دانلود و خرید کتاب عشق مارگریت دوراس ترجمه قاسم روبین
تصویر جلد کتاب عشق

کتاب عشق

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عشق

کتاب عشق نوشتهٔ مارگریت دوراس و ترجمهٔ قاسم روبین است و انتشارات اختران آن را منتشر کرده است. دغدغه‌های زنانه دوراس و نگاه عاشقانهٔ او به عشق در این رمان کوتاه مشهود است. راوی رمان زنی است گرفتار، مانده در حصار دیروز.

درباره کتاب عشق

مارگریت دوراس در کتاب عشق شیوه‌ٔ تازه‌ای را در عرصه رمان‌نویسی آزمود و رونق تازه‌ای به نثر فرانسوی بخشید. نثر دوراس با بیانی فشرده و ابهامی شاعرانه، خواننده را درگیر می‌کند؛ زبانش عریان و بی‌واسطه است و واژگان اثرش با دقت و وسواس انتخاب شده‌است. سنت‌شکنی و پرداختن به موضوع‌های غیرمتعارف، به شیوه‌ای غیرمعمول و نوگرایانه را می‌توان ویژگی اصلی کتاب مارگریت دوراس دانست. او اگرچه هیچ‌گاه یک فمینیست برجسته نبود در نوشته‌اش افراد و مکان را با زبان و نگاهی زنانه به‌هم متصل می‌کرد.

داستان عشق در جزیره‌ای به نام اس تالا جریان دارد. زنی گرسنه و عجیب که منتظر فرزندی است، مردی که گویا او را دوست دارد و مردی که همیشه راه می‌رود و گویا مسافری است که همیشه در حال سفر است.

راوی رمان عشق دانای کل است و جملات بسیار عاشقانه‌ای دارد. رمان بسیار کوتاه و دارای یک فصل است. مکان رمان هم اس تالاست، جایی که هم گولاگ می‌تواند باشد و هم بهشت موعود یا حتی همین برهوتی که روزشان را به شب می‌رسانند.

خواندن کتاب عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران آثار دوراس پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارگریت دوراس

مارگریت ژرمن ماری دونادیو که با نام مارگریت دوراس شناخته می‌شود، متولد ۴ آوریل ۱۹۱۴ در خانواده‌ای فرانسوی در هندوچین مستعمرهٔ سابق فرانسه است؛ کشوری که امروزه با نام ویتنام شناخته می‌شود. در سال ۱۹۱۸ خانوادهٔ دوراس در شهر فنوم‌پن پایتخت کامبوج ساکن می‌شوند. پدرش که معلم ریاضیات بود، پس از مدت کوتاهی بیماری در زمان بازگشت به فرانسه از دنیا می‌رود. مادر مارگریت پس از مرگ همسرش در شرایط بسیار سخت به شغل معلمی خود ادامه می‌دهد و در روستاهایی در مجاورت رودخانهٔ مکونگ و با فقر و سختی فرزندانش را بزرگ می‌کند. زندگی در مناطق و روستاهای فقیرنشین، ارتباط و دوستی با بومی‌ها و کمبود محبت پدری بعدها تبدیل به درون‌مایهٔ اصلی داستان‌های دوراس شد. در سال ۱۹۲۹ مارگریت برای تحصیل به سایگون رفت و عاشق پسر چینی جوانی شد؛ عشقی ناکام که بعدها محتوای داستان عاشق را ساخت و جایزهٔ گنکور را برای نویسنده به همراه داشت. او در ۱۸سالگی برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ علوم سیاسی به دانشگاه سوربن در فرانسه رفت و در نهایت با لیسانس حقوق از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. او مدتی عضو حزب سوسیالیسم فرانسه بود و تا پایان عمر اعتقادات چپ‌گرایانه‌اش را حفظ کرد. مارگریت دوراس در آثارش شیوه‌های جدیدی را در عرصهٔ رمان‌نویسی امتحان کرد و رونق تازه‌ای به نثر فرانسوی بخشید؛ به همین دلیل به او لقب بانوی رمان‌نویسی مدرن داده‌اند. در اکتبر ۱۹۸۸ مارگریت به کما می‌رود و بعد از ۵ ماه به‌ شکل معجزه‌آسایی سالم به‌هوش می‌آید. مارگریت دوراس که مشکل سوءمصرف الکل داشت، درنهایت به سرطان مری مبتلا شد. دوراس در روز یکشنبه ۳ مارس سال ۱۹۹۶ در ساعت ۸ صبح در ۸۲سالگی درگذشت. 

بخشی از کتاب عشق

«يک مرد.

ايستاده است، نگاه می‌كند به ساحل، به دريا. آب دريا پايين است، و آرام. فصل نامعلوم است، و زمان كندگذر.

مرد ايستاده است در باريكه‌راهی تخته‌پوش بر ماسه‌ها.

لباس تيره به تن دارد، چهره‌اش مشخص است.

چشمان روشنی دارد.

بی‌حركت است، نگاه می‌كند:

دريا، ساحل و آبگيرها. آبگيرهايی راكد، جدا از هم.

در حد فاصل دريا و مردی كه نگاه می‌كند، در دور دست، درست در ساحل دريا مرد ديگری قدم می‌زند. لباس تيره به تن دارد، چهره‌اش از اين فاصله نامشخص است. قدم می‌زند، می‌رود، برمی‌گردد، باز می‌رود و برمی‌گردد. مسير رفت و برگشتش مسير واحدی است، و طولانی.

در جايی در ساحل، سمت راستِ مردی كه نگاه می‌كند، درخشش نوری جابه‌جا می‌شود: گوده آب پس می‌نشيند، چشمه است انگار، يا باريكه‌ای آب، باريكه آب‌هايی كه به لحظه‌ای گودالِ شوره را می‌انبارند.

در سمت چپ، زنی با چشمان فروبسته نشسته است.

مردِ راهسپار به جايی نگاه نمی‌كند، به هيچ جا، مگر به ماسه‌های جلو پايش. قدم‌هاش، در همان فاصله دور، پيوسته است و يكنواخت.

مثلث با زنِ چشم فروبسته كامل می‌شود. زن نشسته است كنار ديواره‌ای كه محدوده ساحل را از شهر جدا می‌كند.

مردی كه نگاه می‌كند، بين اين زن و آن مردی است كه در ساحل قدم می‌زند.

به دليل حركت مرد راهسپار، مثلث هم مدام و با آهنگ كُندِ حركتِ مرد شكل عوض می‌كند و بعد، بی‌آنكه اضلاع به هم بخورد، دوباره شكل می‌گيرد.

مرد قدم‌هايش را مثل آدمِ در بند برمی‌دارد.

روز به انتها می‌رسد.

فضا پوشيده دريا و آسمان است. در دوردست، دريا به دليل نورِ كدر زنگار گرفته است. آسمان هم حالا همين‌طور است.

هرسه‌شان در پرتو نوری هستند كدر، در پرده پرتو كُندگذر.

مرد قدم می‌زند همچنان، می‌رود، می‌آيد، در برابر دريا و آسمان.

مردی كه نگاه می‌كرد جابه‌جا شده است.

كش‌وقوس بی‌وقفه مثلث تمام می‌شود:

مرد جابه‌جا می‌شود.

به راه می‌افتد.

راه می‌رود كسی، در فاصله نزديک.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

حجم

۴۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۱ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان