کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان
معرفی کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان
کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان سرودهٔ گروس عبدالملکیان است. نشر چشمه این مجموعه شعر معاصر را که در مجموعهٔ «جهان تازهٔ شعر» قرار گرفته، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان
کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان دو دفتر شعر از شاعر معاصر ایرانی، گروس عبدالملکیان را در بر گرفته است. دفتر نخست «رنگهای رفتهٔ دنیا/ شعرهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴» و دفتر دوم «گزیدهای از پرندهٔ پنهان/ شعرهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰» نام دارد. عنوان برخی از شعرهای حاضر در این دو مجموعه عبارت است از «تردیدها و درنگ»، «یک ترجمه از خودم»، «جهنم و جیبهای پاره»، «ماندهام چه کنم؟»، «بر صندلی راحتی»، «دریچهٔ روشن» و «نُت گمشده».
میدانیم که شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
شعر نو فارسی با وانهادن قالبهای شعر کلاسیک در قرن ۱۴ هجری بهوجود آمده است. این گونه از شعر فارسی آزادی بسیاری را در فرم و محتوا به شاعر میدهد. شعر نو به لحاظ محتوا و جریانهای اصلی ادبی حاکم بر آن کاملاً با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و بهلحاظ فرم و تکنیک ممکن است همانند شعر کلاسیک موزون باشد یا نباشد یا وزن آن عروضی کامل باشد یا ناقص. استفاده از قافیه نیز در شعر نو آزاد است. معمولاً شعر نو فارسی را به ۳ دستهٔ اصلی شعر نیمایی، شعر سپید و موج نو تقسیم میکنند و پدر شعر نوی ایران را نیما یوشیج (علی اسفندیاری) میدانند. احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج (سایه)، نادر نادرپور، فریدون مشیری و محمدرضا شفیعی کدکنی بعضی از شاعران مشهور ایرانی هستند که در قالب شعر نو میسرودهاند.
خواندن کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران و قالب شعر نو پیشنهاد میکنیم.
درباره گروس عبدالملکیان
گروس عبدالملکیان در سال ۱۳۵۹ در تهران و در خانوادهای اهل شعر به دنیا آمد. پدرش «محمدرضا عبدالملکیان» نیز شاعر است و اشعاری نیمایی و سپید سروده و چندین دفتر شعر نیز از او منتشر شده است. گروس از نوجوانی به خواندن و نوشتن روی آورد. نخستین اشعار او در کیهانبچهها و سروش نوجوان منتشر شد. از اواخر دههٔ ۱۳۷۰ بود که کار او شکلی جدیتر گرفت و در این ایام شعرهای خود را در نشریات مطرح ادبی آن روزها از جمله کارنامه و عصر پنجشنبه منتشر کرد؛ تا اینکه نخستین دفتر شعرش را با نام «پرندهٔ پنهان» در سال ۱۳۸۱ منتشر کرد. جوایزی که نصیب این کتاب و اشعار عبدالملکیان شد، او را مصممتر و شعرش را با اعتبارتر ساخت. وقتی کتاب دوم او «رنگهای رفتهٔ دنیا» در سال ۱۳۸۴ (نشر آهنگ دیگر) منتشر شد، دیگر به نامی کموبیش آشنا بدل شد. این کتاب و اثر بعدی او «سطرها در تاریکی جا عوض میکنند»، در سال ۱۳۸۷ (نشر مروارید) چندین نوبت تجدید چاپ شدند. در سال ۱۳۸۹ فعالیت خود را بهعنوان دبیر بخش شعر نشر چشمه آغاز کرد و مجموعه شعر «حفرهها» را توسط این ناشر در سال ۱۳۹۰ به بازار فرستاد که با استقبال چشمگیری روبهرو شد. گروس عبدالملکیان در سال ۱۳۹۲ گزیدهای از شعرهایش را همراه با عکسهایی از عکاسان معتبر در کتابی با عنوان «هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست» به چاپ رساند. اشعار این شاعر معاصر ایرانی به دیگر زبانها از جمله عربی، انگلیسی و فرانسه نیز ترجمه شده است. «پذیرفتن» و «رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان» آثار دیگری از او هستند که توسط نشر چشمه به بازار آمده است.
بخشی از کتاب رنگ های رفته دنیا و گزیده ای از پرونده پنهان
«"مورچه"
من مُردهام
و این را فقط
من میدانم وُ تو
که چای را تنها در استکان خودت میریزی
خستهتر از آنم که بنشینم
به خیابان میروم
با دوستانم دست میدهم
انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است
ــ گیرم کلید را در قفل در بچرخانی
دلت باز خواهد شد!
میدانم
من مُردهام
و این را فقط من میدانم وُ تو
که دیگر روزنامه را با صدای بلند نمیخوانی
نمیخوانی وُ
این سکوت مرا دیوانه کرده است
آنقدر که گاهی دلم میخواهد
مورچهای شوم
تا در گلوی نیلبکی خانه بسازم
و باد نُتها را به خانهام بیاورد
یا مرا از سیاهی سنگفرش خیابان بردارد
بگذارد روی پیراهن سفید تو
که میدانم
باز هم مرا پرت میکنی
لابهلای همین سطرها
لابهلای همین روزها
این روزها
در خوابهایم تصویری است
که مرا میترساند
تصویری از ریسمانی آویخته از سقف
مردی آویخته از ریسمان
پشت به من
و این را فقط من میدانم وُ من
که میترسم برش گردانم»
حجم
۴۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
حجم
۴۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۰۷ صفحه
نظرات کاربران
چندین سال پیش توی نشر چشمه بدون شناخت قبلی این کتاب رو برداشتم و شیفتهی این شاعر شدم. چقدر این کلمات که در ادامه میاد آشناست و قابل لمس. ای کاش میشد از حجم این غم کم کرد... . در اطراف خانه
دختر بلند شد و دامنش در رقصی قدیمی جان گرفت، دختری هفتاد ساله، دامنی هفت ساله، و دلی که تازه داشت به دنیا میآمد 🌱 . 155
ذوق زده خوندمش! چه شیرین ..چه تلخ! هر چی بود قابل لمس بود شیرین یا تلخ ...
نسبت به کتاب شعر«پذیرفتن» این رو از نویسنده بیشتر پسندیدم اگر تا به حال مشتاق شعر سپید نبودین، احتمالاً این کتاب هم شما رو راضی نخواهد کرد. برای من که شعر سپید رو دوست دارم، تصویرسازیهای جذابی داشت✨
"کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچکس به خانه اش نمیرسد." سبک. چیزه خاصی نداشت همون طور که انتظار داشتم. بعضی اشعارش هم تکراری بود از کتابای دیگش. مراقب هم باشیم.
کتابی با شعرهای نو و درون مایه ی خوشایند که برای همراه شدن با شاعر علاقه به ادبیات و فهم عواطف خاص کارساز است🌿