کتاب صوتی زوربای یونانی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب صوتی زوربای یونانی

دانلود و خرید کتاب صوتی زوربای یونانی

معرفی کتاب صوتی زوربای یونانی

کتاب صوتی «زوربای یونانی» نوشتهٔ نیکوس کازانتزاکیس و با ترجمهٔ محمد قاضی، توسط نشر ماه آوا منتشر شده است. این اثر با صدای مهدی پاکدل، رضا عمرانی و جمعی از گویندگان روایت می‌شود و داستانی از مواجههٔ دو جهان‌بینی متفاوت را در قالب رمانی کلاسیک به تصویر می‌کشد. «زوربای یونانی» اثری درخشان در ادبیات جهان است که به بررسی معنای زندگی، آزادی و لذت زیستن می‌پردازد. نسخه‌ی صوتی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب زوربای یونانی

«زوربای یونانی» از آثار برجستهٔ نیکوس کازانتزاکیس است که در قالب رمان و با روایتی داستانی، به زندگی و فلسفهٔ زیستن می‌پردازد. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده که دغدغه‌های فلسفی و معنوی نویسنده به اوج خود رسیده بود و بازتابی از جست‌وجوی معنای زندگی در دنیای مدرن است. روایت داستان حول محور دو شخصیت اصلی شکل می‌گیرد: راوی که مردی اهل مطالعه و اندیشه است و «زوربا» که نماد سرزندگی، تجربه‌گرایی و شور زندگی به‌شمار می‌رود. ساختار کتاب مبتنی بر گفت‌وگوها و تعاملات این دو شخصیت است که هر یک نمایندهٔ نوعی نگرش به جهان هستند. این رمان با نثری توصیفی و جزئی‌نگر، فضای یونان و جزیرهٔ کرت را به‌خوبی ترسیم می‌کند و در عین حال، به مسائل عمیق انسانی مانند آزادی، عشق، مرگ و معنای وجود می‌پردازد. نسخهٔ صوتی این کتاب با اجرای چندین گوینده، تجربه‌ای متفاوت از شنیدن یک اثر کلاسیک را فراهم می‌کند.

خلاصه کتاب زوربای یونانی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «زوربای یونانی» با سفر راوی به جزیرهٔ کرت آغاز می‌شود؛ جایی که تصمیم دارد یک معدن زغال سنگ را راه‌اندازی کند و از زندگی کتابی و ذهنی خود فاصله بگیرد. در همین آغاز، با مردی به نام «الکسیس زوربا» آشنا می‌شود؛ مردی پرشور، بی‌پروا و سرشار از انرژی که نگاهش به زندگی کاملاً متفاوت از راوی است. زوربا با گذشته‌ای پرماجرا، تجربه‌های گوناگون و روحیه‌ای آزاد، به‌عنوان سرکارگر به راوی می‌پیوندد و رابطه‌ای عمیق میان این دو شکل می‌گیرد. در طول اقامت در کرت، راوی و زوربا با مردم محلی، کارگران معدن و شخصیت‌هایی مانند بانو هورتانس روبه‌رو می‌شوند. زوربا با رفتارهای غیرمنتظره و نگاه بی‌واسطه‌اش به زندگی، راوی را به چالش می‌کشد و او را به تجربه‌کردن، رقصیدن و لذت‌بردن از لحظه‌ها دعوت می‌کند. در مقابل، راوی که همواره درگیر اندیشه‌ها و دغدغه‌های فلسفی است، به‌تدریج تحت‌تأثیر شور زندگی زوربا قرار می‌گیرد و میان عقل و احساس، تردید و رهایی، دست‌وپنجه نرم می‌کند. ماجراهای معدن، روابط انسانی، عشق، مرگ و شادی، همگی در بستر طبیعت وحشی و فرهنگ سنتی یونان روایت می‌شوند. داستان با فرازونشیب‌های عاطفی و فلسفی پیش می‌رود و در نهایت، دو جهان‌بینی متفاوت را در برابر هم قرار می‌دهد؛ یکی جست‌وجوی معنا در اندیشه و دیگری یافتن معنا در زیستن و تجربه‌کردن.

چرا باید کتاب زوربای یونانی را بشنویم؟

این کتاب با شخصیت‌پردازی منحصربه‌فرد و روایت پرکشش، به بررسی تضاد میان عقل و احساس، اندیشه و عمل می‌پردازد. شنیدن «زوربای یونانی» فرصتی است برای مواجهه با پرسش‌های بنیادین دربارهٔ زندگی، آزادی و شادی. روایت چندصدایی و فضاسازی دقیق، شنونده را به دل فرهنگ و طبیعت یونان می‌برد و تجربه‌ای عمیق از مواجهه با فلسفهٔ زیستن ارائه می‌دهد. این اثر نه‌تنها داستانی جذاب، بلکه سفری درونی به سوی شناخت خود و جهان است.

شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های فلسفی، دوستداران ادبیات کلاسیک و کسانی که دغدغهٔ معنای زندگی، آزادی و تجربهٔ زیستن دارند، مناسب است. همچنین برای افرادی که به دنبال مواجهه با شخصیت‌هایی الهام‌بخش و روایت‌هایی عمیق هستند، شنیدن این اثر پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب زوربای یونانی

«من برای اینکه سر به‌سرش بگذارم گفتم: _ ولی این تقصیر خودت است، زوربا! یعنی تو این قدرت را نداری که افکارت را متمرکز کنی. _ نمی‌دانم، ارباب. شاید حق با تو باشد. البته مواردی هست که حتی سلیمان حکیم نیز . . . ببین ارباب، یک روز من داشتم از کنار دهکده‌ای می‌گذشتم. بابای پیر نودساله‌ای را دیدم که داشت یک نهال بادام می‌کاشت. به‌او گفتم: «هی، پدر! درخت بادام می‌کاری؟» و او با آن پشت خمیده‌اش رو به‌من برگشت و گفت: «آره، فرزند، من طوری رفتار می‌کنم که انگار هیچ وقت نخواهم‌مرد.» من در جواب گفتم: «ولی پدر، من طوری رفتار می‌کنم که انگار هر آن ممکن است بمیرم.» حالا ارباب، حق با کدام یک از ما دو نفر بود؟ نگاهی پیروزمندانه به‌من کرد و باز گفت: _ اینجاست که گیرت انداختم! من ساکت بودم. دو راه سربالا و سخت‌گذر هر دو ممکن است به‌قله برسند. رفتارکردن با این تصور که هرگز مرگی در کار نخواهدبود و رفتارکردن با این خیال که هر لحظه ممکن است مرگ سربرسد شاید هر دو یکی باشد؛ لیکن در آن لحظه که زوربا این سؤال را از من کرد، نمی‌دانستم. زوربا به‌لحنی تمسخرآمیز باز گفت: _ ها، چه شد؟ بی‌خود خونت را کثیف نکن، ارباب. این بحث به‌جایی نمی‌رسد. از موضوع دیگری صحبت کنیم. من در این لحظه به‌فکر ناهار هستم و مرغ‌پلو دارچین‌زده، و الان از کله‌ام مثل همان پلو بخار بلند است. اول برویم و غذامان را بخوریم، بعد خواهیم‌دید. هر چیزی به‌وقت خودش. حالا در برابر ما دیس پلو است، بنا بر این باید به‌فکر پلو باشیم؛ فردا زغال لینییت در برابر ما خواهدبود، و لذا فکر ما هم»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۱۵ ساعت و ۴۰ دقیقه

حجم

۹۱۵٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۵ ساعت و ۴۰ دقیقه

حجم

۹۱۵٫۹ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۳۵۰,۰۰۰
۱۷۵,۰۰۰
۵۰%
تومان