دانلود و خرید کتاب زن گمشده ماری کوبیکا ترجمه زهرا سادات نوری
تصویر جلد کتاب زن گمشده

کتاب زن گمشده

نویسنده:ماری کوبیکا
ویراستار:شهین خاصی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زن گمشده

کتاب زن گمشده نوشتهٔ ماری کوبیکا و ترجمهٔ زهرا سادات نوری و شهین خاصی است. کتاب کوله پشتی این رمان آمریکایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب زن گمشده

کتاب زن گمشده حاوی یک رمان آمریکایی است که در سال ۲۰۲۱ میلادی، عنوان پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز را از آن خود کرد و فروش آن از یک میلیون نسخه گذشت. ماری کوبیکا، نویسندهٔ رمان‌های معمایی و رازآمیز، در رمان «زن گمشده» رویهٔ همیشگی خود را در پیش گرفته و روایتی پر‌تعلیق را پیش روی شما قرار داده است. خط اصلی داستان این است که مردم بدون هیچ ردی ناپدید می‌شوند. در ابتدای این رمان معمایی، «شلبی تبو» بی‌هیچ ردونشانی گم می‌شود. چند روز پس از ناپدید‌شدن شلبی، زنی به نام «مردیت دیکی» همراه با دختر شش‌ساله‌اش (دلیلا)، فقط چند بلوک دورتر از جایی که شلبی آخرین‌بار دیده شد، ناپدید می‌شوند. گم‌شدن سه نفر در یک محله، بدون هیچ مدرکی از دلیل گم‌شدنشان، ترس را به جان جامعهٔ آرام و بی‌دردسر منطقه می‌اندازد. ذهن مردم درگیر این موضوع است که آیا این حوادث به‌ هم مرتبط است؟ هر‌ چه سؤالات پیرامون این دو اتفاق بیشتر می‌شود، پاسخ‌ها برای بازشدن معما کمتر است. پس از مدت موضوع گم‌شدن‌ها در اذهان عمومی کم‌رنگ می‌شود و دیگر کسی به‌دنبال پیداکردن گمشدگان نیست؛ تا اینکه ۱۱ سال بعد «دلیلا»، دختر کوچکی که به‌همراه مادرش گم شده بود، به‌طرز شگفت‌انگیزی باز می‌گردد. حالا همه می‌خواهند بدانند چه اتفاقی برای او افتاده است.

خواندن کتاب زن گمشده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زن گمشده

«معمولاً کسی ساعت ۹ در شبی توفانی، ناگهان از ناکجاآباد پیدایش نمی‌شود. بی آن پشت، توی پارکینگ جداگانهٔ خانه است که از آن به‌جای استودیوی موسیقی استفاده می‌کند. تلفنش روی پیشخان آشپزخانه، کنار لیوان نوشیدنی من است. از پنجرهٔ آشپزخانه، حیاط‌پشتی را نگاه می‌کنم. تاریک است و باران می‌بارد. باران به‌شدت و رعدآسا از آسمان فرومی‌ریزد. به‌خاطر باران نمی‌توانم درست بیرون پنجره را ببینم. چند روز است که باران بند نیامده. تا حالا چنین چیزی ندیده‌ام. من تنها کسی نیستم که به فکر ساختن کشتی است. حتی بی هم که خونسردتر از من است، به ساختن کشتی فکر کرده است. انتظار می‌رود سیلاب شدیدی به راه بیفتد و از هفتهٔ آینده، هر روز باران بیشتری ببارد. آب از کنارهٔ رودخانه‌ها سرازیر شده و باعث خرابی‌هایی شده است. محوطهٔ پارکینگ فروشگاه مواد غذایی تبدیل به استخر شده است. جاده‌ها عبورناپذیر شده و بعضی از مدارس بسته شده‌اند. اخبار تصاویری را نشان می‌داد از شهرهای کوچکی که فاصلهٔ زیادی با شهر ما ندارند و مردم آنجا در حال قایق‌رانی و پاروزدن وسط خیابان بودند.

صحبت‌هایی دربارهٔ آخرالزمان می‌شود؛ دربارهٔ خیزش حمله‌ای آرام و شاید این باران‌ها نشانهٔ پایان دنیا باشند. من پیامبر روز رستاخیز نیستم، ولی به‌هرحال به کلیسا رفتم و محض احتیاط برای کشیش اعتراف کردم. هیچ‌وقت نمی‌شود دربارهٔ این‌جور چیزها کاملاً مطمئن بود.

در چند ساعت اخیر، سرعت باد بیشتر شده است. چراغ حیاط‌پشتی را چند بار روشن‌وخاموش می‌کنم. آن بیرون، شاخه‌های درخت‌ها پیچ‌وتاب می‌خورند و به اطراف و پشت ساختمان خانهٔ ما چنگ می‌زنند. گوش‌دادن به صداهای بیرون، شبیه کابوس‌های وحشتناک است؛ مثل صدای کشیده‌شدن شاخه‌های درخت‌ها روی دیوار که شبیه سوهان‌کشیدن یا پنجه‌کشیدن روی چوب و خراشیدن آن برای واردشدن به داخل است. آن بیرون، برگ‌های درختان در اثر توفان و وزش شدید باد می‌ریزند. در قسمت‌هایی از شهر، به‌دلیل سقوط تیرهای چراغ‌برق، جریان برق قطع شده است. خداراشکر، ما هنوز برق داریم؛ ولی نمی‌شود گفت تا چه مدت دوام می‌آورد. محض اطمینان، تعدادی شمع و باتری برای چراغ‌قوه تهیه کرده‌ایم. تا الان دیگر پیداکردن این چیزها توی مغازه‌ها غیرممکن شده است.»

کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۳/۰۱/۰۷

داستان و شخصیت ها بسیار عالی هستند تا به یک سوم پایانی کتاب میرسه و بسیار آبکی و الکی وقایع و علل اون فاش میشن و کاملا تو ذوق من خوردخیلی منطقی و زیباتر میتونست وقایع مطرح بشه

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۴۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۳۴۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۴۴,۹۰۰
۳۱,۴۳۰
۳۰%
تومان