کتاب ناگهان انقلاب
معرفی کتاب ناگهان انقلاب
کتاب ناگهان انقلاب نوشتهٔ چارلز کرزمن و ترجمهٔ رامین کریمیان است. نشر نی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر درمورد انقلاب ۱۳۵۷ در ایران سخن گفته است.
درباره کتاب ناگهان انقلاب
گفته شده است که نویسندهٔ کتاب حاضر یک بار به ایران آمده، اما بعد از آن دیگر نتوانسته به این کشور بیاید. او در کتاب حاضر میخواهد بگوید که تقریباً همه فکر میکردند وقوع انقلابْ غیرممکن است؛ یعنی هم نظام سیاسی حاکم بر ایران و هم دستگاه دیپلماسی فرنگیها اصلاً نمی توانستند انقلاب را پیشبینی کنند و امکان تغییر در وضعیت را تشخیص ندادند. رامین کریمیان که برگرداندن کتاب ناگهان انقلاب به پارسی را در سال ۱۳۹۹ به پایان رسانده، گفته است که لحظهٔ شدنِ انقلاب با همهٔ لحظات پیش و پس از خود تفاوتی کیفی داشت؛ هر چه پیش از این لحظه بود، فرو ریخته، محو و ناپیدا شده بود. پس از انقلاب هم، منازعات قدرت بر سر کسب فرادستی و ساختن و استقرار نظم جدید آغاز شد و روز از نو و روزی از نو. این مترجم گفته است که آنچه برای امثال او ماند، فقط همان دقیقهٔ گشتن و شدن بود؛ لحظهای که همهٔ قدرتها شکسته بود و هیچ قدرتی مستقر نبود؛ وقتی که قدرت پیشین رفته بود و قدرت پسین هنوز نیامده بود.
گفته شده است که انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ از نظر مطالعات دانشگاهی غیرعادی به شمار رفته است. بر پایهٔ تبیینهایی که علوم اجتماعی درمورد انقلابها به دست میدهد، انقلاب ۱۳۵۷ یا نباید در موقعی که اتفاق افتاد اتفاق میافتاد، یا اصولاً نباید اتفاق میافتاد. کتاب حاضر به قلم چارلز کرزمن را از جهت بررسی آکادمیک و دانشگاهی انقلاب ایران، اثر مهمی دانستهاند؛ زیرا انقلاب سال ۱۳۵۷ را در ذیل موضوع جنبشهای اجتماعی با نگرش نسبتاً جدیدی در زمان انتشار کتاب یعنی در سال ۲۰۰۴ بررسی و تحلیل کرده است. این نگرش یا دیدگاه جدید، شرایط امکانپذیری شرکت مردم عادی در یک جنبش اجتماعی همچون انقلاب ۱۳۵۷ در وضعیت سردرگمی و ابهام است. انقلابهای کلاسیک را معمولاً با پیشاهنگان انقلاب پیش میبرند، اما چارلز کرزمن در این کتاب کوشیده نشان دهد که افراد معمولی چگونه و با چه انگیزههایی و تحت چه شرایطی در انقلاب شرکت میکنند. در کتابهای موجود راجع به انقلاب ایران، عمدتاً به این نکتهٔ کلی اشاره میشود که آمریکاییها از وقوع انقلاب ایران غافلگیر شدند، اما کتاب ناگهان انقلاب در همان بخشهای آغازین گفته است که برخی پژوهشگران یا افراد غیرسیاسی یا کسانی که اطلاعاتی به دستگاههای سیاسی آمریکایی میدادند (مثل جیمز بیل)، نکات مهمی راجع به وضعیت وخیم ایران مخابره میکنند؛ درحالیکه مثلاً سفیر آمریکا این سخنان را شایعه و نادرست میخواند. در این باره بیشتر بدانید.
خواندن کتاب ناگهان انقلاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ناگهان انقلاب
«در آبان ۱۳۵۷ دامنهٔ اعتصابها به سراسر کشور کشید. با دست کشیدن کارگران صنعت نفت از کار درآمدهای دولت آسیب جدی دید و اینهمه موجب وخیمتر شدن وضع شد. دانشجویان دانشگاه تهران که میکوشیدند از درِ اصلی دانشگاه خارج شوند با نیروهای امنیتی درگیر شدند ــ دانشگاه تهران، نخستین دانشگاه ایران، مثل همهٔ دانشگاهها در جهان سوم در نردههای آهنی محصور بود. چند دانشجو، احتمالاً سه نفر، یا، بنا بر شایعات، هزاران نفر، کشته شدند. روز بعد، ۱۴ آبان ۱۳۵۷، دانشجویان از دانشگاه بیرون ریختند و حین عبور از مرکز شهر تهران چندین ساختمان را تخریب کردند و به آتش کشاندند، از جمله ساختمانی را در محوطهٔ سفارت بریتانیا. شاهدان آن صحنهها را به منطقهٔ جنگی تشبیه کردهاند و میزان خرابیها بعضی را به این نظر رساند که عناصری در داخل حکومت عمداً جلوی تخریبگریها را نگرفته یا حتا خود به بلوا و آشوب دامن زدهاند تا شاه را به گرفتنِ تصمیمی قاطع وادارند. نظر دیگر این بود که شورشیان نیروهای امنیتی را، که در مرکز شهر تهران مستقر بودند و بهطور موقت عقب نشسته بودند تا بار دیگر حلقهٔ محاصره را تنگ کنند، غافلگیر کرده و بر آنها تفوق یافته بودند.
هر چه بود، شاه شدت عمل به خرج داد: نخست وزیر غیرنظامی را برکنار و یک نظامی را مأمور تشکیل کابینه کرد. نظامیان با خودروهای زرهی به خیابانهای تهران ریختند و تظاهرات را در سراسر کشور ممنوع کردند. دو هفته بعد دیپلماتهای آمریکایی نوشتند: «نباید از یاد برد که درست یک روز قبل از ۱۴ آبان دامنهٔ خشونتها در استانهای دیگر به ۴۲ شهر یا بیشتر کشیده شده بود و حالا بههرحال به چند شهرستان محدود شده است.» نظامیان همچنین عرصه را بر مطبوعات تنگ کردند که از شهریور با لحنی همدلانه گزارش اعتراضات را منتشر میکردند. طبق گزارش سفارت آمریکا در تهران: «شب گذشته ارتش نیروهای محافظ را در اطراف ساختمانهای رادیو و تلهویزیون ملی ایران مستقر ساخت و محتوای برنامههای امروز با آنچه معمولاً پخش میشد تفاوت داشت. مدیر سازمان رادیو و تلهویزیون ملی ایران استعفا کرد و از مطبوعات فقط روزنامهٔ رستاخیز [ارگان حزب حاکم] روی دکههای مطبوعات دیده میشد.» چند تن از سران مخالفان دستگیر شدند، از جمله دو تن که دقایقی پیش از شرکت در یک نشست مطبوعاتی به دست شخص فرماندار نظامی بازداشت شدند. از همه مهمتر برای حکومت آنکه نیروهای نظامی اعتصابکنندگان بخش نفت را بهزور به سرِ کار بازگرداندند که تولید نفت به سطح معمول بازگردد. نمایندگان اعتصابیون فراخوانده شدند و به آنها گفته شد «اگر به سر کارهایتان برنگردید، کشته میشوید.»»
حجم
۳۱۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۰ صفحه
حجم
۳۱۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۰ صفحه