دانلود و خرید کتاب موضوع مرگ و زندگی اروین د. یالوم ترجمه سپیده حبیب
تصویر جلد کتاب موضوع مرگ و زندگی

کتاب موضوع مرگ و زندگی

معرفی کتاب موضوع مرگ و زندگی

کتاب موضوع مرگ و زندگی نوشتهٔ اروین د. یالوم و مریلین یالوم و ترجمهٔ سپیده حبیب است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. این خاطراتِ زیبا، تکان‌دهنده و شوق‌انگیزْ داستان یک عشق است، قصهٔ دو زندگی که تقریباً باهم زیسته شده و به‌طرز شگفت‌آوری مکمل یکدیگر بوده‌اند و مجموع این دو بسیار بیش از هر یک از اجزایش از کار درآمده است. داستانی الهام‌بخش که شاید وادارتان کند جور دیگری به زندگی‌تان بنگرید. 

درباره کتاب موضوع مرگ و زندگی

نیم قرن است که اروین یالوم، روان‌پزشک پرآوازه، با داستان‌هایی آمیخته با خرد، بصیرت و طنز دربارهٔ روان آدمی دنیا را مبهوت کرده است. و اکنون با شجاعت و خلوصی حیرت‌آور، دشوارترین تجربهٔ زندگی‌اش را با ما شریک می‌شود: ازدست‌دادن همسر و همراهی که از نوجوانی در کنارش بوده است. جفتی که تا پایان، ازجمله در نگارش این کتاب، همراه هم بوده‌اند و تصویری محوناشدنی از سوگ ـ وحشت، درد، انکار و پذیرشی توأم با بیزاری را با ما تقسیم کرده‌اند. ولی آنچه درنهایت برای ما باقی می‌گذارند چیزی بسیار بیشتر از داستان یک فقدان پایدار است، قصه‌ای فراموش‌نشدنی دربارهٔ عشقی دیرپا با زیبایی حسرت‌برانگیز. 

موضوع مرگ و زندگی هم یک خاطره‌گویی شیرین است و هم مسیری برای اکتشاف. دو استاد دانشگاه و نویسندهٔ مشهور و دو شریک زندگی دیرین با سالخوردگی، آسیب‌پذیری و مرگ گلاویز می‌شوند. آن دو در فرآیند برخوردی راستین با ناپایداری زندگی، به قدردانی ژرف‌تری از گران‌قدری آن می‌رسند.

موضوع مرگ و زندگی چیزی بیش از یک کتاب است، قصهٔ یک عشق خستگی‌ناپذیر است. نوشته‌ای است که گذشته و اکنون را درمی‌نوردد. لطیف، بی‌پرده و بی‌دفاع است؛ زیرا آنجا که به درد توجیه‌ناپذیر جدایی و حسرت کاستی‌ناپذیر فقدان می‌رسد، دو دفاع بسیار رایج تردستی و خودنمایی در آن غایب است. هرکسی از چندین بار خواندن روایت هوشمندانهٔ این کتاب بهره‌مند خواهد شد، هم با مرگ رویاروی می‌شود که همگی نرم‌نرم به‌سوی میرایی‌مان پیش می‌رویم، و هم شاید مهم‌تر از آن، با سوگی که وقتی عزیزی در مرگ از ما پیشی می‌جوید با آن روبه‌روییم. 

این کتابی استثنایی است، به همان اندازه که نویسندگانش استثنایی هستند: ارو یالوم، درمانگر ماهر اگزیستانسیال و نویسنده‌ای که در سراسر دنیا خواننده دارد، و مریلین یالوم، یک نویسنده و محقق چیره‌دست. یالوم‌ها با شجاعتی بی‌حدوحصر، داستان مراقبت عاطفی و اخلاقی از یکدیگر را باهم به رشتهٔ تحریر درمی‌آورند. موضوع مرگ و زندگی اوج جست‌وجوهای حرفه‌ای یالوم در پی حکمت هنرمندانه زیستن و مردن است. کتابی است که خواننده را دگرگون می‌کند. 

خواندن کتاب موضوع مرگ و زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کسانی که سوگوار عزیزی هستند یا یکی از اعضای خانواده‌شان درگیری بیماری است پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اروین یالوم

اروین یالوم در نیویورک به دنیا آمده است. او در سال ۱۹۵۶در دانشگاه بوستون در رشته‌ٔ پزشکی و در سال ۱۹۶۰ در رشته‌ٔ روان‌شناسی فارغ‌التحصیل شد و او در سال ۱۹۶۳ مشغول به تدریس در دانشگاه استنفورد شد. او در همین دانشگاه توانست روان‌شناسی هستی‌گرا یا اگزیستانسیال را ابداع کند. اروین یالوم با نبوغی که در روان‌شناسی دارد از بقیه روان‌شناسان جلوتر است، او تابه‌‌حال چندین کتاب نوشته و با داستان‌هایی ساده از تجربیات زندگی خودش صحبت کرده است. او اولین روان‌شناسی است که توانسته با دانش زیاد و مطالعه فلسفه‌ٔ فیلسوفانی مانند ارسطو و سقراط به نحوه‌ٔ متفاوت و جدید به روان‌شناسی نگاه کند و موفق شود در سال ۲۰۰۲ برنده‌ٔ جایزه‌ٔ انجمن روان‌شناسی آمریکا شود.

اروین یالوم با سبک منحصربه‌فرد خود توانسته مردم عادی را با خود همراه کند و هم‌چنین از بین دیگر روان‌شناسان نیز طرفداران زیادی دارد. او عقیده دارد در دنیای فعلی با این همه امکانات اکتفا کردن به آموزه‌های فقط شخص به‌خصوصی اشتباه است و باور دارد روح و روان آدمی آنقدر پیچیده شده است که باید به ‌دنبال راه جدیدی برای حل و روبه‌رو شدن با مسائل خود پیدا کند. مخاطبان اصلی این نویسنده‌ٔ بزرگ معمولا روان‌کاوان، روان‌شناسان حوزه‌‌ٔ نوجوانان و نوپایان در سراسر دنیا هستند.

از رمان های روان‌شناسانه‌ٔ او می‌توان به «مامان و معنی زندگی»، «دروغ‌گویی روی مبل»، «وقتی نیچه گریست»، «هر روز نزدیک‌تر از پیش»، «جلاد عشق و دیگر داستان‌های روان‌شناسی»، «درمان شوپنهاور»، «پلیس را خبر می‌کنم»، «مسئله اسپینوزا» و «خلق‌ شدگان در یک روز و داستان‌های روان‌ درمانی دیگر» اشاره کرد. از آثار روان‌شناسانه غیر‌ داستانی او نیز می‌توان «موهبت درمان»، «تئوری و عمل در روان‌ درمانی گروهی» و «روان درمانی اگزیستانسیال» را نام برد.

بخشی از کتاب موضوع مرگ و زندگی

«مریلین و من ملاقات مهمی با دکتر م. ـ متخصص تومورشناسی که مسئول درمان مریلین است ـ داریم. دکتر م. با این مطلب آغاز می‌کند که قبول دارد عوارض شیمی‌درمانی بر روی مریلین بیش از آن شدید است که بتواند تحمل کند و نتیجهٔ آزمایش نشان داده شیمی‌درمانی با مقدار کمتر دارو مؤثر نبوده است. بااین‌حال، راه دیگری را پیشنهاد می‌کند: رویکرد درمان با ایمونوگلوبولین که شامل یک تزریق هفتگی است که به‌طور مستقیم به سلول‌های سرطانی حمله می‌کند. اطلاعات مهمی را ارائه می‌دهد: ۴۰ درصد بیماران از این تزریق دچار عوارض جدی ـ تنگی نفس و بثورات پوستی ـ می‌شوند که با داروهای آنتی‌هیستامینی قوی می‌شود به مقابله با آن‌ها رفت. دوسوم بیمارانی که می‌توانند عوارض را تحمل کنند، بهبودی فوق‌العاده‌ای را تجربه می‌کنند. و این خبر که اگر مریلین در دستهٔ آن یک‌سومی قرار بگیرد که این رویکرد بر آن‌ها کارساز نیست، دیگر امیدی برای درمان باقی نمی‌ماند.

مریلین با رویکرد ایمونوگلوبولین موافق است ولی از آنجا که هرگز در صحبت تعارف ندارد، پرسشی جسورانه مطرح می‌کند: «ولی اگر معلوم شد این رویکرد غیر قابل تحمل یا غیرمؤثره، شما می‌پذیرید من به بخش طب تسکینی مراجعه کنم و دربارهٔ مرگ با یاری با اونا صحبت کنم؟»

دکتر م. جا خورد و چند ثانیه‌ای مردد ماند، ولی بعد با درخواست مریلین موافقت کرد و ما را به دکتر س. ـ رئیس بخش طب تسکینی ـ ارجاع داد. چند روز بعد، به دیدار دکتر س. می‌رویم که خانمی بسیار دلگرم‌کننده، تیزبین و فهمیده است و راه‌های گوناگونی را که بخش او می‌تواند در تسکین عوارض جانبی داروی مریلین مؤثر باشد، برایمان توصیف می‌کند. مریلین با شکیبایی گوش می‌دهد ولی درنهایت می‌پرسد: «اگر چنان در رنج باشم که آرزو کنم به زندگیم پایان بدم، طب تسکینی چه نقشی می‌تونه برام داشته باشه؟»

دکتر س. لحظه‌ای درنگ می‌کند و سپس پاسخ می‌دهد اگر دو پزشک به صورت کتبی تأیید کنند، آن‌ها در پایان دادن به زندگی به او کمک خواهند کرد. مریلین با کسب این اطلاعات آرام‌تر به نظر می‌رسد و می‌پذیرد درمان جدید با ایمونوگلوبولین را به مدت یک ماه آغاز کند.

من مبهوت و آشفته آنجا نشسته‌ام ولی همزمان صراحت و بی‌باکی مریلین را تحسین می‌کنم. گزینه‌ها کم و کمتر می‌شوند و ما دیگر به‌روشنی و تقریباً بی‌رودربایستی داریم دربارهٔ پایان دادن به زندگی مریلین بحث می‌کنیم. بهت‌زده و گیج از آن جلسه بیرون می‌آیم.

من و مریلین باقی روز را در کنار هم سپری می‌کنیم: نخستین واکنش من این است که از جلو چشمم دورش نمی‌کنم، نزدیکش می‌مانم، دستش را می‌گیرم و نمی‌گذارم برود. هفتاد و سه سال پیش عاشقش شدم و تازه شصت‌وپنجمین سالگرد ازدواجمان را جشن گرفتیم. می‌دانم دوست داشتن کسی تا این اندازه و این‌قدر طولانی غیرمعمول است؛ ولی حتی حالا، هر بار که وارد اتاق می‌شود، من سر شوق می‌آیم. من هرآنچه را به او مربوط است تحسین می‌کنم: وقارش، زیبایی‌اش، مهربانی‌اش و درایتش را. با اینکه زمینهٔ فکری و حرفه‌ای ما متفاوت است، در عشق به ادبیات و نمایشنامه باهم اشتراک داریم. جز در حیطهٔ علم، در سایر موارد فرد بسیار مطلعی است. هروقت پرسشی در زمینهٔ علوم انسانی دارم، چیزی برای یاد دادن به من دارد. رابطهٔ ما همیشه هم آرام نبوده است: ما هم تفاوت‌ها، جروبحث‌ها و بی‌ملاحظگی‌های خود را داشته‌ایم ولی همیشه باهم صادق و صریح بوده‌ایم و همیشه و همیشه رابطه‌مان برایمان در اولویت بوده است.»

mahfam
۱۴۰۲/۰۹/۲۴

از جمله کتاب های ماندگار که در زمان مرگ عزیزانتان و کسانی که دوستش دارید و هنگامی که فرسوده و نا امید هستید به کمکتان می آید ... حین خواندن خودمو جای آقای یالوم تصور می‌کردم و مدام تلاش میکردم حس

- بیشتر
🌸Fateme🌸
۱۴۰۳/۰۲/۳۱

اوصیکم به خوندن این کتاب دوستان:)))

کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۳/۰۵/۲۷

کتابی است در مورد مرگ و زندگی و پذیرفتن مرگ و سوگواری. قسمت سوگواری برام قابل قبول بود ولی قسمت نحوه پذیرش مرگ نه. رفاه و موقعیت اجتماعی و سن دکتر یالوم مسلما مواجهه با مرگ رامتفاوت از یک کارگر

- بیشتر
nickahang
۱۴۰۳/۰۳/۱۰

کوتاه...

fatemehyp
۱۴۰۳/۰۱/۱۰

خیلی نیروی زیادی میخواد خوندن این کتاب چون این نویسنده یه طوری کتاب رو نوشته که قلب منم به درد میاد

کاربر 4347819
۱۴۰۲/۰۷/۲۰

محشر

دنیا
۱۴۰۲/۱۰/۱۵

خوب بود.

سوگ بهایی است که برای شجاعت عشق ورزیدن به یکدیگر می‌پردازیم.
sara youssefi
«باید امید به داشتن گذشته‌ای بهتر را کنار بگذاری.»
مهریار
کار من این است که تا لحظهٔ مرگ زندگی کنم
ز. آروشا دهقان
«جایی که مرگ هست، من نیستم. چرا باید از چیزی که هرگز حس نخواهم کرد بترسم؟»
ز. آروشا دهقان
اگر بتوانم از خوشی‌های ساده و روزمرهٔ زندگی لذت ببرم، اگر بتوانم با عزیزترین دوستانم ـ چه حضوری و چه با نوشتن برایشان ـ وداع کنم، اگر بتوانم به بهترین خودم برسم و عشقم به آنان را ابراز کنم و سرنوشتم را باوقار بپذیرم، در آن صورت، شاید لحظهٔ مرگْ خود شکلی از اوج باشد.
ز. آروشا دهقان
هر پنج رفیقم مرده‌اند!
ز. آروشا دهقان
«زیستن در قلب کسانی که پس پشت می‌گذاریم، مردن نیست.»
کاربر ۷۰۱۲۳۹۶
میلان کوندرا: «آنچه در مرگ بیش از هرچیز رعب‌آور است فقدان آینده نیست، بلکه از دست دادن گذشته است. در واقع، عمل فراموشی خود گونه‌ای مرگ است که همواره در زندگی حضور دارد.»
کاربر ۸۹۰۳۹۸۶

حجم

۳۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۳۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۰۰
۱۹,۲۰۰
۷۰%
تومان