کتاب زمان لرزه
معرفی کتاب زمان لرزه
کتاب الکترونیکی «زمان لرزه» نوشتهٔ کورت ونهگات با ترجمهٔ معصومه فخار در انتشارات کتابستان معرفت چاپ شده است. زمانلرزه یکی از مهمترین آثار ادبی و از مهمترین رمانهای کورت ونهگات است، علت این امر پیادهسازیِ تمام بازیهای ادبیای است که ونه گات در رمانهای دیگرش امتحان کرده بود. داستان یا چند راوی دارد یا پر از داستانهای کوتاه است. ونهگات در رمان زمانلرزه، با بهرهگیری از شوخطبعیها و ظرافتهای کلامی منحصربهفرد و درخشان خود، به موضوعاتی چون خاطرات، خودکشی، رکود اقتصادی و لذت در آستانهٔ فراموشی کتاب خواندن میپردازد. این داستان دربارهٔ مردم سرزمینی است که در طی یک اتفاق، مجبور شدند تا ده سال از گذشتهٔ خود را دوباره زندگی کنند.
درباره کتاب زمان لرزه
زمانلرزه نخستین بار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. طبق گفتههای نویسندهٔ داستانهای علمیتخیلی، کیلگور تراوت، زمانلرزهای در روز سیزدهم فوریهٔ سال ۲۰۰۱ در شهر نیویورک بهوقوع خواهد پیوست و جهان را با بحرانی از هویت و آگاهی روبهرو خواهد کرد. آیا این زمان لرزه گسترش خواهد یافت و یا باعث به وجود آمدن یک بیگبنگ دیگر خواهد شد؟ رویداد گفته شده اتفاق میافتد و زمان را یک دهه به عقب یعنی به سال ۱۹۹۱ بازمیگرداند. اکنون همهٔ مردم جهان مجبورند ده سال گذشته را دوباره تجربه کنند و محصور در دژاوویی کابوسوار، احساس داشتن ارادهٔ آزاد را به فراموشی بسپرند.
کیلگور تروت از شخصیتهای اصلیِ چند کتابِ کورت ونهگات است: داستان کوتاه مینویسد، ادبیاتِ جریانِ اصلی و خیلی از نویسندهها را تمسخر میکند، پسرش را در جوانی از دست داده، خودش در جنگ جهانی دوم شرکت کرده و مخالفِ جنگ است، خانهبهدوش هم هست. بیشترِ داستانهایی که کیلگور تروت مینویسد داستان علمیتخیلی است، اما به محضِ اینکه مینویسدشان بلافاصله آنها را دور میاندازد. چون به نظرِ او داستان مالِ خودِ نویسنده است و لازم نیست فرد دیگری آنها را بخواند.
خود کورت ونهگات هم از شخصیتهای اصلیِ کتاب است و داستان زندگیاش را به زیباترین و طنازانهترین شکلِ ممکن با رمانِ زمانلرزه و داستانهای کوتاهی که کیلگور تروت نوشته میآمیزد. خواننده با خواندنِ این داستانهای درهمتنیده پیش میرود و با مسائلی مثل عدالت و جبر و اختیار و انساندوستی و مفهومِ حیات سر و کله میزند. جاهایی از رمان خواننده را به قهقهه میاندازد و جاهایی دیگر اشک به چشم میآورد و گاهی هم خواننده دچار خشم میشود.
درباره کورت ونهگات
کورت ونهگات ۱۱ نوامبر ۱۹۲۲ در اینیدیانا پولیس ایندیا متولد شد و در ۱۱ آوریل ۲۰۰۷ در هشتادوچهارسالگی چشم از دنیا فروبست. او مقالهنویس و نویسندهٔ رمانهای تخیلی و فانتزی همراه با کمدی و طنز تلخ و سیاه است. کورت ونهگات در زمان جنگ جهانی دوم به اروپا اعزام شد. او خیلی زود به دست نیروهای آلمانی اسیر و در درسدن زندانی شد. بعد از پایان جنگ به آمریکا بازگشت و در رشتهٔ مردمشناسی تحصیل کرد. بعد از منتشرشدن اولین کتابش، پیانوی خودنواز، به نویسندگی تماموقت روی آورد و آثاری بینظیر مانند گهوارهٔ گریه، خدا شما را حفظ کند آقای رزواتر، سلاخخانهٔ شمارهٔ پنج، زمان لرزه و مجمعالجزایر گالاپاگوس خلق کرد.
کتاب زمان لرزه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به رمانهای علمی-تخیلی از مطالعهٔ این اثر لذت خواهند برد.
بخشی از کتاب زمان لرزه
تصور کنید که یکی از بزرگترین دانشگاههای آمریکا برای حفظ سلامت روانی دانشجوهایش مسابقات فوتبال را کنسل و دوباره برای حفظ سلامت روانی آنها، استادیوم خالی فوتبال را به کارخانهٔ ساخت بمب تبدیل کند! یاد کیلگور تراوت افتادم.
منظور من از این دانشگاه بزرگ، دانشگاه شیکاگو است که آنجا درس خواندم. در دسامبر ۱۹۴۲ مدتها قبل از رفتنم به آن دانشگاه، دانشمندان اولین واکنش زنجیرهای اورانیومِ کرهٔ زمین را زیر پایههای «استگ فیلد»۱۹ بنا کردند. آنها با این کار نشان دادند که ساخت بمب اتم، امکانپذیر است. ما در آن سالها با کشورهایی مثل آلمان و ژاپن در جنگ بودیم.
۵۳ سال بعد در ششمین روز اگوست ۱۹۹۵، به یاد پنجاهمین سالگرد انفجار اولین بمب اتم در هیروشیمای ژاپن، مراسمی در کلیسای کوچک دانشگاه برگزار شد که من هم در آن مراسم حضور داشتم.
یکی از سخنرانان مراسم، فیزیکدانی به نام «لئو سرن»۲۰ بود. او مدتها پیش تجربهٔ موفقی از حضور در زیرزمین بدون استفادهٔ دانشگاه داشت. زیرزمینی پر از امکانات ورزشی که در آن بمب اتم ساخته میشد.جالب است بدانید که او از این کارش عذرخواهی هم کرد؛ البته کسی باید به او تذکر میداد فیزیکدانشدن بر روی چنین سیارهای که باهوشترین موجوداتش تا این حد از زندگی بیزارند؛ یعنی اینکه هیچوقت نباید عذرخواهی کنی.
حالا تصور کنید: کسی برای اتحاد جماهیر شوروی، که همه را دشمن خود میدانست، بمب هیدروژنی میسازد و بعد از اطمینان از انفجار بمبش، برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل میشود! این شخصیت واقعی که شایسته بود تا کیلگور تراوت، در موردش داستانی بنویسد، فیزیکدان مرحوم، «آندری ساخاروف»۲۱ نام داشت.
آندری ساخاروف در سال ۱۹۷۵، به دلیل اینکه خواستار توقیف آزمایش سلاحهای هستهای شده بود، برندهٔ جایزهٔ نوبل شد، اما او پیش از این بمب هستهای، خودش را تست کرده بود. همسرش پزشک متخصص اطفال بود. چطور آدمی که با پزشک اطفال ازدواج کرده، میتواند بمب هیدروژنی بسازد؟! کدام پزشکی میتواند با چنین همسر دیوانهای زندگی کند؟
«عزیزم چه خبر؟ امروز اتفاق خاصی نیفتاد؟»
«چرا بمبی که ساخته بودم خیلی عالی بود! حالا تو بگو اون بچهای که آبلهمرغان داشت، حالش چطوره؟»
آندری ساخارف در سال ۱۹۷۵به یک قدیس تبدیل شده بود، از آن قدیسهایی که تنها برای زمان کمی شهرت دارند؛ چرا که جنگ سرد به پایان رسیده بود. او بهعنوان فردی معترض در اتحاد جماهیر شوروی شناخته شده بود. ساخاروف، خواستار پایان دادن به توسعه و آزمایش سلاح اتمی و آزادی بیشتر مردم کشورش بود. در نتیجه او را از آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی اخراج، و از مسکو به مناطق سردسیر مختلفی تبعید کردند.
حجم
۲۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۲۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خیلی عالی هستش برای کتابخوان های حرفه ای، لطفا کتاب ریش آبی و محبوس از این نویسنده رو هم قرار بدهید
کلن ونه گات از اون دست نویسنده هاست که همه ما نیاز داریم بخونیمش و باید همه ی آثارش رو خوند چون بنظرم آثارش همدیگرو کامل میکنن یا حداقل بهم ربط دارن. یه طنز و کمدی سیاهی داره که من