دانلود و خرید کتاب پرستیژ کریستوفر پریست ترجمه گیتا گرکانی
تصویر جلد کتاب پرستیژ

کتاب پرستیژ

انتشارات:نشر نیماژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پرستیژ

کتاب پرستیژ نوشتهٔ کریستوفر پریست و ترجمهٔ گیتا گرکانی است و نشر نیماژ آن را منتشر کرده است. پرستیژ رمانی فانتزی، علمی‌تخیلی و گوتیک و درباره‌ٔ ذات انسان است.

درباره کتاب پرستیژ

کتاب پرستیژ داستان اختلاف قدیمی میان دو استاد شعبده‌بازی در اواخر قرن نوزدهم را بازگو می‌کند. داستان از این قرار است که سال ۱۸۷۸، دو شعبده‌باز جوان با هم درگیر می‌شوند. از این لحظه به بعد، زندگی آن‌ها به چرخه‌ای از فریب و افشاگری تبدیل می‌شود؛ چراکه آن‌ها به رقابتی نفس‌گیر با یکدیگر وارد شده‌اند و تنها هدفشان افشای روش شعبده‌ٔ حریف است.

رقابت آن‌ها سرانجام هر دو را به درجاتی از موفقیت و شهرت می‌رساند، اما عواقب وحشتناکی نیز در پی دارد؛ چراکه آن‌ها در مسیر تعقیب ویرانگر یکدیگر، تمام فریبکاری‌ها را پی می‌گیرند و از تاریک‌ترین علوم و گمراه‌کننده‌ترین راهنمایی‌ها یاری می‌جویند.

نکته‌ای که به جذابیت این رمان می‌افزاید این است که میراث آن‌ها از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و نسل‌های بعد باید به‌خاطر حفظ سلامت عقلشان، معمایی را که پیش‌رویشان قد علم کرده، حل کنند. درواقع، زندگی و اعمال این دو شعبده‌باز بر زندگی فرزندان و نوادگانشان اثر می‌گذارد. درنتیجه کنار قصه‌ٔ قدیمی، سرنوشت و دیدگاه‌های نوادگان آن‌ها را هم در داستان می‌بینیم.

سال ۲۰۰۶ کریستوفر نولان بر اساس این داستان فیلم پرستیژ را ساخت. در این فیلم هیو جکمن، کریستین بیل، مایکل کین و اسکارلت جوهانسون بازی می‌کردند. فضای این فیلم در اواخر قرن نوزدهم جریان دارد و داستان دو تردست صحنه‌ای در دورهٔ ویکتوریا لندن را روایت می‌کند. آن‌ها با وسواس خلق بهترین نمایش تردستی صحنه‌ای، درگیر یک بازی رقابتی با نتایج مرگبار می‌شوند. صحنه‌های شعبده‌بازی این فیلم از جذاب‌ترین بخش های تاریخ سینما محسوب می‌شوند.

کسانی که هم فیلم را دیده‌اند و هم کتاب را خوانده‌اند، اذعان داشته‌اند که رمان حتی از فیلمش نیز جذاب‌تر و پرکشش‌تر است.

خواندن کتاب پرستیژ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌های ماجراجویانه و معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کریستوفر پریست

کریستوفر پریست سال ۱۹۴۳ در چیدل، چشر، انگلیس متولد شد. اولین داستانش «کشیش» سال ۱۹۶۶ منتشر شد. او که قبلاً حسابدار و مأمور حسابرسی بود، در سال ۱۹۶۸ به عنوان نویسنده‌ای تمام‌وقت به‌طور جدی به حیطه‌ٔ ادبیات وارد شد. کریستوفر پریست را بیشتر به عنوان نویسنده‌ٔ علمی‌تخیلی می‌شناسند. او به شدت تحت‌تأثیر اچ ولز (۱۹۴۶- ۱۸۸۶)، نویسنده‌ٔ معروف داستان‌های علمی‌تخیلی انگلیسی است و در سال ۲۰۰۶ نایب‌رئیس انجمن علمی‌تخیلی انگلیس شد. او کنار جوایز بی‌شمار دیگر، چهار بار جایزه‌ٔ بهترین رمان این انجمن را به خود اختصاص داده. همین‌طور جایزه‌ٔ بهترین کتاب سال فانتزی سال ۱۹۹۶ را دریافت کرده است.

بخشی از کتاب پرستیژ

«ماجرا در قطاری اتفاق افتاد که به شمال انگلیس می‌رفت. هرچند، خیلی زود فهمیدم داستان در اصل بیش از صد سال پیش شروع شده بود.

آن موقع، از همهٔ این‌ها چیزی نمی‌دانستم. رفته بودم به سفر کاری و قرار بود به گزارش حادثه‌ای در یک فرقهٔ مذهبی رسیدگی کنم. روی پایم پاکت قطوری بود که صبح از پدرم رسیده بود، هنوز باز نشده، چون صبح که بابا زنگ زد تا درباره‌اش حرف بزند، حواسم جای دیگری بود. درِ اتاق‌خواب محکم کوبیده شده بود. دوست‌دخترم داشت ترکم می‌کرد. همان‌طور که زلدا عصبانی با جعبه‌ای پرِ سی‌دی‌های من از کنارم رد شد، گفتم: «بله بابا. پست کن و می‌بینمش.»

بعد که نسخهٔ صبح کرونیکل را خواندم و از چرخ‌دستی اغذیه ساندویچ و قهوهٔ آماده خریدم، پاکت بابا را باز کردم. کتاب بزرگ جلد شومیزی از پاکت به بیرون سُرخورد، با یادداشتی که لای آن بود و پاکت کهنه‌ای از وسط تاشده.

در یادداشت نوشته شده بود: «اندی عزیز، این کتابی است که درباره‌اش با تو حرف زدم. فکر می‌کنم همان زنی فرستاده که به من تلفن کرد. پرسید می‌دانم تو کجایی یا نه. پاکتی را که کتاب همراهش رسید، ضمیمه می‌کنم. مُهر پستی کمی تار است. شاید تو ازش سر درآوردی. مادرت خیلی دلش می‌خواهد بداند کی برمی‌گردی تا پیش ما بمانی. هفتهٔ بعد چطور است؟ با عشق، بابا.»

لااقل کمی از تلفن پدرم یادم مانده بود. به من گفت کتاب رسیده و زنی که آن را فرستاده، ظاهراً خویشاوند دور است؛ چون دربارهٔ خانواده‌ام حرف زده بود. باید بیشتر به او توجه می‌کردم.

هرچند، کتاب اینجا بود. اسمش روش‌های پنهان شعبده‌بازی و نویسنده‌اش کسی به اسم آلفرد بوردن بود. از کل ظواهر این‌طور برمی‌آمد که یکی از آن کتاب‌های دستورالعملی تردستی با ورق، چشم‌بندی با دست، چشم‌بندی همراه با شال‌های ابریشمی و نظیر این‌ها بود. در وهلهٔ اول، جالب‌ترین نکته این بود که کتاب نسخهٔ تازهٔ چاپ شومیز بود. خود متن آشکارا رونوشتی بود از نسخه‌ای خیلی قدیمی‌تر: تایپوگرافی، تصاویر، سرفصل‌ها و سبک نوشتن تصنعی‌اش، همه حکایت از این داشت.

نمی‌فهمیدم چرا باید به چنین کتابی علاقه داشته باشم. فقط اسم نویسنده‌اش آشنا بود: «بوردن» نامی بود که با آن متولد شدم. هرچند بعد از فرزندخواندگی، اسمم عوض شد و نام فامیل والدین تازه را گرفتم. اسمم حالا، اسم کامل و قانونی‌ام، اندرو وستلی است و با اینکه همیشه می‌دانستم مرا به فرزندی قبول کرده‌اند، با این فکر بزرگ شدم که دانکن و جیلیان وستلی مادر و پدرم هستند. مثل والدینم دوستشان داشته‌ام و عین پسرشان رفتار کرده‌ام. هنوز همین‌طور است. به والدین طبیعی‌ام هیچ احساسی ندارم. کنجکاو نیستم چیزی درباره‌شان بدانم یا اینکه چرا مرا برای فرزندخواندگی گذاشتند و حالا که بزرگ شده‌ام، هیچ تمایلی ندارم که نشانی‌شان را پیدا کنم. این‌ها گذشتهٔ من است و همیشه حس کرده‌ام ربطی به من ندارد.»

سام کارخانه
۱۴۰۲/۰۵/۲۷

فوق‌العاده است این کتاب ، فیلمی هم با عنوان حیثیت و با بازی کریستین بیل و هیو جکمن از روی این کتاب ساخته شده که بسیار دیدنیه.

حجم

۳۵۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۳۵۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۷۰%
تومان