دانلود و خرید کتاب پیچک باغ کاغذی مهدی سحابی
تصویر جلد کتاب پیچک باغ کاغذی

کتاب پیچک باغ کاغذی

نویسنده:مهدی سحابی
انتشارات:نشر مرکز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پیچک باغ کاغذی

کتاب پیچک باغ کاغذی نوشته‌ٔ مهدی سحابی است و نشر مرکز آن را به چاپ رسانده است. نسخهٔ چاپی این کتاب را نیز می‌توانید از طاقچه سفارش دهید. برای آشنایی با شیوه‌ٔ خرید کتاب پیچک باغ کاغذی در قسمت سؤالات متداول، بخش راهنمای خرید و پرداخت آنلاین را مطالعه کنید.

درباره کتاب پیچک باغ کاغذی

داستان کتاب پیچک باغ کاغذی از این قرار است که کتاب ناشناخته‌ای از ابوعلی‌سینا در شهری دورافتاده پیدا شده است. رساله‌ای در باب عشق به خط خود او، کتابی مصور با نقاشی‌های خود او! سایه‌به‌سایه‌ٔ روزنامه‌نگار مشهوری که از او برای نجات کتاب استمداد شده افراد ناشناسی هم در تکاپوی دستیابی به کتاب‌اند.

معمای ۷ تصویر کتاب چیست؟ ۷ منزل عشق؟ ۷ انگیزه، از عمق عشقِ اولیایی تا عشق خاکی، تا سطح تنهایی؟ از «عشقه‌ٔ» باغ ملکوت تا «نرگس» کنار برکه؟ کتابِ ناپدیدشده دوباره پیدا می‌شود، بدون تصویرها، با معمای انگیزه‌ٔ زمینی دیگری که همه‌ٔ انگیزه‌های دیگر را محو می‌کند...

کتاب پیچک باغ کاغذی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به دوستداران کتاب

درباره مهدی سحابی

مهدی سحابی ۱۴ بهمن ۱۳۲۳ در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامه‌نگار، نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس ایرانی بود که بیشتر به‌خاطر ترجمهٔ مجموعهٔ «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ مارسل پروست شناخته شده است.

او به‌دلیل تسلط به ۳ زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه‌تنها به فارسی برگرداند بلکه از فارسی به این ۳ زبان نیز ترجمه کرد. سحابی در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحهٔ فرهنگی نقد فیلم می‌نوشت. او در سال ۱۳۵۱ به‌صورت پاره‌وقت به استخدام «کیهان» درآمد و پس از طی ۲-۳ ماه به‌صورت تمام‌وقت در آنجا مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۵۷ و بعد از ۶۴ روز اعتصاب مطبوعات به عضویت شورای سردبیری کیهان درآمد، ولی ۳ ماه بعد به‌همراه ۲۰ تن از اعضای تحریریه ناچار به ترک آنجا شد.

سحابی در این بین به عکاسی روی آورد و در سال ۱۳۵۸ به همراه چند تن از نویسندگان و همکارانش در کیهان، روزنامهٔ «کیهان آزاد» را به انتشار رساند که بعد از ۱۰ شماره تعطیل شد و پس از تعطیلی آن «انتشارات الفبا» را تأسیس کرد که ۶ شماره از ماهنامهٔ پیروزی را منتشر کردند. در سال ۱۳۵۹ با امضای مستعار «یونس جوان‌رودی» کتاب «تسخیر کیهان» منتشر شد که تحولات «کیهان» را شرح می‌داد.

سحابی پس از این به جز چند همکاری کوچک با چند نشریه به ترجمه، نقاشی و مجسمه‌سازی روی آورد. نخستین ترجمهٔ او کتابی نوشته «ماریو دمیکلی» به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال ۱۳۵۲ و بی‌گمان مهم‌ترین آن‌ها هم ترجمهٔ رمان عظیم مارسل پروست است. سحابی در سال ۱۳۶۶ و با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را به‌دست آورد. او با نشریاتی مانند «صنعت حمل و نقل» و «پیام امروز» نیز همکاری داشت و در سال ۱۳۷۳ جلدهای مجموعه‌داستان «چشم دوم» از محمد محمدعلی را طراحی کرد.

مهدی سحابی ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در پاریس درگذشت.

بخشی از کتاب پیچک باغ کاغذی

«بدون شک اگر می‌پرسیدی «آکتاب دیگر کیست» قهقهه‌ای می‌زد و انگشتش را خبره‌وار و رازنگهدارانه بلند می‌کرد و می‌گفت: «خوب، آقای کتاب». لقبی یا نام مستعاری که با شناخت حرکات او و یک عادت معروف حرفه‌ای‌اش، و با توجه به موضوع بحث این طور تفسیر می‌شد: آدم قدرتمند مرموزی که بازار فروش و قاچاق کتاب‌های عتیقه و تاریخی دست اوست، چیزی درست شبیه رئیس یک باند مافیایی، با عامل اضافی رشته‌ای تخصصی، که چون کتاب و عتیقه و تاریخی بود رمزش را چندبرابر می‌کرد. گه‌گاه، در هر زمینه‌ای و نه فقط خرید و فروش و قاچاق، به چنین کسانی اشاره می‌کرد و لقب یا نام احتمالی‌شان را هم به لحنی بسیار خودمانی می‌گفت که حالت دوپهلوی عجیبی داشت. معنی‌اش می‌توانست یا این باشد که خودش آن آدم قدرتمند مرموز را خیلی خوب می‌شناخت و با او خودمانی بود، یا این که تو هم باید آدمی با آن اهمیت و آن حوزه وسیع فعالیت را خوب می‌شناختی، یا هر دو. و چون تو طبعاً چنین کسی را نمی‌شناختی، یا اگر هم وجود داشت به این خوبی‌ها نمی‌شناختی یا چنین آدم مهمی با چنان قدرت و فعالیت گسترده‌ای نبود نتیجه به هر حال این می‌شد که بهروز آدمی جلوه کند که نه فقط از همه چیز خبر دارد، بلکه از هر چیزی جنبه‌های پنهان اسرارآمیزش را حتی گاهی تا حد تماس نزدیک و خودمانی می‌شناسد، شناختی که از یک طرف با همه رمزی که دوره‌اش می‌کرد و از طرف دیگر با حالت استثنایی و بدون مشابهی که بهروز به آن می‌داد به نظر می‌آمد که فقط در انحصار او باشد و اصراری هم داشت که آن را به حالت یک امتیاز حرفه‌ای، نوعی شگرد استادانه که احترام و غبطه نوچه‌ها را بیانگیزد، پرورش بدهد و به رخ بکشد. در حرفه خیلی‌ها، بخصوص همکاران مسن‌تر، این نوع اطلاعات بهروز را دروغ یا دستکم لاف اغراق‌آمیز حرفه‌ای می‌دانستند. به نظر خیلی‌های دیگر این ایراد بزرگ‌ترها بیشتر از حسودی بود، و از این که خودشان اغلب آدم‌های لخت و کم‌اطلاعی بودند. هر چه بود، گفته‌های بهروز اغلب راست درمی‌آمد. یا دستکم بعضی‌هاشان با همه غرابت اولِ کار چنان راست درمی‌آمد که بقیه را هم قابل باور می‌کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان