کتاب رسوس
معرفی کتاب رسوس
کتاب رسوس نوشتهٔ اوریپید و ترجمهٔ غلامرضا شهبازی است. نشر بیدگل این نمایشنامهٔ یونان باستانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب رسوس
کتاب رسوس (Rhesus) حاوی یکی از نمایشنامههای اوریپید یا اوریپیدس است؛ یکی از نمایشنامهنویسان بزرگ یونان باستان. گفته شده است که تراژدی «رسوس»، تنها تراژدی برجایماندۀ یونانی است که پیرنگ آن مستقیماً برگرفته از آن قطعۀ حماسی است که امروزه بهعنوان سرود دهم ایلیاد شناخته میشود. این نمایشنامۀ سرشار از جنبوجوش و زندگی که یکی از ۱۰ نمایشنامۀ محبوب اوریپید در دوران باستان متأخر است، بر چندین نویسندۀ پس از خود بهویژه ویرژیل در سرود نهم انهاید تأثیر گذاشته است. از این جهت، رسوس که کوتاهترین تراژدی قرن پنجم پیش از میلاد و نمایشنامهای مایل به ساتیر (نوعی از کمدی) است، جایگاه مهم و بیهمتایی در تاریخ ادبیات جهان دارد. اوریپید در «رسوس»، مقدار معتنابهی از آن حالوهوای عجیبوغریب را نشان داده است که بسیار خندهآور نیست، اما لجامگسیخته و نامعقول است و این از دیدگاه یونانیان مناسب گلۀ ساتیر است؛ حالوهوایی که معمولاً غول تکچشمِ غارِ اِتنای آتشفشانی یا هراکلسِ مست و تاج گل بر سر (که با مرگ کشتی میگیرد و دندهاش در نیمهشب میان گورها میشکند)، در آن نفس میکشند. نمایشنامهٔ رسوس بیش از ۱۰ شخصیت و سه صحنه دارد. «رسوس»، سرکردهٔ سپاه تراکیه و یکی از این شخصیتها است. نمایشنامه از شب و خیمهٔ «هکتور» در بیرون باروی تروا آغاز میشود؛ درحالیکه نگهبانان بیرون خیمه در خوابند. اوریپید در این توضیح صحنه نوشته است که کمی دورتر نگهبانانِ نوبت بعد هم به خواب رفتهاند. آنها سر تا پا مسلحند. سمت چپ صحنه به ساحل دریا، جایی که یونانیان اردو زدهاند، میرسد.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب رسوس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی یونان باستان و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره اوریپید
اوریپید در سال ۴۸۰ ق.م. (یا ۴۸۴ و نیز به قولی ۴۸۵) به دنیا آمد. پدرش از ثروتمندان شهر و مادرش از خاندانی بزرگ بود. او زیر نظر آناکساگوراس و پرودیکوس تعلیم دید. به مطالعۀ فلسفه علاقهمند بود؛ با وجود این به شعر و تئاتر روی آورد. ویل دورانت دربارهٔ او اینگونه گفته است: او «اولین شارمندی بود که در یونان کتابخانۀ بزرگی برای خود فراهم کرد.» اوریپید در ۲۵سالگی نویسندگی را آغاز کرد. او مدت ۵۰ سال به حرفهٔ نویسندگی ادامه داد. در عرصۀ تراژدی با سوفوکلس و آخائیوس به رقابت میپرداخت. این عصر را عصر طلایی تراژدی میدانند. اوریپید در ۴۰۷ پیش از میلاد مسیح، در مقدونیه درگذشت. پس از او عصر طلایی تراژدی رو به زوال گذاشت. اوریپید را شاعر و نمایشنامهنویسی شورشی میدانند. او در دولتشهر آتن بسیاری از قواعد سفت و سخت درامنویسی را زیر پا گذاشت؛ ازاینرو اوریپید را نویسندهای انقلابی میدانند؛ این در حالی است که یکی از همتایان او یعنی اِشیل (آیسخولوس)، بسیار مذهبی مینوشت و همتای دیگرش سوفوکلِس، مفاهیم روانشناسانه را وارد دنیای درام میکرد. حتی امروزه نیز این شاعر یونانی در ساختارشکنی مفاهیمی چون الهیات و مسائل زنان، مورد توجه پژوهشگران حوزهٔ علوم اجتماعی است. تراژدیهای «مدهآ»، «فرزندان هراکلس»، «هراکلس»، «زنان فریادخواه»، «اورستس»، «سیکلوپس»، «زنان فنیقی»، «زنان تروا» و «الکترا» از برجستهترین آثار این نویسنده هستند.
درباره غلامرضا شهبازی
غلامرضا شهبازی در سال ۱۳۵۲ در شهر نهاوند به دنیا آمد. او مترجم و نویسنده در حوزهٔ تئاتر است. شهبازی لیسانس خود را در رشتۀ ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر گرفته و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسیارشد در رشتۀ سینما و در مقطع دکتری در رشتۀ تاریخ هنر در همین دانشگاه ادامه داد. او در دانشگاههای هنر و سورهٔ تهران تدریس کرده و در عرصۀ تئاتر و سینما نیز آثار متعددی را بهعنوان بازیگر و کارگردان بر صحنه برده است. از میان آثار این مترجم و نویسنده میتوان به ترجمههای آثار زیر اشاره کرد:
«تکگوییهای کلاسیک برای مردان» و «تکگوییهای کلاسیک برای زنان» (دو مجموعه نمایشنامه)، «تئاتر و تماشاگر: به سوی نقش خلاق مخاطب در رویداد ادبیتئاتری» (با همکاری مجید اخگر، منصور براهیمی، مهدی نصرالهزاده و نرگس یزدی)، نمایشنامههای «مدهآ» «فرزندان هراکلس»، «هراکلس»، «زنان فریادخواه»، «اورستس»، «سیکلوپس»، «زنان فنیقی»، «زنان تروا»، «الکترا» (نوشتهٔ اوریپید)، نمایشنامهٔ «ماکیاوللی: هنر رعب و وحشت» نوشتهٔ رابرت کوهن، نمایشنامهٔ «طنین صدای یک انسان» نوشتهٔ دیوید هنری هوانگ و ترجمهٔ کتاب نظری «راهنمای عملی تئاتر ماسک» نوشتهٔ توبی ویلشر.
بخشی از کتاب رسوس
«اودیسئوس و دیومدس، دزدانه و محتاطانه وارد میشوند. هردوی آنها شمشیرهای آخته در دست دارند.
آنها به تازگی دلن را از پا درآوردهاند، از این رو غنایمی احتمالاݧݧݩً پوست گرگ دلن، شمشیر، سپر و کمربندش را با خود دارند.
ناگهان صدای جرینگجرینگ و برخورد زنجیر با فلزی دیگر از داخل شنیده میشود.
اودیسئوس: دیومدس، آن هیاهو چه بود؟
بانگ چکاچاک شمشیرها بود که به گوش من رسید یا چیزی بود پیشپاافتاده؟
دیومدس: پیشپاافتاده بود، اودیسئوس.
زین و برگ اسبی به نردههای یکی گردونه میساید.
نخست مرا هم ترساند، اما سپس دریافتم که چیست.
نه، تنها هیاهوی زین و برگ اسب است.
اودیسئوس: همان است...
مراقب باش در این تاریکی به نگاهبانی نخوری.
دیومدس: من همواره با دقت گام برمیدارم.
اودیسئوس: اما اگر بخوری چه؟ اگر کسی را بیدار کنی چه؟ اسم شبشان را میدانی؟
دیومدس: آری، اودیسئوس، اسم شبشان «فوبوس» است. دلن به من گفت.
اودیسئوس: اینجا را ببین! بسترهای دشمن. هیچکس در آنها نیست!
دیومدس: آری، دلن به من گفته بود هیچکس در آنها نیست.
این جاییست که هکتور در آن میخوابد.
تیغ من چشمبهراه اوست!»
حجم
۹۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۹۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه