کتاب نظریه ادبی
معرفی کتاب نظریه ادبی
کتاب نظریه ادبی؛ معرفی بسیار مختصر نوشتهٔ جاناتان کالر و ترجمهٔ فرزانه طاهری است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نظریه ادبی
کتاب نظریه ادبی گزارشی روشن و تا حـد مقدور جامع از موضـوعها و عنوانهای مطرح در نظریهٔ ادبی امروز است. روی سخن با مخاطبانی است که نظریهٔ ادبی را به شکل تخصصی نخواندهاند اما کنجکاوند که دانش بیشتری دربارهٔ آن داشته باشند. نویسنده نظریه را به چند رویکرد یا مکتب رقیب تقسیم نمیکند بلکه مهمترین مقولههای مورد توجه را مطـرح و بـررسی کرده، دیدگاههای گونـاگون دربارهٔ هر یک را معرفی میکند. او از نقش نظریه در اندیشـه دربارهٔ ادبیـات، هویت انسـانی، و قدرت زبـان سخن میگوید و خواننده را به آسانی با اندیشههایی که مطالعـهٔ فرهنـگ و جامعـه را در دو دهـهٔ گذشته متحول کردهاند آشنا میسازد.
خواندن کتاب نظریه ادبی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دانشجویان و پژوهشگران نقد ادبی پیشنهاد میکنیم.
درباره جاناتان کالر
جاناتان کالر در سال ۱۹۴۴ به دنیا آمد، در سال ۱۹۶۶ از هاروارد لیسانس تاریخ و ادبیاتگرفت؛ برنده بورس شد و در آکسفورد فوقلیسانس ادبیات تطبیقی (۱۹۶۸) و دکتریزبانهای مدرن گرفت (۱۹۷۲). رساله دکتریاش درباره ساختارگرایی بود؛ در آنجا با استفاده از آرای لوی ـ استروس، رولان بارت و فردینان دو سوسور آرای موریس مرلوپونتی را بر رسیده بود.
در نخستین کتابش، فلوبر: کاربرد عدم قطعیت (۱۹۷۴) رهیافت فرمالیستی نقد نو را با استفاده از نشانهشناسی ساختارگرایانه به کار بسته است. او با استفاده از یکی از مفاهیم موردعلاقه فرمالیستها یعنی طنز، به قرائت نشانهشناختی آثار فلوبر پرداخته است.
کتاب دومش، بوطیقای ساختارگرا: ساختارگرایی، زبانشناسی، و بررسی ادبیات (۱۹۷۵) نسخه تجدیدنظر شده رساله دکتریاش بود. او در این کتاب بوطیقا و نظریه روایت را در ساختارگرایی به صورتی جامعتر عرضه داشته است. این کتاب برنده جایزه جیمز راسل لوولِ انجمن زبان مدرن شد.
در سال ۱۹۷۷ کرسی استادی زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه کرنل نصیبش شد. او ویراستار چندین نشریه تخصصی است و عضو انجمن زبان مدرن و انجمن نشانهشناسی امریکا.
دیگر آثار انفرادیاش عبارتاند از سوسور (۱۹۷۷) که به زبانهای مختلف و از جمله فارسی (به قلم کورش صفوی) ترجمه شده است. به جستجوی نشانهها: نشانهشناسی، ادبیات، ساختشکنی (۱۹۸۱)، درباره ساختشکنی: نظریه و نقد پس از ساختارگرایی (۱۹۸۲) که به چندین زبان ترجمه شده است. بارت (۱۹۸۳) و قاب کردن نشانه: نقد و نهادهای آن (۱۹۸۸) نیز به چندین زبان ترجمه شده است.
نظریه ادبی (۱۹۹۷) در مجموعهای به نام «معرفی بسیار مختصر» درآمده که دانشگاه آکسفورد منتشر میکند. انتخاب کالر برای نوشتن این معرفی ــ سوای جایگاهی که در عرصه نقد و نظر ادبی دارد ــ به دلیل دو کتاب مختصری بوده که درباره سوسور و بارت برای مجموعه استادان مدرن انتشارات فونتانا نوشته است. مخاطبان مجموعه «معرفی بسیار مختصر» دانشجویان لیسانس و خوانندگان غیرمتخصصاند و مباحث مختلفی در آن معرفی میشوند.
