دانلود و خرید کتاب نوشتن و همین و تمام مارگریت دوراس ترجمه قاسم روبین
تصویر جلد کتاب نوشتن و همین و تمام

کتاب نوشتن و همین و تمام

معرفی کتاب نوشتن و همین و تمام

کتاب نوشتن و همین و تمام نوشتهٔ مارگریت دوراس و ترجمهٔ قاسم روبین است. انتشارات اختران این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی چند جستار درمورد «نوشتن» است.

درباره کتاب نوشتن و همین و تمام

کتاب نوشتن و همین و تمام حاوی چند جستار درمورد نوشتن و... است. مارگریت دوراس در این جستارها با زبانی ساده و گاه پر از احساس درمورد خاطرات و تجربه‌های نوشتاری خودش و البته موضوع‌های دیگری نیز می‌گوید. عنوان بخش‌های این کتاب عبارت از «مرگ خلبان جوان انگلیسی»، «رُما»، «عدد خالص»، «نمایشگاه نقاشی»، «همین و تمام» و «نوشتن» است.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌توانند شامل موارد فهرست زیر باشند:

جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها، نقدهای ادبی.

خواندن کتاب نوشتن و همین و تمام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات غیرداستانی معاصر فرانسه و قالب ناداستان و جستار پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارگریت دوراس

مارگریت ژرمن ماری دونادیو که با نام مارگریت دوراس شناخته می‌شود، متولد ۴ آوریل ۱۹۱۴ در خانواده‌ای فرانسوی در هندوچین مستعمرهٔ سابق فرانسه است؛ کشوری که امروزه با نام ویتنام شناخته می‌شود. در سال ۱۹۱۸ خانوادهٔ دوراس در شهر فنوم‌پن پایتخت کامبوج ساکن می‌شوند. پدرش که معلم ریاضیات بود، پس از مدت کوتاهی بیماری در زمان بازگشت به فرانسه از دنیا می‌رود. مادر مارگریت پس از مرگ همسرش در شرایط بسیار سخت به شغل معلمی خود ادامه می‌دهد و در روستاهایی در مجاورت رودخانهٔ مکونگ و با فقر و سختی فرزندانش را بزرگ می‌کند. زندگی در مناطق و روستاهای فقیرنشین، ارتباط و دوستی با بومی‌ها و کمبود محبت پدری بعدها تبدیل به درون‌مایهٔ اصلی داستان‌های دوراس شد. در سال ۱۹۲۹ مارگریت برای تحصیل به سایگون رفت و عاشق پسر چینی جوانی شد؛ عشقی ناکام که بعدها محتوای داستان عاشق را ساخت و جایزهٔ گنکور را برای نویسنده به همراه داشت. او در ۱۸سالگی برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ علوم سیاسی به دانشگاه سوربن در فرانسه رفت و در نهایت با لیسانس حقوق از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. او مدتی عضو حزب سوسیالیسم فرانسه بود و تا پایان عمر اعتقادات چپ‌گرایانه‌اش را حفظ کرد. مارگریت دوراس در آثارش شیوه‌های جدیدی را در عرصهٔ رمان‌نویسی امتحان کرد و رونق تازه‌ای به نثر فرانسوی بخشید؛ به همین دلیل به او لقب بانوی رمان‌نویسی مدرن داده‌اند. در اکتبر ۱۹۸۸ مارگریت به کما می‌رود و بعد از ۵ ماه به‌ شکل معجزه‌آسایی سالم به‌هوش می‌آید. مارگریت دوراس که مشکل سوءمصرف الکل داشت، درنهایت به سرطان مری مبتلا شد. دوراس در روز یکشنبه ۳ مارس سال ۱۹۹۶ در ساعت ۸ صبح در ۸۲سالگی درگذشت. 

بخشی از کتاب نوشتن و همین و تمام

«پیش‌تر، در همان اوایلِ تاریخ، در زمان‌های دور، یهودی‌ها هم بوده‌اند، عامه یهودیانِ به هلاکت رسیده، کشته و مدفون شده در خاک آلمان فعلی؛ نیز آنانی که در طلایه معرفتی که به‌دست مرگ متوقف ماند، جان دادند. حرف زدن در مورد این واقعه هنوز هم بدون فریاد و خروش میسر نیست، واقعه‌ای که همچنان غامض مانده. آلمان، محل این قتل‌عام، به‌صورت مرگِ مسری درآمده است، مرگی مکتوم که به‌گمان من هنوز سر بر نیاورده است، شاید هم هیچ‌وقت کاملاً آشکار نشود. شکی نیست که آلمان از خودش می‌ترسد، از آینده خودش، از چهره واقعی خودش. آلمان از آلمانی بودنِ خودش می‌ترسد. گفته‌اند و من هم می‌گویم که استالین، هرچه بود، در جنگ علیه آنها، علیه نازی‌ها، پیروز شد. اگر استالین نبود نازی‌ها تمام یهودیان اروپا را به صلابه می‌کشیدند. بدون او هم آلمانی‌های قاتل یهودیان کشته می‌شدند، به‌دست ما کشته می‌شدند. بایست علیه‌شان، علیه آلمانی‌ها، همان کاری را می‌کردیم که با ما کردند. کلمه یهودی همانی است که در ابتدا گفتم، در همه جا؛ منتها زمانی مقرون به حقیقت است که به‌عنوان یگانه واژه شناخته‌شده بتواند آن مفهومی را که از این کلمه استنباط می‌شود بیان کند. اینکه چه استنباطی از این کلمه داریم خودمان هم نمی‌دانیم، چون گذشته یهودیان را آلمانی‌ها به آتش کشیدند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
نویسنده موجودی است غریب، مخالف‌خوان و معنی‌ناپذیر. نوشتن، حرف نزدن است، و دم فروبستن. نوشتن، نعره بی‌صداست. نویسنده فروبسته دَم است اغلب، بیشتر گوش می‌دهد، کمتر حرف می‌زند. چون ممکن نیست آدم بتواند درباره کتابی که نوشته یا حتّی کتابی که مشغول نوشتنش است با کسی حرف بزند. غیرممکن است. نوشتن بر خلاف سینماست، بر خلاف تآتر و تمام هنرهای نمایشی؛ نیز بر خلاف همه تقریرها. از همه اینها دشوارتر است. دشوارترین است. کتاب موجود ناشناخته‌ای است، به شب می‌ماند، بسته است، بله، این‌طور است. کتاب پیش می‌رود، وسعت پیدا می‌کند، در جهاتی پیش می‌رود که آدم تصور می‌کند خودش آن را کشف کرده. کتاب به‌طرف سرنوشت معینی که سرنوشت نویسنده هم هست پیش می‌رود. و سرانجام منتشر که می‌شود، دیگر تمام است: جدا شدنِ نویسنده است از کتاب، کتابِ آمال، مثل اولاد آخر، دردانه همیشه.
طلا در مس

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان