کتاب تفکر طراحی در کسب و کار

کتاب تفکر طراحی در کسب و کار نوشته جین لیدکا و تیم اگیلوی است و این کتاب با ترجمه مرتضی خضری‌پور جعبه ابزاری برای راه‌حل‌یابی خلاق است که انتشارات آریانا قلم منتشر شده است.

درباره کتاب تفکر طراحی در کسب و کار

چند سالی است که موضوع تفکر طراحی در برخی از حوزه‌های دانشگاهی و حرفه‌ای ایران مطرح شده و همانند بسیاری از مقوله‌های تخصصی نوین، پیروان و منادیانی را گرد خود جمع کرده است؛ اما همواره این احتمال وجود دارد که شکل‌گیری درکی ناصحیح یا سطحی از چنین تفکری، قابلیت‌های بالقوهٔ آن را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ موضوعی که متأسفانه در کشور ما ماجرای نادری نیست. رویکرد ویژهٔ مؤلفان کتاب تفکر طراحی در کسب‌وکار، آن را برای قشر گسترده‌ای از مخاطب حرفه‌ای -همانند مدیران، کارآفرینان، مهندسان، دانشجویان و نیز خود طراحان- جذاب و کاربردی کرده است. تمایز این کتاب از بیشتر مراجع مطرح بین‌المللی منتشرشده در حوزهٔ تفکر طراحی در سال‌های اخیر، در آن است که به‌جای پرداختن به ریشه‌ها و ویژگی‌های این نوع تفکر، فرایند تفکر طراحی را در قالب مجموعه‌ای از ابزارهای ویژهٔ کاربردی ارائه می‌دهد و به‌همین سبب عنوان فرعی جعبه‌ابزاری برای راه‌حل‌یابی خلاق با ساختار کتاب بسیار هماهنگ است. 

طراحان و مدیران هر دو نقش مهمی در فرایند رشد و نوآوری دارند. در سراسر دنیا، دیده‌ایم که این روش‌ها، بحث را بر سر اینکه از کدام رویکرد استفاده کنیم پایان می‌دهند، و این دو گروه را بر سر یک هدف مشترک متحد می‌کنند.

این اثر ترجمه‌ای ساده از نسخهٔ اصلی کتاب نیست. نسخهٔ فارسی نتیجهٔ فرایند هم‌اندیشی دقیق و همکاری طولانی مترجم و جمعی از همکاران حرفه‌ای است که با یک‌سال تلاش پیوسته، سعی کرده‌اند آن را برای مخاطب فارسی‌زبان قابل‌درک‌تر و کاربردی‌تر سازند. از این رو، رویکرد حرفه‌ای آریاناقلم به‌نظر من بسیار ارزشمند و درعین‌حال -به‌خصوص در میان ناشران ایرانی- بسیار دیریاب است.

خواندن کتاب تفکر طراحی در کسب و کار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به رشد کسب‌وکارشان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تفکر طراحی در کسب و کار

شش چیزی که مدیران می‌دانند ... و به طرز مرگ باری اشتباه اند

با داشتن امتیاز دورهٔ اِم‌بی‌ای یا بدون آن، مدیران حرفه‌ای تمایل دارند از مجموعه‌ای از شعارها پیروی کنند که زندگی حرفه‌ای‌شان را ساده می‌کند. گفته‌هایی مانند «رئیستان را در جریان کار نگه دارید» و «گاهی وقت‌ها التماس کردن برای بخشش، بهتر از اجازه گرفتن است» مثال‌های خوبی هستند. متأسفانه برخی اصول قدیمیِ قابل‌اتکا دیگر جواب نمی‌دهند. در اینجا به شش افسانهٔ مدیریتی رایج اشاره می‌کنیم که قطعاً زندگی‌تان را دشوارتر می‌کنند.

افسانهٔ ۱: هرگز پرسشی را نپرس که پاسخ آن را نمی‌دانی.

این مورد، از وکلای دادرسی وام گرفته شده است، و به این دلیل وارد جریان اصلی کسب‌وکارها شده که باهوش به‌نظر رسیدن همیشه ارتقادهندهٔ وضعیت شغلی در نظر گرفته می‌شود. متأسفانه، با استفاده از سؤال‌های جهت‌دار و راه‌حل‌های از پیش اندیشیده‌شده، فرصت‌های رشد به‌آسانی به دست نمی‌آیند. شعاری بهتر برای رهبران رشد این است:

از ناشناخته‌ها شروع کنید.

افسانهٔ ۲: بزرگ فکر کنید.

همیشه فشارهایی وجود دارد که از به‌اندازهٔ کافی بزرگ بودن یک فرصت مطمئن شویم، اما عمدهٔ راه‌حل‌های واقعاً بزرگ، کوچک آغاز می‌شوند و بعد شتاب می‌گیرند. شما در ابتدای کار چقدر ئی‌بی (حراج‌های آنلاین؟) یا پِی‌پَل (وثیقه‌گذاری آنلاین) را جدی می‌گرفتید؟ در یک دوره قبل‌تر، فدِکس بازاری خاص و محدود به نظر می‌آمد. برای به چنگ آوردن فرصت‌های رشد، بهتر است که کوچک آغاز کرد و یک نیاز انسانی عمیق و بنیادی برای ایجاد رابطه با آن پیدا کرد. شعاری بهتر برای رهبران رشد این است:

روی برآورده کردن نیازهای اصیل انسانی تمرکز کنید.

افسانهٔ ۳: اگر ایده خوب باشد، پول خودش می‌آید.

مدیران اغلب به ایده‌هایی که رویشان سرمایه‌گذاری نشده، با تحقیر نگاه می‌کنند، با این اطمینان که اگر ایده خوب بود، به‌واسطهٔ ارزش‌هایش سرمایه را جذب خودش می‌کرد. واقعیتی که در مورد ایده‌ها وجود دارد این است که ما نمی‌دانیم که خوب هستند یا نه؛ فقط مشتریان، آن را می‌دانند. جی‌میل به نظر احمقانه و غیرمنطقی می‌آمد: ایمیل رایگان درعوض اجازه دادن به رباتی نرم‌افزاری که پیام‌های شخصی شما را بخواند و براساس علایق آشکارتان آگهی‌های متناسب نشان دهد. چه کسی حاضر می‌شد روی آن سرمایه‌گذاری کند؟ البته که پاسخ، گوگل است. از این زاویه، شعاری بهتر برای رهبران رشد این است:

برای مسئله‌های درست و افراد شایسته سرمایهٔ اولیه‌ای فراهم کنید، رشد خودش اتفاق می‌افتد.