بسیارند خوانندگان هوشمندی که نظریه ادبی را چون بلعیدن ماسه یا دستکم نوشیدن روغن موتور میدانند و جاناتان کالر هم در این کتاب اذعان کرده که نظریه ادبی رعبآور است و آدمها را میرَمانَد. برای همین تلاش کرده تا در عین ایجاز، روشن و آسانیاب بنویسد. او دشواری خوانندگان را در دنبال کردن مباحث نظریه ادبی و به روز ماندن کاملا میشناسد و میکوشد شمهای از لذتهای این کار شاق و گاه نومیدکننده را به خوانندگان بچشاند. برای همین در پایان شاید نگاهشان به ادبیات، تاریخ، فرهنگ، متن و حتی جهان به کلی متحول شود. کالر خواننده را دعوت میکند تا لذاتِ اندیشیدن را بچشد.
خود گفته است «امیدوارم مخاطبانی بیابم که به شکل تخصصی نظریه ادبی نخواندهاند، اما کنجکاوند که از آن سر درآورند. میخواستم از این فرصت استفاده کنم و بر اساس موضوعات و مباحث به نظریه نزدیک شوم و نه مکاتب که معمولا نظریه را به مشتی آموزه رقیب تقلیل میدهد.»
بخشی از کتاب نظریه ادبی
«این روزها در مطالعات ادبی و فرهنگی درباره نظریه بسیار میشنویم ــ توجه داشته باشید، مقصودم نظریه ادبیات نیست؛ «نظریهٔ خشک و خالی است. برای کسی که بیرون گود باشد، این کاربرد حتماً خیلی عجیب به نظر میرسد. دلتان میخواهد بپرسید: «نظریه چی؟» تعجبآور اینکه پاسخ دادن به این پرسش بسیار دشوار است. نه نظریه درباره چیز خاصی در کار است، نه نظریهای جامع درباره چیزهایی بهطور کلی. گاه به نظر میرسد که نظریه بیش از اینکه تبیینِ چیزی باشد، خودْ یک فعالیت است ــ کاری است که آدم میکند یا نمیکند. ممکن است آدم با نظریه سروکار داشته باشد؛ ممکن است نظریه را درس بدهد یا مطالعه کند؛ ممکن است از نظریه بدش بیاید یا بترسد. اما هیچکدام اینها چندان کمکی به درک چیستی نظریه نمیکند.
میگویند «نظریه» سرشت مطالعات ادبی را زیرورو کرده است، اما مقصودِ آنهایی که این حرف را میزنند، نظریه ادبی، یعنی تبیینِ نظاممندِ سرشت ادبیات و شیوههای تحلیل آن، نیست. وقتی آدمها گله میکنند که این روزها مطالعات ادبی انباشته از نظریه شدهاند، مقصودشان این نیست که زیاده از حد، برای مثال، در سرشت ادبیات تأمل میشود یا درباره کیفیات ممیزه زبان ادبی بحث میشود. اصلا و ابداً. مقصودشان چیز دیگری است.
مقصودِ آنها به احتمالْ دقیقاً این است که بیش از آنچه باید، درباره موضوعاتِ غیرادبی بحث میشود، درباره موضوعاتی کلی که ربطشان به ادبیات اصلا روشن نیست جدل میشود، متون دشوار روانکاوی، سیاسی و فلسفی خوانده میشود. نظریه شده است مشتی نام (اغلب هم خارجی)؛ مقصود، برای نمونه، ژاک دریداست، میشل فوکو، لوس ایریگاری، ژاک لاکان، جودیت باتلر، لویی آلتوسر، گایاتری اسپیواک.»
حجم
۹۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۹۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه