کتاب روشنگری در محاق
معرفی کتاب روشنگری در محاق
کتاب روشنگری در محاق (عصر طلایی آسیای میانه از حمله اعراب تا حکومت تیمور لنگ) نوشتهٔ استیون فردریک استار و ترجمهٔ حسن افشار است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب روشنگری در محاق
روشنگری در محاق روایت میکند که بین سالهای ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ میلادی، آسیای میانه پیشاهنگ جهان در توسعهٔ تجاری و اقتصادی، بزرگی و پیشرفتگی شهرها، اعتلای هنرها و مهمتر از همه پیشرفت علمی در بسیاری از رشتهها بود. مردمان آسیای میانه در ستارهشناسی، ریاضیات، زمینشناسی، پزشکی، شیمی، موسیقی، علوم اجتماعی، الاهیات، فلسفه، ... سرآمد دوران بودند. آنها جبر را نامگذاری کردند، قطر کرهٔ زمین را با دقتی بیسابقه اندازهگیری کردند، کتابهایی در طب نوشتند که بعدها در اروپا از آنها استفاده شد، و برخی از زیباترین اشعار را تقدیم جهانیان کردند. حتی یکی از ایشان در افغانستان، پنج قرن پیش از کریستوف کلمب، وجود قارهی آمریکا را پیشبینی کرد. کمتر در تاریخ سراغ داریم که اینهمه دانشمند در یک زمان و مکان پیدا شده باشند. عجیب نیست که تألیفات آنها فرهنگ اروپا را از روزگار توماس آکوئیناس تا عصر انقلاب علمی تحت تأثیر قرار داد و اثر عمیقی در هندوستان و نقاط دیگر آسیا بر جای نهاد.
روشنگری در محاق روایتگر این دوران فراموششدهٔ توفیقات است، میکوشد عوامل پیدایش آن را توضیح دهد و علل زوال آن را مطرح کند و بکاود. این اثر جدیدترین تحقیق در این زمینه است و به زبانی چنان روشن و شیوا به تحریر درآمده که هم خوانندهٔ عادی و هم خوانندهٔ متخصص را مجذوب میکند.
خواندن کتاب روشنگری در محاق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تاریخ پیشنهاد میکنیم.
درباره استیون فردریک استار
استیون فردریک استار رئیس و مؤسس «بنیاد قفقاز و آسیای میانه و برنامهٔ مطالعات جادهٔ ابریشم» و مرکز پژوهشی و سیاستگذاری وابسته به دانشکدهٔ مطالعات بینالمللی دانشگاه جانز هاپکینز و «مؤسسهٔ سیاستهای امنیت و توسعه» در استکهلم است.
بخشی از کتاب روشنگری در محاق
«سپاه اعراب چادرنشینی که در سال ۶۶۰ میلادی به آسیای میانه تاختند میدانستند که آنجا را برهوتی نخواهند یافت. شنیده بودند که ناحیهٔ ثروتمندی است. فارغ از این که مردمانش آمادگی پذیرش دین تازه را داشتند یا خیر، عربها سودای غنایمش را در سر داشتند. از آن جا که سرداران عرب برای پرداخت دستمزد سربازانشان راهی جز غارت نمیشناختند، غنیمت برایشان اهمیت داشت. اما برای مردمان آسیای میانه هم هجوم خارجی چیز تازهای نبود. در طول قرنها آموخته بودند که این ضربات را چگونه جذب کنند و با آثارش چه کنند. از منابع سرزمین باستانی و فرهنگش خاطرجمع بودند و با این اطمینان خاطر میتوانستند هر چیز سودمندی را که مهاجمان با خود میآوردند بگیرند و هضم کنند.
مهمتر این که آسیای میانه پر از شهر بود. دیری پیش از هجوم اعراب، استرابون نامدارترین جغرافیدان یونانی، در قرن اول پیش از میلاد، نواحی مرکزی آسیای میانه را «دیار هزار شهر» نامیده بود. پس از او یک نویسندهٔ بیزانسی از «صد شهر» تحت حکومت یک فرمانروای تنها، شاه باختر، سخن گفته بود. چیزی در شهرهای آسیای میانه حتی مسافرانی را که از خاور میانهٔ کاملاً شهری شده به آن منطقه میرفتند متعجب میکرد.
بسیاری از شهرهای آسیای میانه خصوصیاتی داشتند که این واکنش را موجب میشدند، ولی کافی است تنها یکی از آنها را مثال بزنیم: بلخ در ۷۰ کیلومتری جنوب آمودریا (جیحون) رودی که افغانستان و ازبکستان امروزی را از یکدیگر جدا میکند. بلخ از هر نظر یکی از بزرگترین شهرهای جهان در اواخر دوران باستان بود. دیوارهای داخلیاش حدود ۱۰۰۰ جریب را در بر میگرفتند و دیوارهای خارجیاش، که محافظ حومه و باغهای شهر بودند، بیش از ۱۲۰ کیلومتر درازی داشتند. در زمینهای پربارِ بیرون دیوارهای داخلی، تا چشم کار میکرد باغهای پرتقال و کشتزارهای نیشکر و داربستهای تاک بود و انبوه گل و سبزیجات. سپس خانههای حومهٔ شهر بودند و بازارچهها و مهمانسراها و کاروانسراهای موسوم به رباط. آنگاه مسافر از دور دیوارهای خود شهر را میدید. دیوارها در بلخ، همچون دهها شهر دیگر آسیای میانه، دیوارهای عمودی سادهای با جانپناههای متداول در جهان مدیترانه و اکثر نقاط ایران نبودند؛ سازههای شیبدار کلانی از آجر آفتابپز با نمای آجر کورهپز بودند که بر فراز آنها یک دیوار بلند دیگر از آجر کورهپز بود با تاجی از دالانهای درازی که در هر چند قدم روزنهای برای تیراندازی داشتند و برجکهایی که محافظ دالانها بودند و مشرف به همهٔ اراضی اطراف. این استحکامات محدودهٔ شهرستان را تعیین میکردند، یعنی مرکز متراکم شهر که متشکل از خانههای یک یا دو اشکوبه و بازارچهها و نیایشگاههای مذاهب مختلف بود. قلعهٔ اصلی شهر یعنی ارگ نیز با دیوارهای بلندترش در داخل شهرستان قرار داشت. کاخ فرمانروا و عمدهٔ ادارات دولتی در این قسمت بودند.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه