کتاب فرار از جلسه
معرفی کتاب فرار از جلسه
کتاب فرار از جلسه نوشتهٔ پاتریک لنچونی و ترجمهٔ مریم انصاری است و انتشارات آریانا قلم آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب میآموزیم چگونه جلسات را مدیریت کنیم تا کسی از آن فراری نباشد. کتاب فرار از جلسه در دستهٔ داستانهای مدیریتی قرار میگیرد؛ داستانی که جزءبهجزء آن سرشار از نکات آموزنده است و در بخش دوم آن لنچونی راهکارهایی را از دل داستان بیرون میکشد، اما این بار با بیان غیرداستانی.
درباره کتاب فرار از جلسه
چقدر در سازمانتان از برگزارنشدن جلسات خوشحال شدهاید و فکر کردهاید اینگونه بهتر به کار خودتان میرسید؟ یا اینکه سرتان را در گوشی همراهتان کردهاید و منتظر تمامشدن زمان جلسه شدهاید؟ یا شاهد جلساتی بودهاید که در آنها از ابتدا دربارهٔ آبوهوا، فوتبال، سینما و خبرهای روز صحبت شده و نهایتاً چند دقیقهٔ آخر، شتابزده در مورد موضوع اصلی جلسه صحبتی به میان آمده است، اما به دلیل محدودیت زمان جلسه تصمیمی گرفته نشده و آن مسئله به قوت خود باقی مانده است؟ یا در جلساتی بودهاید که افراد فقط غر زدهاند و شکایت کردهاند و حاصلی جز دلخوری و ایجاد اختلاف نداشته است؟ از اینها بدتر آنکه بسیاری از مدیران ارشد سازمان هم ابایی از فرار از جلسه ندارند. این تجربهها و دهها مثال دیگر که مختص سازمان و جغرافیایی خاص هم نیست باعث شده است عمدهٔ افراد در جهان جلسات کاری را بیهوده، ناکارآمد و قاتل زمان بدانند.
پس واقعاً کارکرد جلسات در سازمانها چیست؟ از برگزاری اینهمه جلسه چه هدفهایی را دنبال میکنیم و در پی چه چیزی هستیم؟
این بار هم پاتریک لنچونی که مشاوری باتجربه در حوزهٔ سازمان و عملکرد آن است داستانی خواندنی با تمام جزئیات در مورد مدیر و سازمانی که درگیر این مسائل است تعریف میکند و هوشمندانه در دل داستان مانند مشاوری همراه و کاربلد راه برونرفت از این معضل را هم به ما میشناساند. به نظر لنچونی، نقش جلسات در پیشبرد اهداف سازمان دستکم گرفته میشود. مگر نه اینکه در جلسات تصمیمهای مختلفی گرفته میشود؛ از اصلاح یا تغییر یک برنامه یا استراتژی در اثر تغییر شرایط تا خرید تجهیزات خاص تا استخدام یا حل مشکل بهوجودآمده میان دو نفر از همکاران؟ باتوجهبه اهمیت هرکدام از این تصمیمها، آیا فعالیتی مهمتر و حیاتیتر از برگزاری جلسات کارآمد در سازمان وجود دارد، یا نقشی مهمتر از ادارهٔ جلسات چالشی میتوان برای مدیران و رهبران سازمان متصور بود؟
خواندن کتاب فرار از جلسه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای مدیریت و کسبوکار پیشنهاد میکنیم.
درباره پاتریک لنچونی
پاتریک لنچونی نویسندهٔ کتابهای پرفروشی ازجمله پنج دشمن کار تیمی، پنج وسوسهٔ مدیرعاملان و چهار دغدغهٔ مدیران اجرایی برجسته است. پاتریک علاوه بر نویسندگی، سالانه با هزاران نفر دربارهٔ موضوعات مربوط به رهبری، کار تیمی، مدیریت و توسعهٔ سازمان صحبت میکند و به آنها مشاوره میدهد. او همچنین رئیس تِیبل گروپ است؛ شرکت مشاورهٔ مدیریتی در بِی اِریا در سانفرانسیسکو که تخصصش توسعهٔ تیم اجرایی و سلامت سازمانی است.
پاتریک با همسرش لارا و سه پسرش متیو، کانر و کیسی در بِی اِریا در سانفرانسیسکو زندگی میکند.
بخشی از کتاب فرار از جلسه
«بازیکنان حرفهای گلف، که بسیاری از آنها در طول عمرشان حتی یک بار هم بازی ویدئویی نکرده بودند، خیلی سریع از هرجایی با شرکت تماس میگرفتند تا بازی را سفارش دهند. خیلی زود، کیسی دفتر کوچکی باز کرد، بیش از ده کارمند استخدام کرد و سخت به قضیه چسبید.
طولی نکشید که بازی تقریباً در تمام فروشگاههای ورزشی و مراکز فروش بازی در کشور در دسترس قرار گرفت. هشت سال بعدیِ زندگی کیسی، تکراری از استخدام افراد بیشتر، ساختن بازیهای جدید، بازاریابی فروشگاههای بیشتر و نقل مکان به دفاتر بزرگتر بود؛ البته جدا از داشتن فرزندان بیشتر.
زمانی که دهمین سالگرد افتتاح شرکت (و دهمین سالگرد ازدواجش) فرا رسید، کیسی و همسرش، پاتریشیا، چهار فرزند داشتند و شرکتش هشت بازی ویدئویی موفق به بازار عرضه کرده بود که شامل ورزشهای گلف، دوچرخهسواری و اخیراً تنیس میشد. به لطف توجه کیسی به جزئیات، بازیها دائماً برای به تصویر کشیدن دقیق زمینهای واقعی در سرتاسر جهان، شهرت مییافتند؛ از سنت اندروز لینکس در اسکاتلند گرفته تا تپههای رشتهکوه پیرنه در تورنمنت فرانسه و زمینهای چمن ویمبلدِن.
از ابتدا کیسی از تولید بازیهای خشونتآمیز و تخیلی برای کودکان امتناع کرده بود. در عوض، اصرار داشت محصولات ییپ، متمرکز بر ورزش و همیشه واقعگرایانه و خلاقانه باشند. درنتیجه، ییپ بین بزرگسالان و نوجوانان ردهٔ سنی بالاتر، که خود را ورزشکاران نسبتاً جدی به حساب میآورند، طرفداران زیادی پیدا کرد.
اما کیسی بیش از اینکه به برندی که ساخته، افتخار کند، به این موضوع مفتخر بود که توانسته تقریباً دویست نفر را استخدام کند که بیشتر آنها با همین شرکت رشد کرده بودند. نمیتوانست انکار کند که به محل دفتر مرکزیاش هم افتخار میکند؛ ساختمانی تاریخی در مونتهری قدیم که بهزیبایی بازسازی شده بود.
در سطح محلی، ییپ به ستارهای درخشان در میان مردم تبدیل شده بود که بیشتر از هر کسبوکار غیرصنعتی دیگر، شغلهایی تخصصی برای مردم ایجاد میکرد؛ البته بهجز آکواریوم معروف منطقه. کیسی ایدهاش را به شرکتی جاویژه که جگرگوشهٔ زادگاهش هم بود، تبدیل کرده بود؛ تازه این ماجرا داستان موفقیتی تمامعیار در صنعت بازیهای ویدئویی هم بود.
اما مانند بسیاری از داستانهای موفقیت دیگر، داستان ییپ و مدیرعاملش روی دیگری هم داشت؛ واقعیتی چنان گیجکننده که نمیشد انکارش کرد.»
حجم
۴۵۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۴۵۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه