کتاب جنگ صلیبی اول
معرفی کتاب جنگ صلیبی اول
کتاب جنگ صلیبی اول؛ فراخوان از شرق نوشتهٔ پیتر فرانکوپن و ترجمهٔ حسن افشار است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. «سفیری از جانب امپراتورِ کنستانتینوپل به شورای مطرانها آمد و به خداوندگارش پاپ و همهٔ بندگان مسیح التماس کرد که برای دفاع از این کلیسای مقدس در برابر هجوم مشرکان کمک بفرستند، چه اکنون کفار تا پشت دیوارهای کنستانتینوپل پیش آمدهاند و بیشوکم اثری از آثار کلیسا در آن منطقه باقی نگذاشتهاند. خداوندگارمان پاپ به هر سو فراخوان فرستاد که برای این خدمت به خدا آماده شوند و سوگند یاد کنند که به خواست پروردگار رهسپار میشوند و از خالصانهترین مساعدت به امپراتور در برابر مشرکان با هرچه در توان دارند کوتاهی نمیکنند.»
درباره کتاب جنگ صلیبی اول
جنگ صلیبی را از زوایای تازهای نگریستهاند: روانکاوان گمان میکنند شهسوارانی که به اورشلیم رفتهاند در جستوجوی جایی برای ارضای امیال جنسی فروخوردهٔ خویش بودهاند؛ اقتصاددانان به بررسی عدم تعادل عرضه و تقاضا در اواخر قرن یازدهم پرداختهاند و لشکرکشی را در ارتباط با تخصیص منابع در اروپا و حوزهٔ مدیترانه در اوایل سدههای میانه دیدهاند.متخصصان ژنتیک برای فهم حرکت جمعیتها در اواخر قرن یازدهم شواهد میتوکندریال از جنوب آناتولی را مطالعه کردهاند. نیز مطرح شده است که دورهٔ حولوحوش جنگ صلیبی تنها زمانِ پیش از پایان قرن دوازدهم بوده که تولید ناخالص ملی از رشد جمعیت پیشی گرفته و بنابراین همانندیهایی در مختصات جمعیتشناختی و رونق اقتصادی بین سدههای میانه و قرون جدید قابل مشاهده است. با همهٔ این اوصاف، و به رغم جذابیتی که جنگ صلیبی اول همیشه برای ما داشته است، شگفتا که هرگز چندان صحبتی از ریشههای واقعی آن به میان نیامده است. قریب ده قرن، توجه نویسندگان و پژوهشگران به شخص پاپ اوربان دوم، سخنرانی برانگیزندهٔ او در کلرمون و تهییج شهسواران اروپا بوده است. اما در واقع، عامل اصلی لشکرکشی به اورشلیم نه شخص پاپ بلکه امپراتورِ کنستانتینوپل، آلکسیوس کمننوس اول، در شرق بود.
به رغم جذابیتی که جنگ صلیبی اول همیشه برای ما داشته است، شگفتا که هرگز چندان صحبتی از ریشههای واقعی آن به میان نیامده است. قریب ده قرن، توجه نویسندگان و پژوهشگران به شخص پاپ اوربان دوم، سخنرانی برانگیزندهٔ او در کلرمون و تهییج شهسواران اروپا بوده است. اما در واقع، عامل اصلی لشکرکشی به اورشلیم نه شخص پاپ بلکه امپراتورِ کنستانتینوپل، آلکسیوس کمننوس اول، در شرق بود. سال ۱۰۹۵ آلکسیوس سفیرانی با پیامی فوری به نزد اوربان دوم گسیل کرد. پاپ را در پیاچنتزا یافتند و «از حضرت او و قاطبهٔ بندگان مسیح تقاضا کردند برای دفاع از این کلیسای مقدس در برابر کفار کمک بفرستند، این درخواست کمک آلکسیوس بود که آتش جنگ صلیبی اول را برافروخت.»
رُم نو، کنستانتینوپل، را در قرن چهارم به مثابهٔ پایتخت دوم امپراتوری تأسیس کرده بودند تا استانهای گستردهاش در شرق مدیترانه را از آن جا اداره کنند. امپراتوری روم شرقی به نام پایتختش بیزانس مشهور شد، شهری که وقتی به دست کنستانتین افتاد نامش را به کنستانتینوپل تغییر دادند و پس از غلبهٔ مسلمانان به قسطنطنیه تغییر نام داد و اکنون استانبول نام دارد.
امپراتوری روم شرقی حتی پس از آن که استانهای غربی روم رنگ باختند و «رم کهنه» در سدهٔ پنجم سقوط کرد شکوفا ماند. سال ۱۰۲۵ غالب نواحی بالکان، جنوب ایتالیا، آسیای صغیر و بخشهای بزرگی از قفقاز و شمال سوریه تحت حاکمیت آن بود و در سیسیل نیز مطامع توسعهطلبانه داشت.
خواندن کتاب جنگ صلیبی اول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تاریخ جهان پیشنهاد میکنیم.
درباره پیتر فرانکوپن
پیتر فرانکوپَن استاد تاریخ جهان در دانشگاه آکسفورد، پژوهشگر ارشد در کالج ووسترِ آکسفورد و مدیر مرکز مطالعات بیزانس در آکسفورد است. او پیشتر پژوهشگر در کرسی شیفِ کالج جیززِ کمبریج و پژوهشگر ارشد در کالج کورپوس کریستی آکسفورد بود. نیز چندی عضو مرکز استنلی سیگر در دانشگاه پرینستون، استاد میهمان در کرسی اسکالیجر در دانشگاه لِیدن و پژوهشگرِ تحت بورسیهٔ ریاستجمهوری در مرکز گِتی در لس انجلس بوده است. برگردان بازنوشتهٔ فرانکوپن از کتاب آلکسیاد، اثر آنّا کُمنِنا [دختر آلکسیوس کمننوس اول، امپراتور روم شرقی در قرن دوازدهم] در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. راههای ابریشم: تاریخ جهان از دیدگاهی نو (۲۰۱۵) و راههای ابریشم نو: اکنون و آیندهٔ جهان از دیگر آثار فرانکوپن است که هر دو را نگارندهٔ این سطور ترجمه و نشرمرکز آنها را منتشر کرده است.
بخشی از کتاب جنگ صلیبی اول
«جنگ صلیبی اول آیینهٔ قرون وسطا شد. هویت واحدی برای نهاد شهسواری در اروپا پدید آورد و این نهاد از مسیحیت جداییناپذیر شد. رفتارها را متأثر ساخت، ایمان و تقوا را سجایایی عالی برای انسان نمایاند و آنها را در شعر و نثر و هنر و ترانه ستود. از شهسواری که در راه خدا میجنگید تصویری آرمانی عرضه کرد. پاپ را رهبری نشان داد که نه تنها جایگاه روحانی داشت، که از اهمیت سیاسی نیز برخوردار بود. هدف مشترکی برای ممالک غرب فراهم آورد و چارچوبی ساخت که در آن، دفاع از کلیسا نه تنها مطلوب بود، که حکم وظیفه را یافت. در بستر جنگ صلیبی اول، اندیشهها و ساختارهایی رویید که اروپا تا زمان اصلاح دینی از آنها شکل گرفت.
اما طرفه آن که جنگ صلیبی اول خود فرآوردهٔ ناهمسازی و چنددستگی بود: اروپا در نیمهٔ دوم سدهٔ یازدهم از آشفتگی و کشمکش رنج میبرد. کشورگشاییها در قاره بیداد میکرد. انگلستان در اشغال نُرمانها بود و به دشواری میتوانست یورشهای پیاپی از اسکاندیناوی را دفع کند. آپولیا، کالابریا و سیسیل دستخوش تحولاتی بودند که مهاجران رقم میزدند: نخست جنگاوران مزدور و سپس عناصر فرصتطلبی که از جنوب بوی پول شنیده بودند. اسپانیا دوران گذاری را میگذراند: اشغالگران مسلمان، پس از بیش از سه قرن حاکمیت بر شبهجزیره، از شهرها یکی پس از دیگری رانده میشدند. آلمان نیز دستخوش آشوب بود: روزی نبود که شورشی علیه سلطنت درنگیرد. در این میان، امپراتوری بیزانس نیز پیوسته از مرزهای شمالی و شرقی و غربیاش زیر فشار بود: همسایگان تجاوزگر امانش را بریده بودند.
قرن یازدهم همچنین بستر کشمکش خشونتآمیزی بین دستگاه پاپی و زورمندان اروپایی بود که پاپ غضبآلود تکفیرشان میکرد. سپس گاهی دوباره به تناول عشای ربانی فرا میخواندشان، تا بعد به مناسبتی دیگر باز تکفیرشان کند. کمابیش همهٔ سران در این دوران ــ هنری/ هاینریش چهارم پادشاه آلمان، فیلیپ اول پادشاه فرانسه، هارولد پادشاه انگلستان، آلکسیوس کُمنِنوس اول امپراتور بیزانس و رابرت/ روبر گیسکار دوک نرماندی ــ در تلاش حکومت پاپ برای تحمیل مرجعیتاش، همچنین در امور دنیوی، دستکم یک بار تکفیر شده بودند.
اواخر قرن یازدهم، تفرقه حتی در درون خود کلیسا به حدی بود که دو نفر ادعای پاپی داشتند و هر یک خود را وارث برحق تاج و تخت پطرس حواری میدانست. هر کدام نیز حامیانی از میان روحانیان داشتند که خود را هیئت مشروع گزینندهٔ پاپ میشناختند. کلیسای بیزانس با آیینها و آموزههای کلیسای غربی سخت مخالف بود و در وضعیتی موسوم به «شقاق» با حکومت پاپ به سر میبرد. اما زهرآگینترین و ماندگارترین مجادلهای که اروپا را در این دوران فراگرفته بود و موجودیت کل کلیسا را تهدید میکرد، اختلافی بود که بین پاپ گرگوری هفتم و قدرتمندترین مرد اروپا، هاینریش چهارم، پادشاه آلمان افتاد. پیشینیان شاه بر سراسر شمال ایتالیا سیطره یافته و از دههٔ ۹۶۰ خود را امپراتور روم خوانده بودند. از این روی، توجه خاصی به دستگاه پاپی داشتند و دخالت در انتخاب پاپ را حق خود میدانستند.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه