کتاب تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم
معرفی کتاب تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم
کتاب تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم نوشتهٔ وین سی. مک ویلیامز و هری پیوتروفسکی و ترجمهٔ فاطمه شاداب است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی پنج بخش که تاریخ جهان را از جنگ جهانی دوم تا سال ۲۰۱۴ میلادی شرح میدهد.
درباره کتاب تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم
کتاب تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم شرحی بر وقایع سیاسی جهان تا اوایل سال ۲۰۱۴ است. در این تقریباً ۷۰ سال پس از پایانیافتن جنگ جهانی دوم، جهان با چالشهایی روبهرو شده که پیش از این وجود نداشتند. وین سی. مک ویلیامز و هری پیوتروفسکی بر این عقیده هستند که بارزترین تغییر سه دههٔ گذشته سرعتیافتن روند جهانیشدن اقتصاد است؛ روندی که باعث شده روابط اقتصادی بین کشورها و شرکتها بیش از همیشه درهمتنیده شود. روند جهانیشدن برای بسیاری از کشورها رونق اقتصادی به همراه آورد؛ بهویژه چین (که در سال ۲۰۱۲ دومین اقتصاد بزرگ جهان بعد از آمریکا بود) و هند (که به ۱۰ اقتصاد برتر جهان پیوست) از این روند بهرهمند شدند، اما جهانیشدن مشکلاتی را بههمراه داشت؛ در این دوران، جهان شاهد بحرانهای اقتصادی و رکود جهانی نرخ بالای بیکاری، و توزیع نامتناسب ثروت بوده است.
خواندن کتاب تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ جهان و علاقهمندان به آثار حوزهٔ روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ جهان بعد از جنگ جهانی دوم
«در آوریل ۱۹۹۱ گورباچف و یلتسین با همکاری یکدیگر دستورالعملی برای تمرکززدایی در اتحاد شوروی طرحریزی کردند. به جمهوریهای مختلف اجازه داده میشد تا در سطح محلی قدرت نامحدود داشته باشند، ولی مواردی از قبیل واحد پول، دیپلماسی و اقدامات دفاعی در حوزهٔ اختیارات مسکو بود.
در ژوئن بعدی، یلتسین در انتخابات ریاستجمهوری پیروزی تاریخیای به دست آورد و در مقام اولین رئیسجمهور روسیه، بزرگترین بخش اتحاد شوروی، برگزیده شد. او اولین رئیسجمهوری بود که با رأی مردم انتخاب شده و به قدرت رسیده بود. وقتی موج سیاسی به چپ گرایش یافت، گورباچف گریگوری یاولینسکیِ اقتصاددان را مأمور کرد تا با کمک استادان اقتصاد دانشگاه هاروارد و مؤسسهٔ تکنولوژی ماساچوست آزمون سرمایهداری تمامعیاری را آغاز کنند.
در پی این رویدادها, اعضای مأیوس حزب که قدرتشان را از دست داده بودند دست به کودتای نظامی زدند. در ۱۹ اوت ۱۹۹۱، در حالی که گورباچف در حال گذراندن تعطیلات در کریمه بود، رهبران نظامی و سازمانهای شبهنظامی شوروی ــ وزیر دفاع دمیتری یازوف، رئیسپلیس مخفی (کاگب) ولادیمیر کریوچکوف, و وزیر کشور بوریس پوگو ــ تانکها را روانهٔ خیابانهای مسکو کردند و وضعیت اضطراری اعلام کردند. گنادی یانایف و والنتین پاولوف, که گورباچف اخیراً منصوبشان کرده بود، اعلام کردند گورباچف بیمار شده و به همین دلیل قادر به انجام دادن وظایفش در مقام رئیسجمهور نیست. در کنفرانس خبری که همان روز برگزار شد، یانایف اعلام کرد که «رفیق خوبش گورباچف» زندگی سیاسیاش را در مقامها و مناصب دیگری ادامه خواهد داد. اما در واقع هیچکس حرفهای او را باور نمیکرد، بهخصوص چون نه شخص گورباچف و نه پزشکان معالجش بیماری او را تأیید نکرده بودند. به جای آن یک فیلمبردارِ برانداز روی دستهای لرزان یانایف متمرکز شد.
در روزهای اول انقلاب و دوران لنین ایدئولوژی کمونیستی بر هماهنگی و یکپارچگی عملی تأکید داشت. اما در این کودتا چنین هماهنگیای وجود نداشت. توطئهگران در نهایتِ یأس و شتابزدگی بدون برنامهریزی و هماهنگی اقدام به کودتا کرده بودند. (۹) آنها حتی ارتش را هم به کمک نطلبیده بودند. بعضی فرماندهان از وضعیتی که پروسترویکا به وجود آورده بود ناراضی بودند، اما آنها هم نمیخواستند به اعمال زور علیه شهروندان متوسل شوند. بعضی فرماندهان بهروشنی مخالف کودتا بودند. دودستگی مشابهی در کاگب و حزب هم پدید آمده بود. کودتا بدون شلیک یک گلوله شکست خورد. توطئهگران امیدوار بودند که جامعهٔ شوروی انتقال قدرت را بپذیرد. در سال ۱۹۶۴ وقتی رهبری حزب تغییر کرد، کاگب در شگفت بود که حتی یک تظاهرات یا اعلام حمایت از خروشچف صورت نگرفته بود. اما این بار اوضاع فرق میکرد. رئیسجمهور یلتسین که بر فراز یک تانکِ کودتاچیان در مقابل «کاخ سفید» [مسکو]، ساختمان پارلمان، ایستاده بود کودتا را تقبیح کرد و خواستار بازگشت گورباچف شد.»
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۳۶ صفحه
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۳۶ صفحه