص ریشه دارد، تصدیق چنین زمینهٔ فرهنگی به‌خودی‌خود به ما کمک نمی‌کند که آن فلسفه را درک کنیم یا بسنجیم. همان‌گونه که در این فصل شاهد خواهیم بود، هگل و نیچه از دیدگاهی حمایت می‌کنند که می‌گوید میان فلسفه و فرهنگ نسبتی عمیق وجود دارد، و به گونه‌ای به این حمایت مبادرت می‌کنند که نه فلسفه را به فرهنگ فرو کاهند و نه نسبت‌شان را پیش‌پاافتاده جلوه دهند.

وفاق نظر هگل و نیچه، فلسفه ثمرهٔ فرهنگ است، و این بدان معنا است که باید نسبت به این‌که فلسفه چگونه از تأثیر فرهنگ که از آن سرچشمه می‌گیرد، بهره می‌برد، التفات داشته باشیم. با این حال، هگل و نیچه نیز از نظر نیرومندتری هم دفاع می‌کنند: یعنی این‌که فلسفه قید زیر نظر داشتن فرهنگ و نیز واکنش نشان دادن به آن را می‌پذیرد. بر این اساس، آنها این قید را چالشی برای فیلسوفان تلقی می‌کنند که آیا برای نسبت‌شان با فرهنگ، به خصوص در زمانه بحران فرهنگی اهمیت قائل می‌شوند. هگل و نیچه اظهار می‌دارند که ادراک این‌که باورهای ما را فرهنگ وساطت می‌کند، سودمند است. آنها مسلم می‌انگارند که سرشت باورهای ما می‌تواند شفاف‌تر شود و این‌که این امر به امکان غنا بخشیدن به زندگی‌مان مدد می‌رساند.

پیش از روشن‌تر کردن این ادعا که فلسفه و فرهنگ ربط تنگاتنگی دارند، و به خصوص پیش از درگیر شدن در وارسی شباهت‌ها و تفاوت‌های میان هگل و نیچه، مایلم نکته‌ای را دربارهٔ عنوان این فصل، «فرهنگ فلسفه»، بگویم. این عنوان طنینی جدلی دارد و نباید صرفاً به ظاهر آن تکیه کرد. منظورم بیشتر باور داشتن به این است که فلسفه خصوصیاتی دارد که آن را با فرهنگ شبیه می‌سازد و اگر به این شکل به فلسفه فکر کنیم می‌تواند روشنی‌بخش باشد، تا این‌که بخواهم بگویم فلسفه، فرهنگ است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۲۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۹۲۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۹۲,۰۰۰
تومان