کتاب آموندسن
معرفی کتاب آموندسن
کتاب «آموندسن» نوشتۀ آلیس مونرو و ترجمۀ بهار اکبریان است و نشر افق آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آموندسن
آموندسن داستان دختر جوانی به نام ویویان هاید را روایت میکند که در یکهوای سرد از تورنتو به آموندسن میرود تا بهعنوان معلم مدرسهای که در دل جنگل قرار دارد مشغول به کار شود. مدرسهای در یک آسایشگاه برای بچههایی که مبتلا به سل هستند. او بهتنهایی با قطار به آنجا میرود و قرار است دکتر فاکس را ببیند. همان کسی که او را استخدام کرده و رئیس آسایشگاه است. اولین کسی که ویویان با او برخورد میکند مری است، یک دخترمدرسهای شاد و پرانرژی است که گفته مادرش آشپزخانه را اداره میکند. مری ویویان را نزد دکتر فاکس میبرد، مردی که اتفاقات زیادی را در زندگی معلم جوان رقم میزند.
داستان راوی اولشخص دارد و ویویان آن را روایت میکند. سفر او و شروع کارش زمانی است که حوادث جنگ جهانی دوم خبر اصلی آن روزهای رسانههاست. نویسنده از تکنیک foreshadowing یا پیشآگاهی در روایت استفاده میکند. این تکنیک برای نشاندادن یا اشاره به چیزی استفاده میشود که قرار است در آینده در داستان رقم بخورد و باعث میشود خواننده انتظاراتی مشخص از رفتار شخصیت یا روند داستان داشته باشد. یکی از مواردی که آلیس مونرو از این تکنیک بهره، اشارهاش به سفر کاراکترهای داستان است. در صحنۀ ابتدایی داستان ویویان هاید در قطاری است که دارد او را به آموندسن میبرد. داستان که پیش میرود سفر دیگری است که ویویان به همره دکتر فاکس میرود تا با او ازدواج کند و وقتی ازدواج آنها به هم میخورد خواننده ویویان را در راه برگشت به تورنتو میبیند. سفر تنهایی ابتدای داستان نشان از این دارد که او احتمالاً بهتنهایی بازخواهد گشت. سفر نمادین او در واقع هم سفری به درون خودش است و هم مواجۀ او با خطرهایی است که در کمینش خواهد بود. زبان ساده، روان و شفاف همیشگی مونرو این داستان را هم زیبا و خواندنی کرده است.
خواندن کتاب آموندسن را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم.
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی، رمان و طرفداران آلیس مونرو پیشنهاد میکنیم.
درباره آلیس مونرو
آلیس مونرو، نویسندۀ معاصر اهل کانادا و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۳، ۱۰ ژوئیهٔ ۱۹۳۱ متولد شد. مادرش معلم و پدرش کشاورز بود. او از نوجوانی نوشتن را آغاز کرد و اولین داستانش به نام «ابعاد یک سایه »در مان دانشجویی اش منتشر شد. به خاطر توانایی اش در نوشتن داستان کوتا، آکادمی سوئد لقب "استاد داستان کوتاه معاصر" را به او داده است و او را با چخوف معمولاْ مقایسه میکنند. اولین مجموعه داستانش با نام «رقص سایه های شاد» در۳۷ سالگی منتشر شد. مجموعه داستان «خیال میکنی کی هستی؟» در سال ۱۹۷۸ منتشر و برندۀ معتبرترین جایزهی ادبی کشورش شد و از آن به بعد بود که بیشتر داستانهایش در نشریه های معتبر مثل نیویورکر منتشر شدند. «خانههای درخشان»، «سرنوشت زنان و دختران»، «زندگی عزیز» و «عشق زن خوب» از برجسته ترینن آثار او به شمار میآیند.
بخشی از کتاب آموندسن
«بعد یکدفعه آن دور و بر ساکت شد. هوا سرد بود مثل یخ. بوتههای کاج هرسنشده و درختان راش نوکتیز با لکههای سیاه روی پوستهٔ سپیدشان، خود را مثل خرسهایی که در خواب زمستانیاند جمع کرده بودند. ضخامت یخ سطح دریاچه یکسان نبود، انباشتگی یخ در کنارهها بیشتر بود انگار امواج هنگام فرو ریختن، یخ زده بودند. در نمای خارجی ساختمان، بهعمد از پنجرههای زیادی استفاده شده بود و در هر طرف، یک ورودی سرپوشیدهٔ شیشهای وجود داشت. همه چیز عریان و خوابآلود بود و در زیر ابهتِ برافراشتهٔ گنبدِ ابرهای سیاه و سفید، نه صدایی داشت و نه جنبشی؛ جادوی طبیعت انسان را مسحور میکرد. از نزدیک که نگاه میکردی، پوستهٔ درختانِ راش سپیدِ یکدست نبودند. رنگی بود مثل خاکستری مایل به زرد یا آبی ـ خاکستری کبود.»
حجم
۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه