کتاب پنجاه درجه بالای صفر
معرفی کتاب پنجاه درجه بالای صفر
کتاب پنجاه درجه بالای صفر نوشتهٔ علی چنگیزی است. نشر چشمه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک رمان ایرانی است که در دلِ کویر میگذرد.
درباره کتاب پنجاه درجه بالای صفر
کتاب پنجاه درجه بالای صفر رمانی جادهای و حادثهمحور است که در ۳۴ فصل نوشته شده است. این رمان ایرانی در فضایی کویری و بیابانی روایت میشود و کویر با همهٔ خصوصیاتش یکی از ارکان آن است. «ادبیات کویر» نوع خاصی از ادبیات است که در دشتهای پهناور و بیآبوعلف روایت میشود و مملو است از جدال انسان با طبیعت خشن و گرمای طاقتفرسا، کوههای هولانگیز، شنهای روان، خشکی و خساست طبیعت و سرانجام جدال بیپایان انسان با مرگ است. این ادبیات، روایتگر انسانهایی است که در محیطی خشن یاد گرفتهاند که برای بقا باید سختتر بجنگند.
رمان علی چنگیزی از توصیف موقعیت طبیعی آغاز میشود. راوی میگوید که باد، جام پنجرهای را که رو به جاده وا میشد، میلرزاند. باد بهقدری شدید بود که از درز دیوارها بوی تیز بنزین را از طرف پمپها تو میآورد و سقف فلزی و شیروانی پمپبنزین را میلرزاند. در این بخش از رمان، عدهای مرد در مکانی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. آنها دور یک میز چوبی کهنه نشستهاند. از همینجاست که گفتوگوهای رمان نیز شروع میشود. این مردها کیستند؟ آنجا کجاست؟ قرار است چه رخ دهد؟
خواندن کتاب پنجاه درجه بالای صفر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره علی چنگیزی
علی چنگیزی در ۱۴ مهر ۱۳۵۶ در آبادان به دنیا آمد. او نویسنده و منتقدی ایرانی است که پس از آغاز جنگ ۸ساله بههمراه خانواده به کرمان مهاجرت کرد. اولین داستان کوتاه او با نام «باران در یک روز گرم» در ماهنامهٔ آزما به انتخاب گیتا گرکانی منتشر شد. پس از شرکت در کارگاه داستاننویسی محمد بهارلو داستانهای دیگری از او در مجلات مختلف منتشر شد؛ از جمله داستان کوتاه «خیابان یک طرفه» به انتخاب محمد بهارلو و در مجلهٔ گلستانه. اولین کتاب او «پرسه زیر درختان تاغ» نام دارد که نشر ثالث آن را در سال ۱۳۸۸ چاپ کرد، چاپ دوم این کتاب توسط نشر چشمه و در سال ۱۳۹۲ منتشر شد. «پرسه زیر درختان تاغ» کاندیدای جوایز مختلفی شده است؛ از جمله کاندیدای بهترین رمان اول جایزهٔ گلشیری، کاندیدای جایزهٔ گام اول، کاندیدای کتاب فصل، کاندیدای بهترین رمان فارسی دههٔ هشتاد (ویژهٔ نویسندگان زیر ۴۵ سال). دومین کتاب او «پنجاه درجه بالای صفر» را نشر چشمه در سال ۱۳۹۰ به بازار عرضه کرد. این رمان در جایزهٔ ادبی هفتاقلیم شایستهٔ تقدیر شناخته شد. مجموعه داستان «کاجهای مورب» اولین مجموعه داستان او است که در سال ۱۳۹۱ توسط نشر چشمه منتشر شد. این مجموعه داستان برندهٔ سیزدهمین دورهٔ جایزهٔ هوشنگ گلشیری شده است؛ همچنین این مجموعه در نظرسنجی مجلهٔ تجربه بهعنوان بهترین مجموعهٔ داستانی سال انتخاب شد. «بزهایی از بلور» دومین مجموعهداستان او در سال ۱۳۹۳ منتشر شد که کاندیدای بهترین مجموعهداستان در هشتمین دورهٔ جایزه جلال آلاحمد شد.
بخشی از کتاب پنجاه درجه بالای صفر
«در خاکی که پاترولِ آنها هوا میکرد، گموگور شده بودیم. استوار گفت: «سر سهراهی که رسیدی بپیچ، باید یک کله تا یزدان بریم.»
گفتم: «راه رو بلد نیستم.»
«هولت نشه، من بلدم، یهکم جلوتره.»
و جوری زد به شانهام که برای یک لحظه کنترل جیپ از دستم خارج شد و ماشین قیقاج بدی رفت. بیاختیار گاز دادم و موتور جیپ جیغ کشید، اما فرق چندانی توی سرعتش نکرد. ما همچنان باید پشت آنها میرفتیم. چارهٔ دیگری نبود. خود استوار هم میدانست. گرما کلافهمان کرده بود. خاک داغی که از پشت ماشین گنده و راهوار آنها به هوا بلند میشد، میرفت لای موهای ما و با هر نفس یک مشتش به گلومان مینشست. یکبار استوار طوری به سرفه و تسمهتقلا افتاد که گفتم الان است پس بیفتد. نیفتاد. نگو یکذره خاک ناقابل جسته بود پس حلقش. نزدیک بود از زور سرفه بالا بیاورد. همینجور که یک چشمم به جاده بود تا آنها را گم نکنیم، زدم پشت کمرش و قمقمهٔ آب را گذاشتم دم دستش. بدجور کهه میزد. وقتی حالش بهتر شد، جوری اشک به چشمش آمده بود و سفیدی چشمهاش سرخ شده بود که اگر یکی نمیدانست یقین میکرد خون گریه کرده است. با همان صدای خشدار گفت: «بپا از سهراه رد نشیم، همین دوروبرهاست ها.»»
حجم
۱۷۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۱۷۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه