دانلود و خرید کتاب آنچه با پول نمی توان خرید مایکل سندل ترجمه حسن افشار
تصویر جلد کتاب آنچه با پول نمی توان خرید

کتاب آنچه با پول نمی توان خرید

معرفی کتاب آنچه با پول نمی توان خرید

کتاب آنچه با پول نمی توان خرید نوشتهٔ مایکل سندل و ترجمهٔ حسن افشار است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. نویسنده در این کتاب درخصوص مرزهای اخلاقی بازار توضیح می‌دهد.

درباره کتاب آنچه با پول نمی توان خرید

کتاب آنچه با پول نمی توان خرید اثری برانگیزنده و پرمعنـا به لحاظ نظـری. فراخوانـی به بیدارباش برای درک و پذیرش نیاز شدید به یافتن شیوه‌ای عقلانی برای سخن‌گفتن از انسانیت.

رساله‌ای درخشان، آسان‌فهم، زیبا و شوخ‌طبع در مورد این پرسش که در یک جامعه‌ٔ خوب چه چیزی نباید فروشی باشد.

ما در روزگاری به سر می‌بریم که تقریباً هر چیزی خرید و فروش می‌شود. در سه دههٔ گذشته، بازارها و ارزش‌های بازاری به طور بی‌سابقه‌ای بر زندگی ما حاکم شده‌اند. ما با انتخاب خودمان به این نقطه نرسیده‌ایم. تقریباً بر سر ما آوار شده است.

با پایان جنگ سرد، بازار و اندیشهٔ بازاری اعتبار بی‌سابقه‌ای پیدا کرد، که کاملاً طبیعی بود. معلوم شده بود که هیچ سازوکار دیگری برای سامان‌دهی تولید و توزیع کالا به اندازهٔ تولید ثروت و رفاه کارآمد نیست. با این حال، حتی بعد که کشورهای بیشتری به استفاده از سازوکار بازار در مدیریت اقتصادشان روی آوردند، اتفاق دیگری در حال وقوع بود. ارزش‌های بازاری نقش بیشتری در زندگی اجتماعی پیدا می‌کرد. اقتصاد یک امپراتوری می‌شد. امروزه منطق خرید و فروش نه فقط بر کالاهای مادی بلکه بر کل زندگی ما حاکم شده است. وقت آن رسیده که از خودمان بپرسیم آیا این جور زندگی را می‌خواهیم یا نه؟

خواندن کتاب آنچه با پول نمی توان خرید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به موضوع‌های فلسفهٔ اخلاق، اقتصاد و اخلاق بازار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آنچه با پول نمی توان خرید

«سال‌های منتهی به بحران مالی ۲۰۰۸ دورهٔ ایمان سرمستانه به بازار و محدودیت‌زدایی از بازار بود: دورهٔ فخرفروشی بازار. این دوران در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ آغاز شد که رونالد ریگان و مارگارت تاچر اعلام کردند نه به دولت که به بازار معتقدند و بازار را کلید آبادانی و آزادی می‌دانند. این دوران در دههٔ ۹۰ نیز با لیبرالیسم بازاردوست بیل کلینتن و تونی بلر ادامه یافت و آنها این باور را تعدیل و در عین حال تحکیم کردند که راه بهروزی مردم از بازار می‌گذرد.

ولی آن باور حالا رنگ باخته. دورهٔ فخرفروشی بازار به سر آمده. بحران مالی نه تنها در ظرفیت ریسک‌پذیری بازار شک به وجود آورد بلکه این احساس عمومی را ایجاد کرد که بازار از اخلاق جدا شده است و باید راهی برای پیوند دوبارهٔ آنها پیدا کرد. ولی دقیقاً روشن نیست که این یعنی چه و ما چگونه باید با آن روبه‌رو شویم.

عده‌ای می‌گویند عیب اخلاقی دورهٔ فخرفروشی بازارْ طمع بود که باعث ریسک‌های غیرمسئولانه می‌شد. راه حل، بنا بر این دیدگاه، غلبه بر طمع، تأکید بر پاک‌دستی و مسئولیت‌پذیری بانک‌داران و مدیران، و وضع مقررات معقولی برای جلوگیری از وقوع دوبارهٔ چنان بحرانی است.

این تشخیص، حداکثر، تشخیص ناقصی است. اگرچه حقیقت دارد که طمع در آن بحران مالی نقش داشت، خطر بزرگ‌تر چیز دیگری است. مهلک‌ترین تحولی که در سه دههٔ گذشته اتفاق افتاد زیاد شدن طمع نبود، گسترش بازارها و سرایت ارزش‌های بازاری به حوزه‌هایی از زندگی بود که سنخیتی با آنها نداشتند.

چاره این نیست که همهٔ تقصیرها را به گردن طمع بیندازیم. لازم است در نقشی که بازار باید در جامعه بازی کند تجدید نظر کنیم. به یک بحث عمومی در این باره نیاز است که چطور می‌توان بازار را در جایگاه خودش نگه داشت. برای این بحث باید به مرزهای اخلاقی بازار بیندیشیم. باید از خودمان بپرسیم آیا چیزهایی هست که نشود با پول خرید.»

احسان
۱۴۰۱/۱۰/۰۶

کتاب بسیار خواندنی از مایکل سندل که به دلیل کلاسهای آنلاین اخلاق خود بسیار مشهور شده. این کتاب به مسایل مرزی می‌پردازد که در آن باید تصمیم بگیریم که چه چیزهایی کالای خرید و فروش می توانند باشند و بازار

- بیشتر
First Last
۱۴۰۲/۰۹/۰۳

کتاب بسیار عالی از منظر نگاه نویسنده، نشان دادن تسری نگاه اقتصاد بازاری به سایر ارزش ها و اخلاق ها، و دخالت این نگاه در ساختن ارزش های مخصوص خود، و این یعنی فساد.

motahareh Molaie
۱۴۰۲/۰۶/۰۱

این کتاب درباره اینکه آیا باید همه چیز رو با پول خرید یا نه صحبت می‌کنه و میگه برای جواب به این سوال باید دو عامل عدالت و فساد رو در نظر گرفت. کتاب جالبی بود، ولی به نظرم خیلی

- بیشتر
NKH
۱۴۰۲/۰۵/۲۹

کتاب حاضر رو میشه بیشتر یه جستار درباره‌ی رخداد‌هایی که جنبه‌ی اقتصادی و سرمایه‌داری اونا باعث ایجاد سئوالات اخلاقی در این رابطه شده ، دونست. نقطه قوت کتاب اینه موارد مورد مطالعه زیادن ولی نقطه ضعف اون رو از دیدگاه فلسفی می‌توان

- بیشتر
Morteza B
۱۴۰۲/۰۴/۱۸

کتابی بسیار خوب در نقد بازاری دیدن همه چیز با مثال‌های فراوان از مواردی که ارزش بازاری حاکم شده (از خرید و فروش نوبت و صف و جریمه ها و هدایا و اعضای بدن گرفته تا تبلیغاتی که به همه

- بیشتر
«ما با عمل منصفانه منصف می‌شویم؛ با عمل معتدل، معتدل می‌شویم؛ با عمل شجاعانه شجاع می‌شویم.»
محسن
خیلی از اقتصاددان‌ها گمان می‌کنند بازار به خودی خود خنثاست و تأثیری در کالایی که مبادله می‌کند نمی‌گذارد. اما این طور نیست. بازار اثرش را می‌گذارد. ارزش‌های بازار گاهی ارزش‌های دیگر را، ارزش‌هایی را که باید حفظ کنیم، از میدان به در می‌کنند.
محسن
موقعی که افراد به فعالیتی می‌پردازند که آن را ذاتاً باارزش می‌دانند، پیشنهاد پرداخت پول به آنها ممکن است با تنزل دادن یا به حاشیه راندن علاقه یا تعهد قلبی‌شان انگیزهٔ آنها را کم کند.
محسن
نه فقط فاصلهٔ فقیر و غنی بیشتر شده، بلکه کالایی شدن همه چیز به پول اهمیت بیشتری بخشیده و نیش نابرابری را گزنده‌تر کرده.
zizi
ارزش‌های بازار گاهی ارزش‌های دیگر را، ارزش‌هایی را که باید حفظ کنیم، از میدان به در می‌کنند.
zizi
قیمت گذاشتن روی چیزهای خوب زندگی ممکن است مایهٔ فساد آنها شود. به این خاطر که بازار فقط کالا پخش نمی‌کند؛ نوع نگاه به کالا را هم نشان می‌دهد و تبلیغ می‌کند. پول دادن به بچه برای این که کتاب بخواند ممکن است او را کتاب‌خوان‌تر کند، ولی در ضمن به او یاد می‌دهد که کتاب خواندن را، مثل تکلیف درسی، کاری زورکی ببیند نه کاری ذاتاً لذت‌بخش. به مزایده گذاشتن صندلی‌های سال اول دانشگاه ممکن است به بودجهٔ دانشگاه کمک کند، اما شرافت دانشگاه و ارزش مدرکش را زیر سؤال می‌برد
zizi
چون کسی که مایل است برای چیزی پول بپردازد معلوم نیست همان کسی باشد که بیشترین ارزش را برای آن قائل می‌شود.
zizi
در بریتانیا همهٔ خون را داوطلبانه و رایگان می‌دهند؛ در آمریکا مقداری از آن اهدا می‌شود و مقداری را بانک‌های خون خریداری می‌کنند؛ معمولاً از افراد فقیری که برای کسب درآمد خونشان را می‌فروشند. تیتموس موافق نظام انگلیسی و مخالف خرید و فروش کالایی خون انسان در بازار بود. تیتموس با داده‌های بسیار نشان داد که، حتی صرفاً از نظر اقتصادی و عملی، نظام انگلیسی جمع‌آوری خون از نظام آمریکایی بهتر کار می‌کند.
محسن
ما معمولاً فساد را به درآمدهای نامشروع نسبت می‌دهیم. ولی فساد فقط در اختلاس و ارتشا خلاصه نمی‌شود. تنزل شأن دادن یک خیر، یک ادب اجتماعی، ارزش‌گذاری آن در رده‌ای پایین‌تر از ردهٔ شایسته‌اش هم یک فساد است
کاربر ۸۴۸۷۰۸
خیلی از اقتصاددان‌ها گمان می‌کنند بازار به خودی خود خنثاست و تأثیری در کالایی که مبادله می‌کند نمی‌گذارد. اما این طور نیست. بازار اثرش را می‌گذارد. ارزش‌های بازار گاهی ارزش‌های دیگر را، ارزش‌هایی را که باید حفظ کنیم، از میدان به در می‌کنند.
محسن

حجم

۲۵۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

حجم

۲۵۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۳ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
تومان