کتاب معادله نیمه تابستان
معرفی کتاب معادله نیمه تابستان
کتاب معادله نیمه تابستان نوشتهٔ کیگو هیگاشینو و ترجمهٔ سعیده قاسمیان است. انتشارات چترنگ این رمان جنایی ژاپنی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب معادله نیمه تابستان
کتاب معادله نیمه تابستان رمانی ژاپنی است که در ۶۴ فصل نوشته شده است. در این رمان که اولینبار در سال ۲۰۱۱ میلادی منتشر شد، یک فیزیکدان نابغه به نام «مانابو یوکاوا»، به شهری بندری به نام «هاری کوو» میرود تا پروژهای عمرانی را کارشناسی کند؛ پروژهای که هدفش، رونق اقتصاد منطقه از طریق ایجاد دسترسی به فلزهای کمیاب ِآنجاست. محلیهایی که نگران پیامدهای آسیبزای این پروژه بر محل زندگیشان هستند (بهویژه بر صنعت ماهیگیری) با این طرح مخالفت میکنند. وقتی شرکت مالک پروژه برای راضیکردن مخالفان، جلسهای برگزار میکند، جسد یکی از مهمانان ساکن در هتلی که «یوکاوا» در آن حضور دارد، در ساحل پیدا میشود. معما وقتی پیچیدهتر میشود که «یوکاوا» درمییابد مردِ مرده، پیش از اینها، کارآگاه پروندههای قتل بوده است.
خواندن کتاب معادله نیمه تابستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ژاپن و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره کیگو هیگاشینو
کیگو هیگاشینو (Keigo Higashino) در سال ۱۹۵۸ در شهر اوساکای ژاپن دیده به جهان گشود. او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان امروز ادبیات آسیای شرقی به شمار میرود. او در رشتهٔ مهندسی برق و در دانشگاه زادگاهش تحصیل کرد و پس از اتمام درس، بهعنوان مهندس در شرکتی بزرگ مشغول به کار شد. در همان ایام بود که نویسندگی را نیز بهطور جدی آغاز کرد و با نگارش داستانهایی کوتاه و بلند، در عالم ادبیات به آوازهای فراوان رسید. کیگو هیگاشینو نویسندهای پرفروش و پرافتخار است. آنچه در ادامه آمده، عناوین برخی از بهترین نوشتههای داستانیِ اوست: «معادلهٔ نیمهٔ تابستان»، «رستگاری یک قدیسه»، «خانهای که در آن مرده بودم»، «تازهوارد»، «فداکاری مظنون x»، «شگفتیهای همهچیزفروشی نامیا (یا «معجزه های خواربارفروشی نامیا»)» و «بدخواهی». کیگو هیگاشینو جوایز و افتخارات گوناگونی را نیز نصیب خود کرده است.
بخشی از کتاب معادله نیمه تابستان
«نرومی هر سایتی را که میتوانست پیدا کند، برای پیگیری حادثه نگاه کرد، اما چیزی دستگیرش نشد. تنها تیتر موجود راجع به پرونده این بود: «مرگ ناشی از سقوط در واقع به علت مسمومیت بود، مسافرخانهداران در مخفی کردن آن دست داشتهاند.» و در ادامهاش متنی کوتاه بود که هیچ چیز جدیدی که از قبل نداند، برایش نداشت. به نظر نمیرسید خارج از شهرشان توجهی به این پرونده شده باشد.
هرچند این موضوع برایش چیزی از بزرگی ماجرا کم نمیکرد. نرومی مدام در این فکر بود که پدر و مادرش در چه حالاند و هیچ راهی برای فهمیدنش نداشت. به نیشیگوچی هم زنگ زد، اما او فقط معذرتخواهی کرد و گفت: «شرمنده، من هم دقیقاً نمیدونم چه خبره. البته مطمئنم که حالشون خوبه.»
نیشیگوچی به او گفت که وقتی اوضاع آرامتر شد، حتماً با هم چیزی بنوشند و نرومی گفت که دربارهاش فکر میکند. بیرون رفتن برای نوشیدنی آخرین چیزی بود که بخواهد به آن فکر کند.
با بیحوصلگی دنبال اطلاعیههای جذب نیرو میگشت که صدای قدمهای کسی را روی پلههای بیرون شنید و در باز شد. واکانا بود.
«نرومی؟ یه نفر اون پایین میخواد تو رو ببینه.»
نرومی دستش را روی سینهاش گذاشت و گفت: «من؟ پلیسه؟»
«نه، یکی که میگه میخواد بره غواصی. مخصوصاً از تو درخواست کرد و گفت که قبلاً دربارهش با هم حرف زدین.»
«یه یاروی قدبلند؟ عینکیه؟»
«خودشه.»
نرومی گفت: «باشه.» بلند شد.
پایین رفت و یوکاوا را دید که منتظرش است. یوکاوا مشغول دیدن یکی از چاقوهایی بود که برای فروش گذاشته بودند.
نرومی گفت: «سلام.»»
حجم
۳۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
حجم
۳۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
نظرات کاربران
یک رمان جنایی که در ابتدا بنظر نمیرسه جنایی باشه.بسیار پر کشش و جذاب ساده و روان هستش. داستان پسری که مجبوره برای مدتی بره پیش عمه ش زندگی کنه و درگیر ماجرایی بظاهر ساده اما درواقع پیچیده میشه.نویسنده بخوبی و
۱۷۸. اولین کتابی که از این نویسنده خوندم رستگاری قدیسه بودو جذابیت خط فکری و قلم نویسنده همین بس که بلافاصله بعد از تموم شدنش سرچ کردم که نویسنده قبلا پلیس بوده یا نه! اما این کتاب اون هیجان و جذابیت رو
همه کتاب های کیگو هیگاشینو رو خوندم. این کتاب جز ضعیف ترین هاش بود. خیلی هم طولانی بود و کشش لازم رو نداشت. هم قیمتش زیاد بود، هم طولانی الکی بود هم کشش نداشت. ولی خب به زور تمومش کردم